baculites
باکولیت‌ها، به جمع فسیل‌های نوع باکولیت اشاره دارد.
baculitic
باکولیتیک، به ویژگی‌های مربوط به باکولیت و رسوبات آن اشاره دارد.
baculiticone
باکولیتیکون، نوعی صدف قشری است که در جانوران دریایی پیدا می‌شود و به مطالعه محیط‌های پیشین کمک می‌کند.
baculoid
باکولویید، شکلی است که به برخی بی‌مهرگان نسبت داده می‌شود و ویژگی‌های خاصی داراست.
baculums
باکولوم‌ها، استخوان‌های کوچکی در برخی پستانداران هستند که به ساختار بدن کمک می‌کنند.
baculus
باکولوس، بخشی از آناتومی تولیدمثل در برخی پستانداران است که در تکامل جانداران تاثیر دارد.
bacury
باکوری نوعی نخل است که میوه‌های لذیذی دارد و در آشپزی مناطق گرمسیری کاربرد دارد.
badaga
بدگا، زبانی است که توسط قوم بدگا در هند صحبت می‌شود و ویژگی‌های خاص فرهنگی دارد.
badan
بادران به معنی بدن است و به ساختار و ارکان فیزیکی یک موجود زنده اشاره دارد.
badarian
بداریان به معنای شخصی است که در زمینه خاصی متخصص یا مشغول به کار است.
badarrah
بداره به نوعی لباس یا پارچه خاص اشاره دارد.
badassed
بداری به معنای خشن، شجاع یا با اعتماد به نفس زیاد است.
badaud
بدعید به شخصی اطلاق می‌شود که به طرز بی‌فکری یا کنجکاوی به مسائل یا اشیاء نگاه می‌کند.
badawi
بداوی به قوم یا فرهنگی اشاره دارد که به صورت نیمه‌کوچنده زندگی می‌کند.
badaxe
باداکس، ابزاری در نجاری که برای بریدن و شکل‌دهی چوب استفاده می‌شود.
badchan
بدچان، خواننده‌ای که در جشن‌ها و مراسم عروسی به اجرا می‌پردازد و مهمانان را سرگرم می‌کند.
baddish
بدگویی، نظر یا نظری منفی، به ویژه در مورد دیگران.
baddishly
به شکل بدگویی، به روشی که نشان‌دهنده قطعیت یا ناپسندیدگی باشد.
baddishness
معنی بدگویی به حالتی اشاره دارد که افراد به طور مکرر نظرات منفی می‌دهند.
baddock
بدک، به معنای شغال یا شیطنت، به طور خاص در زبان‌های محلی و لهجه‌ها.
badenite
بادنیت، نوعی ماده معدنی که به طور طبیعی در سنگ‌ها وجود دارد.
badgeless
بدون نشان یا مدرکی که هویت افراد را مشخص کند.
badgeman
شخصی که مسئول توزیع یا مدیریت نشان‌ها و کارت‌های شناسایی است.
badgemen
افراد مسئول بررسی اعتبار نشان‌ها و کارت‌های شناسایی در یک رویداد.
badgerbrush
برسی نرم که معمولاً از موی گورکن ساخته می‌شود و برای نظافت جزییات ظریف استفاده می‌شود.
badgerer
شخصی که به طور مداوم و به طرز آزاردهنده‌ای کسی را اذیت می‌کند یا سوال می‌کند.
badgeringly
به معنای مزاحمت و اصرار پیوسته در سؤال یا درخواست.
badgerly
معنای آن به رفتار آزاردهنده و اصرار پیوسته اشاره دارد.
badgerlike
به معنای اصرار و استقامت شبیه به یک بدگر.
badgerweed
نوعی گیاه که به خاطر خواص دارویی‌اش مشهور است.
badgir
ساختاری سنتی در معماری ایرانی برای تهویه هوای خنک.
badhan
نوعی ساز موسیقی سنتی در ایران.
badiaga
بادیاگا، نوعی جلبک یا پودر گیاهی است که به عنوان درمان خانگی برای کبودی‌ها و دردهای عضلانی معروف است.
badian
بادین، نوعی ادویه است که معمولا به صورت خشک و در طعم‌دهی غذاها استفاده می‌شود.
badigeon
بدیژن، نوعی تکنیک هنری است که برای ایجاد بافت و لایه در آثار هنری به کار می‌رود.
badinaged
شوخی کردن یا گفتگوهای غیررسمی و دوستانه، به ویژه در مورد موضوعات بی‌اهمیت.
badinages
تبادل شوخی و جدا کردن صحبت‌های جدی که باعث ایجاد فضای دوستانه و شاد می‌شود.
badinaging
عمل شوخی کردن یا گفتگوهای جذاب و بی‌اهمیت با دیگران.
badiner
بدینر، قطعه‌ای موسیقی است که به طور معمول سریع و شاداب است و اغلب در موسیقی کلاسیک استفاده می‌شود.
badinerie
بدینری، نوعی قطعه موسیقی کوتاه و شاداب است که معمولاً برای ارکستر نوشته می‌شود.