germanhood
احساس هویت و تعلق به فرهنگ یا کشور آلمان.
germany
کشوری در غرب اروپا با تاریخ و فرهنگ متنوع.
germania
گرمنیا به مناطقی اشاره دارد که در آن قبایل ژرمنی زندگی میکردند، به ویژه در دوران باستان.
germanical
به ویژگیها و صفات مربوط به زبانها و فرهنگهای ژرمنی اشاره دارد.
germanically
به شکلی که به ویژگیها و قواعد زبانهای ژرمنیک احترام بگذارد و آنها را نشان دهد.
germanics
به گروههایی از مردم و فرهنگها اشاره دارد که ریشههای آنها به زبانهای ژرمنیک برمیگردد.
germanies
به مجموعهای از مناطق و فرهنگهای مختلفی اشاره دارد که با زبان آلمانی مرتبط هستند.
germanify
فرآیند تبدیل یا تطبیق چیزی به اوصاف یا ساختارهای مربوط به زبان یا فرهنگهای ژرمنیک.
germanification
ژرمنسازی به فرایندی اطلاق میشود که در آن ویژگیهای فرهنگی آلمانی در فرهنگهای دیگر نفوذ میکند.
germanyl
آلمانیل به محصولات و کالاهایی اشاره دارد که به نوعی نمایانگر یا تولیدشده در آلمان هستند.
germanious
آلمانیمانند به صفات و ویژگیهایی اطلاق میشود که به فرهنگ یا مردم آلمان شباهت دارند.
germanish
آلمانیگونه به توصیف شیوهای از صحبت یا رفتار اطلاق میشود که به آلمان نزدیک است.
germanism
آلمانگرایی به تمایلات، ایدهها یا رفتارهایی اشاره دارد که بر اساس فرهنگ و زبان آلمانی پایهگذاری شدهاند.
germanistic
آلمانیگرایانه به مطالعات یا فعالیتهایی اطلاق میشود که به آلمان و فرهنگ آن مربوط میشود.
germanite
جرماتیت یک ماده معدنی نادر است که بیشتر در سنگهای آتشفشانی و برخی از شرایط خاص زمینشناسی تشکیل میشود.
germanity
جرمیت ویژگیها و صفات مرتبط با فرهنگ و جامعه آلمانی را توصیف میکند.
germaniums
جرمانیوم یکی از عناصر شیمیایی است که در صنعت الکترونیک و فناوری اطلاعات کاربردهای زیادی دارد.
germanization
جرمنیزاسیون به فرآیند پذیرش عناصر فرهنگی، زبانی و اجتماعی آلمان اشاره دارد.
germanizer
جرمنایزر به فردی اطلاق میشود که به ترویج فرهنگ و زبان آلمانی میپردازد.
germanly
به شیوهای آلمانی یا با توجه به ویژگیهای فرهنگی آلمانی انجام میشود.
germanness
آلمانی بودن، اشاره به ویژگیها و هویتهایی که نشاندهنده آلمانی بودن یا فرهنگ آلمانیاست.
germanocentric
آلمانمحوری، به تمرکز و توجه ویژه به آلمان یا تأکید بر نقش آن در زمینهای خاص اشاره دارد.
germanomania
آلمانگرایی، اشتیاق و علاقه زیاد به فرهنگ و زندگی آلمانیها را توصیف میکند.
germanomaniac
آلمانگرای افراطی، شخصی است که به شدت به فرهنگ و ویژگیهای آلمانی علاقهمند است.
germanophile
آلماندوست، کسی است که به شدت به فرهنگ، مردم و هنر آلمانی علاقهمند است.
germanophilist
آلماندوست، به شخصی اطلاق میشود که به فرهنگ و زمینههای مختلف آلمانی علاقه عمیق دارد.
germanophobist
فردی که به آلمانی ستیزی اعتقاد دارد یا خود را آلمانی ستیز میداند.
germantown
نام محلهای که معمولاً به تجمع آلمانیها اشاره دارد.
germarium
ژنراتور، بخشی از بدن برخی از موجودات زنده که در آن سلولهای زایا (گامتها) تولید میشوند.
germen
ژنها، میکروارگانیسمهایی که میتوانند در بدن انسان و سایر موجودات زندگی کنند و ممکن است بیماری ایجاد کنند.
germens
ژنها به عنوان واحدهای زایشی در گیاهان که مسئول تولید مثل هستند.
germicidal
ضدعفونی کننده، موادی که میتوانند میکروارگانیسمهای مضر را از بین ببرند.
germiculture
پرورش میکروارگانیسمها به منظور بهرهبرداری از آنها در کاربردهای مختلف.
germifuge
ضد میکروب، مادهای که میتواند میکروبها را از بین ببرد.
germigene
جرمینی ژن به ژنهایی اشاره دارد که در فرآیند رشد و توسعه گیاهان نقش دارند.
germigenous
جرمینی به ویژگیها یا لایههایی اشاره دارد که در تولید مثل و رشد گیاهان مؤثرند.