appeacher
اپیچر، به فردی گفته می‌شود که مهارت‌های لازم برای مدیریت و پاسخ به اعتراض‌ها را دارد.
appeachment
استیضاح به فرآیند رسمی برکناری یک مقام دولتی از جایگاهش که معمولاً به دلیل ارتکاب جرایم یا تخلفات صورت می‌گیرد.
appealability
قابل تجدید نظر بودن به قابلیت قانونی یک تصمیم برای بررسی مجدد در یک مرجع بالاتر اشاره دارد.
appealer
شخص یا نهادی که درخواست تجدید نظر از یک تصمیم یا حکم را دارد.
appealers
گروهی از اشخاص یا نهادها که به دنبال تجدید نظر در یک تصمیم یا حکم هستند.
appealingly
به‌طرز جذاب و فریبنده
appealingness
جذابیت و فریبندگی یک چیز یا ایده.
appearanced
ظاهر و نمای چیزی، به ویژه به منظور تأثیر یا جذابیت آن.
appearer
فردی که در یک رویداد یا برنامه دیگران را به خود جلب می‌کند.
appearers
افرادی که در یک نمایش یا رویداد شرکت می‌کنند.
appeasable
قابل آرامش یا راضی شدن.
appeasableness
وضعیت یا حالت قابل آرامش یا راضی شدن.
appeasably
به صورت قابل آرامش یا راضی شدن.
appeaser
کسی که برای کاهش تنش یا جلوگیری از درگیری به خواسته‌های دیگران تن می‌دهد.
appeasers
افرادی که برای کاهش تنش‌ها به خواسته‌های دیگران تن می‌دهند.
appeasingly
به طور سازشکارانه، به نحوی که دیگران را آرام کند.
appeasive
سازشکار، به معنی تلاش برای کاهش تنش از طریق مصالحه.
appel
درخواست تجدیدنظر در یک حکم یا تصمیم قانونی.
appellability
قابلیت تجدیدنظر در یک تصمیم یا حکم قانونی.
appellable
قابل تجدیدنظر، اشاره به یک تصمیم یا حکمی که می‌توان به آن اعتراض کرد و آن را در دادگاه بالاتر بررسی کرد.
appellancy
قابل تجدیدنظر بودن، اشاره به وضعیتی که یک پرونده یا حکم می‌تواند مورد تجدیدنظر قرار گیرد.
appellational
تجديدنظر خواهی، اشاره به فرایند یا روش‌هایی که برای تجدیدنظر در یک حکم یا تصمیم قضایی انجام می‌شود.
appellatived
تجدیدنظر خواه، اشاره به حالتی که یک حکم یا تصمیم به دلیل نوع خاص خود می‌تواند مورد تجدیدنظر قرار گیرد.
appellatively
به طور تجدیدنظرخواهانه، اشاره به شیوه یا سبک صحبت کردن یا نوشتن به گونه‌ای که امکان تجدیدنظر وجود داشته باشد.
appellativeness
قابل تجدیدنظر بودن، اشاره به ویژگی یا صفت یک حکم که نشان می‌دهد امکان تجدیدنظر بر روی آن وجود دارد.
appellatory
اپللاتوری، اصطلاحی است که به شکل رسمی یا قانونی به چیزی اشاره می‌کند، مخصوصاً در متون حقوقی.
appellor
درخواست کننده، فردی است که از تصمیم یا حکمی در دادگاه تجدیدنظر می‌خواهد.
appellors
درخواست کنندگان، افرادی هستند که به‌صورت جمعی از حکمی شکایت می‌کنند.
appels
اپل، نوعی غذا یا ماده غذایی که در پخت و پز کاربرد دارد.
appenage
وابستگی، بخشی از زمین یا املاکی است که به یک ملک بزرگ‌تر تعلق دارد.
appendaged
پیوست شده، به مدارکی اشاره دارد که به یک سند یا گزارش اصلی افزوده می‌شوند.
appendalgia
آپاندالژی به درد و ناراحتی در ناحیه آپاندیس اطلاق می‌شود و می‌تواند نشانه‌ای از عفونت یا التهاب باشد.
appendance
آپندنس به معنی افزودن یا پیوستگی به یک ساختار خاص در زمینه پزشکی یا آناتومی است.
appendancy
آپندنس به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی به دیگر چیزها افزوده می‌شود یا به آنها ملحق می‌گردد.
appendence
آپندنس به معنی پیوستگی یا الحاق بخشی به یک مجموعه یا سیستم است.
appendency
آپندنس به معنی الحاق یا افزودن بندهای جدید به یک توافق یا مستند قانونی می‌باشد.
appendent
آپندنت به ساختارهایی اطلاق می‌شود که به یک واحد یا مجموعه اصلی متصل هستند و عملکرد آن را گسترش می‌دهند.
appender
الحاق‌کننده به قطعاتی اطلاق می‌شود که اطلاعات را به انتهای یک فایل یا ساختار داده اضافه می‌کند.
appenders
اپلیکیشن‌های الحاق‌کننده به اجزای نرم‌افزاری اطلاق می‌شود که می‌توانند داده‌ها را به خروجی‌های مختلف اضافه کنند.
appendical
کلمه آپاندیکال به مرتبط با آپاندیس اشاره دارد.