giggish
خنده‌رو و شاداب به طوری که مدام بخندد یا بخنداند.
giggit
عمل خندیدن به طور ناگهانی یا به طور مکرر.
giggledom
حالت و فضایی که در آن افراد به طور مداوم می‌خندند.
gigglement
عمل یا حالت خندیدن مداوم یا شادمانه.
giggler
شخصی که به راحتی می‌خندد یا خندیده می‌شود.
gigglers
گروهی از افرادی که مکرراً می‌خندند.
gigglesome
خنده‌آور، کسی یا چیزی که باعث خنده و شادی می‌شود.
gigglingly
با خنده، به شیوه‌ای که نشان‌دهنده خنده باشد.
gigglish
خنده‌آور، وراقتصادی به معنای نشان دادن حالت خنده.
gighe
گیره، میانبری برای سریع‌تر رسیدن به مقصد.
gigi
جینی، یک نام یا برند که در زمینه خاصی شناخته شده است.
gygis
گایگیس، یک گروه یا نوع خاص از موجودات یا اشیاء.
giglet
جیگلت، صدای خنده یا صدای آهسته و شادمانه که معمولاً از کودکان یا افرادی سر می‌زند که خوشحال هستند.
giglets
جیگلت‌ها، صداهای خنده یا خوشحالی کوچک که عموماً از چند نفر ایجاد می‌شود.
gigliato
جیلیاتو، اصطلاحی برای توصیف رنگ‌ها یا بافت‌های نرم و دلپذیر.
giglio
جیلیو، نوعی گل زیبا که اغلب به عنوان نمادی از عشق و زیبایی شناخته می‌شود.
giglot
جیگلت، نوعی صدا یا خنده خفیف و خوشحال کننده.
giglots
جیگلت‌ها، صداهای کوچک و شاد خنده که معمولاً از گروهی از افراد می‌آید.
gigman
افرادی که به طور مستقل در حوزه موسیقی و یا هنرهایی مشابه، کنسرت و اجراهای زنده دارند و معمولاً به صورت ساعتی یا پروژه‌ای استخدام می‌شوند.
gigmaness
ویژگی و خصوصیت خاص گیگمن‌ها که شامل توانایی و خلاقیت در اجراهای زنده می‌شود.
gigmanhood
وضعیت یا وضعیت کسی که به عنوان گیگمن شناخته می‌شود، که شامل تعهد و حرفه‌ای بودن در زمینه موسیقی می‌شود.
gigmania
شور و شوق شدید نسبت به اجراهای زنده و فعالیت‌های مرتبط با آن که معمولاً در میان هنرمندان مستقل مشاهده می‌شود.
gigmanic
به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک فرد به راحتی با انجام کنسرت‌ها و اجراهای متعدد در مکان‌های مختلف سازگار می‌شود.
gigmanically
به نحوه‌ای اشاره دارد که در آن کسی با توجه به سبک زندگی گیگمن‌ها سفر و کار می‌کند.
gigmanism
سبک زندگی که در آن افراد بیشتر بر روی شغل‌های موقت و کوتاه‌مدت یا پروژه‌ای تمرکز می‌کنند و از انعطاف‌پذیری بیشتری در انتخاب شغل برخوردارند.
gigmanity
جامعه‌ای از افراد که در شغل‌های غیررسمی و موقتی فعالیت می‌کنند و از انعطاف‌پذیری بیشتری در نوع کار خود بهره‌مندند.
gignate
به معنی آغاز یا شروع یک پروژه موقتی یا آزاد است که معمولاً در قالب کارهای خود اشتغالی انجام می‌شود.
gignitive
مهارت‌ها و توانایی‌هایی که برای مدیریت کارهای موقتی و پروژه‌های آزاد نیاز است.
gigsman
فردی که به طور مداوم در شغل‌های موقتی فعالیت دارد و از این طریق درآمدزایی می‌کند.
gigsmen
افرادی که در کارهای موقتی و آزادکاری فعالیت دارند و به طور مشترک بر روی پروژه‌ها کار می‌کنند.
gigster
گیگستر، اصطلاحی برای اشاره به افرادی که به طور مکرر در مشاغل موقتی مشغول به کار هستند.
gigtree
گیگ‌تری، اپلیکیشن یا پلتفرمی است که فریلنسرها را با مشتریان مرتبط می‌کند.
gigunu
گیگونو، یک پلتفرم آنلاین برای کارگران مشاغل موقتی است.
giher
گیهر، اصطلاحی برای شخصی است که در فعالیت‌های حرفه‌ای خود بسیار موفق و ماهر است.
giinwale
گیین‌وال، فردی است که دانش و بینش خود را با دیگران به اشتراک می‌گذارد.
gil
گیل، واحد اندازه‌گیری است که در برخی صنایع و سیستم‌ها به کار می‌رود.
gila
گیلا، یک نوع مارمولک زهرآگین است که در مناطق خشک و بیابانی زندگی می‌کند.
gilaki
زبان گیلکی، زبانی از خانواده زبان‌های ایرانی است که در گیلان و اطراف آن صحبت می‌شود.
gilbert
گیلبرت، نامی مردانه که ریشه آن فرانسوی است و به معنای 'مشهور با چمچ' می‌باشد.
gilbertage
گیلبرتگی، سبک هنری است که به آثار ساخته شده توسط گیلبرت نسبت داده می‌شود.