approx.
تقریباً، برای نشان دادن مقداری که دقیقا مشخص نیست و فقط تخمینی است.
approximant
تقریبی، یک نوع صامت که با باز بودن نسبی مجرای هوا تولید میشود.
approximate
تقریبی، چیزی که تقریباً یا به طور نزدیک به واقعیت است.
approximately
تقریباً، برای نشان دادن مقدار یا زمان نزدیک به یک عدد مشخص.
approximation
تقریب، تخمینی که برای نزدیک شدن به یک واقعیت یا عدد دقیقتر استفاده میشود.
appt
اختصار قرار ملاقات، به معنای تعیین زمانی برای ملاقات با شخصی.
appurtenant
وابسته، مربوط به یک چیز دیگر؛ چیزی که به عنوان مکمل یا جانبی محسوب میشود.
apr.
مخفف برای ماه آوریل، چهارمین ماه سال.
apr
مخفف رسمی برای ماه آوریل.
apra
مخفف یا نامی که به عنوان یک ارجاع استفاده میشود.
apraxia
اختلال حرکتی که در آن شخص نمیتواند حرکات هدفمند را انجام دهد، حتی اگر بخواهد.
après-
عبارت فرانسوی به معنی بعد از، معمولاً در مورد فعالیتهای مرتبط با اسکی استفاده میشود.
après-ski
آپرسکی، به فعالیتها و تفریحاتی گفته میشود که بعد از اسکی انجام میشوند، مانند صرف غذا و نوشیدنی.
a pretty penny
عبارتی برای توصیف چیزهایی که قیمت زیاد یا هزینه بالایی دارند.
april
آوریل، چهارمین ماه سال میلادی، معمولاً با بهار و شکوفهها همراه است.
april fool
شخصی که در روز ۱ آوریل طنز میآفریند یا قربانی شوخیهای دیگران میشود.
april fool's day
روزی که در اول آوریل به شوخی و طنز اختصاص دارد و مردم با یکدیگر شوخی میکنند.
a priori
آ priori به دانش یا اطلاعاتی اشاره دارد که قبل از تجربه و از طریق استدلال منطقی به دست میآید.
apron
پیشبند، پارچهای که به دور کمر بسته میشود و به عنوان محافظ برای لباسها در هنگام کار کردن با مواد غذایی یا رنگها استفاده میشود.
aproned
صفتی که به شخصی اشاره دارد که پیشبند پوشیده است، به ویژه در زمینههای آشپزی یا هنر.
apropos
این کلمه به معنای مرتبط بودن یا در ارتباط با یک موضوع خاص است.
apsara
آپسرا، نیما آسمانی در افسانههای هندو و بودایی که معمولاً به شخصیتهای زن زیبا و اغواگر اشاره دارد.
a & p show
نمایش A & P یک رویداد فرهنگی و هنری است که در آن هنرمندان مختلف آثار خود را به نمایش میگذارند.
apsidal
آپسیدال به شکلی اشاره دارد که در آن یک نیمه دایرهای در انتهای یک سازه قرار دارد، بهخصوص در کلیساها.
apsis
آپسیس به انتهای نیمدایرهای یک بنا، بهویژه در کلیساها اشاره دارد، و همچنین میتواند به نقاط در مدار سیارهها اشاره کند.
apt.
اختصار برای آپارتمان، بیانگر یک واحد مسکونی در یک ساختمان است.
apterous
آفتریوس، به حشراتی اطلاق میشود که بال ندارند.
apterygota
آفتریگوتا، طبقهای از حشرات ابتدایی و بدون بال که شامل گونههای باستانی است.
apterygote
آفتریگوت، نوعی از حشرات بدون بال است که به عنوان حشرات ابتدایی شناخته میشود.
aptitude
استعداد، توانایی ذاتی یا طبیعی فرد در انجام یک کار خاص.
aptitude test
آزمون استعداد، تستی است که برای ارزیابی تواناییهای ذاتی افراد طراحی شده است.
aptness
استعداد، توانایی یا تناسب یک فرد در انجام یک فعالیت خاص.
aptronym
اپترونیم به معنی این است که نام فرد به طور خاص با شغل یا ویژگیهای او سازگار است.
apu
آپُو شخصیتی از انیمیشن 'سیمپسونها' است که مالک یک فروشگاه است.
apulian
آشپزی آپولی به غذاهای سنتی و محلی منطقه آپولیا در ایتالیا اشاره دارد.
aqua-
پسوند «آکوا» به معانی مربوط به آب در کلمات اشاره دارد.
aqua aura
آکوا آورا یک نوع کریستال است که در زمینههای معنوی و شفابخشی کاربرد دارد.