ballader
شخصی که بالاده‌ها را می‌خواند یا می‌نویسد، به ویژه آهنگ‌های داستانی.
balladeroyal
بالادخوانی که به طبقه‌ی سلطنتی یا نجیب‌زادگان تعلق دارد.
balladic
مربوط به بالاده یا شبیه به بالاده، معمولاً روایت‌گر و احساسی.
balladical
مربوط به بالاده، به ویژه در ارتباط با احساسات و داستان‌ها.
balladier
بالادیکر به شخصی اطلاق می‌شود که بالاد (آهنگ داستانی) می‌خواند و معمولاً داستانی غمناک یا عاشقانه را روایت می‌کند.
balladise
عمل تبدیل تجربه یا داستان به شکل بالاد، نوعی شعر که داستانی را روایت می‌کند.
balladised
فعل گذشته بالادایز کردن؛ به معنای تبدیل یک داستان یا تجربه به بالاد.
balladising
فعل حال استمراری بالادایی؛ به معنای در حال تبدیل کردن داستان یا تجربه به بالاد.
balladism
سبکی در موسیقی و ادبیات که بر اساس شعرها و آهنگ‌های بالاد محور است و به روایت داستان‌های عاشقانه و غمناک می‌پردازد.
balladist
به شخصی که بالاد می‌سازد، می‌نویسد یا اجرا می‌کند، اطلاق می‌شود.
balladize
بالادا کردن، تبدیل یک داستان یا تجربه به قالب آهنگ بالاد.
balladized
بالادا شده، داستان یا تجربه‌ای که به شکل بالادا ارائه شده است.
balladizing
فرایند بالادا کردن، به شکل بالادا تبدیل کردن یک داستان یا روایت.
balladlike
شبه بالادا، اشاره به کیفیت یا ویژگی‌هایی که به بالاد شبیه است.
balladling
فرایند یا عمل بالاد زنی، حرفه یا هنر اجرای بالادا.
balladmongering
گسترش و ترویج بالاداها، فرایند بالاد فروشی.
balladromic
اشاره به نوعی از شعر یا آهنگ که دارای ساختار خاصی است و به راحتی قابل درک و پیگیری است.
balladwise
به‌صورت مرتبط با شعر یا آهنگ‌های داستان‌گو، معمولاً برای بیان داستان‌ها یا احساسات.
ballahoo
یک فریاد یا صدا برای ابراز شادی یا هیجان، به‌ویژه در مراسم و جشن‌ها.
ballahou
فریادی که برای بیان هیجان یا شگفتی استفاده می‌شود.
ballam
اصطلاحی برای بازی یا فعالیتی سرگرم‌کننده معمولاً میان کودکان یا در محافل اجتماعی.
ballan
به‌معنای فردی که رهبری یا هماهنگی در یک گروه را بر عهده دارد.
ballant
بالانت: نوعی الگوی پوشش یا رفتار شاد و سرگرم‌کننده.
ballarag
بالاراگ: تکنیکی خاص در ورزش یا هنر.
ballard
بالارد: نوعی شعر یا آواز داستانی.
ballas
بالاس: گروهی از افراد با ویژگی‌های خاص.
ballastage
بالاستی: وزن جهت متعادل کردن و پایداری.
ballaster
بالاستر: ابزاری برای تثبیت و نگهداری.
ballastic
بالستیک به معنای مرتبط با پرتابه و حرکت آن در فضا به ویژه پرتابه‌های نظامی است.
ballat
بالات یک واژه غیررسمی به معنای شخصی است که در رفتار یا صحبت‌هایش شیطنت می‌کند.
ballata
بالاتا نام نوعی رقص و آهنگ است که در ایتالیا رایج است.
ballate
بالاته به جشنواره‌ای اشاره دارد که در آن هنر و موسیقی به نمایش گذاشته می‌شوند.
ballaton
دریاچه بالاتون در مجارستان واقع شده و به عنوان یک مقصد توریستی شناخته می‌شود.
ballatoon
بالاتون به نوعی اسباب بازی بادی اشاره دارد که برای بازی و تفریح استفاده می‌شود.
balldom
بالدوام به معنای دنیای بازی‌های توپی، به‌ویژه بسکتبال، و فرهنگ مرتبط با آن است.
balldress
لباس بال به معنای لباسی است که برای فعالیت‌های ورزشی مرتبط با بازی‌های توپی استفاده می‌شود.
ballerine
بالرین به معنای رقصنده‌ای از نوع باله است که معمولاً حرکات نرم و لطیفی دارد.
balletically
به معنای روشی که به سبک رقص باله انجام می‌شود.
balletomania
بالتومانی به معنای عشق و شیفتگی شدید نسبت به باله است.
ballett
باله به معنای یک نوع رقص نمایشی است که به صورت گروهی یا انفرادی اجرا می‌شود.