barnabas
برنابا، نام یک شخصیت تاریخی است که به عنوان نماینده مهربانی و حمایتی از دیگران شناخته می‌شود.
barnaby
بارنابی، نامی است که برای توصیف فردی خوشرو و دوستانه به کار می‌رود.
barnabite
بارنابیتی، به فردی اطلاق می‌شود که به اجتماع خاصی از مؤمنین پیوسته و در خدمت به دیگران فعال است.
barnacled
بارنکل شده، به حالتی اطلاق می‌شود که یک جسم با صدف‌های دریایی چسبیده پوشیده شده باشد.
barnacling
صدف‌چسبانی به فرآیند چسبیدن صدف‌های دریایی به سطح اجسام مرطوب اشاره دارد.
barnage
انبار یا فضایی برای ذخیره محصولات کشاورزی و حیوانات اطلاق می‌شود.
barnard
کالج خصوصی زنان در نیویورک که بخشی از دانشگاه کلمبیا است و به تحصیلات عالی زنان می‌پردازد.
barndoor
در ورودی بزرگ یک انبار که معمولا به سمت بیرون باز می‌شود.
barnful
مقدار یا اندازه‌ای که در یک انبار جا می‌شود.
barnhardtite
معدن نادری است که به طور خاص در سنگ‌های آتشفشانی پیدا می‌شود.
barny
رابطه‌ای با فضایی غیررسمی و دوستانه دارد، به ویژه در محیط‌های روستایی.
barnier
بارنیه، نام یک شخصیت سیاسی و مذاکره‌کننده برجسته اروپایی است.
barniest
بارن‌ترین، به معنای عجیب‌ترین یا غیرمعمول‌ترین، به خصوص در زمینه خنده و شوخی.
barnlike
شبیه به انبار، به ویژه در زمینه شکل و ساختار آن.
barnman
انباردار، شخصی که مسئولیت مدیریت و نگهداری انبارها و حیوانات را دارد.
barnmen
انبارداران، جمع کلمه انباردار که به افرادی اشاره دارد که مسئولیت مدیریت انبارها و حیوانات را دارند.
barnstormer
بارن‌استورمر، فردی که با نمایش‌های جالب و مهارتی در مکان‌های روستایی یا انباره‌ها به سرگرمی می‌پردازد.
barnstormers
خرابکاران، هنرمندان و سرگرم‌کنندگان سیار که در اوایل قرن بیستم با اجراهای خود در میادین و میدان‌های محلی مشهور شدند.
barnumism
بارنومیسم، فلسفه‌ای که به نمایش دادن و سرگرمی تأکید دارد و به ویژه به استراتژی‌های تبلیغاتی مربوط می‌شود.
barnumize
بارنومیزه کردن، به معنای تبدیل کردن یک رویداد یا عملکرد به چیزی بسیار جذاب و تماشایی.
barocco
باروک، سبکی هنری که در قرن 17 و 18 در اروپا رواج داشت و به خاطر تزیینات پیچیده و احساسات قوی شناخته می‌شود.
barocyclonometer
باروسیکلونومتر، دستگاهی برای اندازه‌گیری فشار در جوی که برای پیش‌بینی وضعیت جوی و تحلیل سیکلون‌ها به کار می‌رود.
baroclinicity
باروکلیسیتی، وضعیتی است که در آن سطوح فشار و دما در جو به صورت نامنظم توزیع شده‌اند و تاثیر زیادی بر روی سیستم‌های جوی دارد.
baroclinity
باروکلیتی به معنای تغییر فشار در ارتفاعات مختلف است و تأثیر بسزایی در شکل‌گیری الگوهای جوی و تغییرات آب و هوایی دارد.
baroco
باروکو یک نوع استدلال منطقی است که شامل دو پیش‌فرض و یک نتیجه‌گیری می‌شود.
barodynamic
بارودینامیک به مطالعه رفتار و حرکت سیالات در جو و تأثیرات آن بر وضعیت جوی اشاره دارد.
barodynamics
بارودینامیک شاخه‌ای از علم است که به مطالعه و تحلیل نیروها و حرکات مرتبط با فشار جوی می‌پردازد.
barognosis
باروگنوزیس به توانایی درک و تحلیل تغییرات فشار در محیط اطراف اشاره دارد.
barogram
باروگرام گرافی است که تغییرات فشار جوی را در زمان‌های مختلف نشان می‌دهد.
barograms
باروگرام، نموداری از فشار هوا در طول زمان که به‌ویژه در پیش‌بینی وضعیت جوی به کار می‌رود.
barographic
باروگرافی به مطالعه و اندازه‌گیری فشار جوی اشاره دارد.
baroi
باروی، یک نوع غذا یا خوراک محلی که معمولاً در رویدادهای خاص تهیه می‌شود.
baroko
باروک، یک سبک هنری و معماری است که در قرن ۱۷ و ۱۸ محبوب بود.
barology
بارولوژی، علمی است که به بررسی و تحلیل فشار جوی و اثرات آن می‌پردازد.
barolong
بارولو، نام یک قوم خاص در آفریقا با فرهنگ و تاریخ ویژه خود.
baromacrometer
بارومانومتر، دستگاهی برای اندازه‌گیری فشار جوی که به ویژه در مطالعات هواشناسی کاربرد دارد.
barometry
بارومتری، علم و فن اندازه‌گیری فشار جوی، که برای پیش‌بینی وضعیت آب و هوا استفاده می‌شود.
barometric
بارومتریک، مرتبط با فشار جوی، به خصوص در زمینه پیش‌بینی وضعیت آب و هوا.
barometrical
بارومتریک، به نحوه اندازه‌گیری و تأثیرات فشار جوی مربوط می‌شود.
barometrically
بارومتریک، به طور خاص به روش‌هایی اشاره دارد که فشار جوی را مورد بررسی قرار می‌دهند.