baleise
اصطلاحی قدیمی که ممکن است به آداب و رسوم اشاره داشته باشد.
baleless
فاقد باله، به طور خاص در زمینههای فیزیکی یا معنوی.
balestra
بلهسترا، یک نوع کمان که در آن تیرها به وسیلهٔ مکانیزم مکانیکی شلیک میشوند.
balete
درختی که به خانوادهٔ موریسه تعلق دارد و در برخی فرهنگها به عنوان نشانهٔ مقدس مورد احترام است.
balewort
گیاهی با خواص دارویی که در طب سنتی کاربرد دارد.
bali
جزیرهای در اندونزی که به خاطر فرهنگ غنی و طبیعت خیرهکنندهاش مشهور است.
balian
درمانگری سنتی که مسئولیتهای خود را در جامعهٔ بالی انجام میدهد.
balibago
محلهای در فیلیپین که به خاطر فرهنگ محلی و فعالیتهای تجاری معروف است.
balibuntl
یک نوع لباس سنتی یا محلی که در بعضی از مناطق استفاده میشود.
balija
نوعی کالای دستی که به طور سنتی در بعضی مناطق ساخته میشود.
balilla
یک نوع غذای محلی که ممکن است در فرهنگهای مختلف وجود داشته باشد.
balimbing
نوعی گیاه یا میوه که در بعضی مناطق به آن اشاره میشود.
baline
نوعی لهجه یا گویش که خاص یک منطقه است.
balinger
شخصی که نقش مهمی در جامعه دارد.
balinghasay
پرندهای با پرهای زیبا و رنگارنگ که در برخی مناطق یافت میشود.
balisaur
موجودی خیالی که در داستانهای تخیلی وجود دارد و معمولاً بزرگ و قوی توصیف میشود.
balisaurs
جمع بالیسور، موجودات خیالی در داستانهای فانتزی.
balisier
گیاهی با گلهای زیبا که در نواحی گرمسیری رشد میکند.
balistarii
جنگجویانی که در تاریخ باستان از مهارتهای خاصی برخوردار بودند.
balistarius
شخصیتی در تاریخ یا داستانها که از سلاحهای خاصی استفاده میکرد.
balister
بالستر، نوعی ماهی است که معمولاً در آبهای گرم زندگی میکند.
balistes
بالستها نوعی ماهی از خانواده بالستید هستند که به پوست سخت شناخته میشوند.
balistid
بالستیدها، خانوادهای از ماهیها هستند که گونههای متنوعی را شامل میشوند.
balistidae
بالستیدا نام خانوادهای از ماهیها که شامل بالستها و بالستیدها میشود.
balistraria
بالستریا به ساختاری در معماری سنتی اشاره دارد که برای حفاظت طراحی شده است.
balita
بالیتا، به معنای اخبار، واژهای در زبان فیلیپینی است.
balitao
بالیتائو، یک نوع رقص سنتی فیلیپینی که بهطور معمول در جشنها و مراسم برگزار میشود.
baliti
درخت بالیتی، درختی با سایهگیر و دارای ریشههای گسترده که در برخی فرهنگها به عنوان مقدس شناخته میشود.
balize
بالیز، نشانهای برای هدایت کشتیها و هواپیماها در مسیرهای آبی و هوایی.
balkanic
بالکانیک، مربوط به منطقه بالکان که شامل کشورهایی با پیشینههای فرهنگی مختلف است.
balkanization
بالکانیزاسیون، فرایند تقسیم یک منطقه به واحدهای کوچکتر که منجر به تنش و نزاع میشود.
balkans
بالکانها، منطقهای در جنوب شرق اروپا شامل کشورهای مختلف با فرهنگها و تاریخهای غنی.
balkar
قوم بالکار، قومی از نژاد ترکزبان که عمدتاً در منطقه قفقاز در روسیه زندگی میکنند و فرهنگ و سنتهای خاص خود را دارند.
balker
بُلکِر به کسی اطلاق میشود که در انجام کاری تردید میکند یا از انجام آن اجتناب میورزد.
balkers
بُلکِرها، افرادی هستند که در موقعیتهای مختلف از پیشبرد کارها و توافقها امتناع میکنند.
balkily
به معنای حالت تردید یا امتناع در انجام یک کار یا پذیرش یک پیشنهاد.
balkiness
حالت تردید و امتناع در حرکت به جلو یا انجام کاری.
balkingly
به معنای انجام کاری با تردید و عدم اطمینان.
balkis
نامی که در برخی فرهنگها وجود دارد، و به طور خاص به ملکه سبا اشاره دارد.
balkish
نگرش یا رفتاری که به طور غیر معقول و بیاحساس است.