basseted
باسِتد به نوعی از سگها اشاره دارد که دارای پوست شل و گوشهای بلند هستند.
basseting
باسِتینگ به فرایند آموزش سگها به منظور شرکت در مسابقات اشاره دارد.
bassetite
باسستیت یک ماده معدنی نادر است که معمولاً در شرایط خاص زمینشناسی تشکیل میشود.
bassetta
نوعی پوشاک یا زیورآلات شیک و زیبا به نام باستا.
bassette
باسکت یک نوع ساز موسیقی با صدای خاص است.
bassetted
عملی برای ایجاد وضوح یا سازماندهی بهتر اطلاعات.
bassetting
عمل تفریحی یا فعالیتی که به نام باسکت شناخته میشود.
bassy
به صدای بم و عمیق در موسیقی یا صدا اشاره دارد.
bassia
باسیا، نوعی درخت یا گیاه بومی که معمولاً در مناطق گرمسیری رشد میکند.
bassie
باسیا، یک موجود موسیقایی، ممکن است به یک نوع آوازی یا هنرهای خاص اشاره داشته باشد.
bassine
باسین، ظرف یا ظرفی که معمولاً برای نگهداری یا نمایش گلها یا مواد دیگر استفاده میشود.
bassing
باسینگ، یک روش خاص در ماهیگیری که معمولاً به روشهای خاصی اشاره میکند.
bassirilievi
باسیریلیوی، سبکی از هنر یا طراحی که شامل نقشها و الگویی پیچیده است.
bassly
باسلی، توصیفی از صدایی عمیق و مردانه که در موسیقی و سخنرانی استفاده میشود.
bassness
در اینجا، 'bassness' به معنای عمق یا تن صدای پایین است که معمولاً در موسیقی یا صداها استفاده میشود.
bassnesses
جمع 'bassness' به معنای ویژگیهای چندگانه در عمق صداهای مختلف است.
basson
باسون، سازی از خانواده سازهای بادی چوبی است که صدای عمیق و بم تولید میکند.
bassoonist
باسوننواز به فردی اطلاق میشود که به نواختن ساز باسون میپردازد.
bassoonists
جمع 'باسوننواز' به افرادی اطلاق میشود که به نواختن ساز باسون مشغول هستند.
bassorin
باسورین یک ترکیب شیمیایی است که در مواد غذایی و برخی صنایع دیگر کاربرد دارد.
bassus
باسوس، نوعی صدای عمیق و مردانه در موسیقی یا خوانندگی.
basta
بستا، واژهای در زبان ایتالیایی به معنای کافی یا بس.
bastaard
باسطارد، اصطلاحی توهینآمیز برای اشاره به فردی ناخلف یا بیسرپرست.
bastant
بستنت، اصطلاحی برای توصیف محیط یا خاکی با ویژگیهای خاص برای کاشت.
bastarda
باستاردا، اصطلاحی که میتواند به ویژگیهای خاص یا مختلط اشاره کند.
bastardy
باسطاردی، اصطلاحی برای توصیف زادگاهی غیرقانونی و عواقب اجتماعی آن.
bastardice
بدجنسی، رفتاری ناخوشایند و غیر اخلاقی که نشاندهنده بیاحترامی یا بیفرهنگی است.
bastardies
بدجنسیها، اشاره به اعمال یا رفتارهای غیر اخلاقی یا ناروا.
bastardisation
بدجنسی، فرآیند ایجاد تغییرات منفی و ناپسند در یک چیز، مانند زبان یا فرهنگ.
bastardism
بدجنسی، فلسفه یا نگرشی که به نحو بیاحترامی به ارزشها یا اصول فرهنگی اشاره دارد.
bastardizations
بدجنسیها، تغییرات ناپسند و غیراصل که در یک اثر فرهنگی یا ادبی رخ داده است.
bastardly
بسیار بد، زشت و غیر اخلاقی. معمولاً برای توصیف رفتارهایی که غیرقابل قبول و ناپسند هستند، استفاده میشود.
bastardliness
وضعیتی که در آن رفتارها و اعمال زشت و ناپسند وجود دارد.
basten
پوشاندن سطح غذایی مثل گوشت با مایع یا چربی در حین پخت برای حفظ رطوبت.
baster
ابزاری که برای بستن یا مرطوب کردن غذا در حین پخت مورد استفاده قرار میگیرد.
basters
جمع بستر، ابزارهای مختلفی که برای مرطوب کردن غذا در حین پخت استفاده میشوند.
basti
در فرهنگهای مختلف به معانی متفاوتی اشاره دارد، معمولاً به سبک پخت و پزی یا نوعی غذا.
bastian
باستیان یک نام مردانه است که در فرهنگهای مختلف به کار میرود.
bastile
بستیل، دژ تاریخی در فرانسه که یادآوردی از اهمیت تاریخی آن در انقلاب فرانسه است.