gladness
شادمانی، حالت یا احساس خوشحالی و شاد بودن.
gladnesses
شادمانیها، حالتهای مختلف شادابی و خوشحالی.
gladship
شادمانی، خوشحالی و سرور جمعی، به ویژه در زمان جشن.
gladsomer
شادتر، وابسته به حالتی که باعث شادی و خوشحالی بیشتر میشود.
gladsomest
شادترین، مربوط به حالتی که بیشترین شادی و خوشحالی را نشان میدهد.
gladstone
گلاستون، نامیست که به یک سیاستمدار بریتانیایی مشهور، ویلیام گلاستون، اطلاق میشود.
gladstonianism
گلاستونیسم، رویکردی سیاسی و فلسفی نسبت به آزادی و اصلاحات اجتماعی است که به گلاستون نسبت داده میشود.
gladwin
گلادوین، نامی است که به افراد یا شخصیتهایی که شاد و خوشحال هستند، تعلق دارد.
glaga
گلاگا، اصطلاحی برای هنرهای مردمی یا بینظیر که در فرهنگهای مختلف وجود دارد.
glagah
گلاگاه، اصطلاحی در زبانهای باستانی است که به خصوص در مورد خطهای اولیه مورد استفاده قرار میگیرد.
glagol
گلاگول، به افعالی اطلاق میشود که در زبانهای خاص به کار میروند.
glagolic
خط گلاگولیک، نوعی خط باستانی است که برای نوشتن زبانهای اسلاوی به کار میرفته است.
glagolitsa
گلاگولیتسا، نوعی خط است که از خط گلاگولیک ناشی شده و در نوشتن زبانهای اسلاوی استفاده میشود.
glaieul
گلاگول، نوعی گل زیبا است که معمولاً در فصل تابستان شکوفا میشود.
glaik
گلایک به اظهارنظرهایی اطلاق میشود که معمولاً مستقیم و کوتاه هستند.
glaiket
گلیکیت، به معنای شاد بودن یا احساس رضایت زودگذر.
glaiketness
گلیکیتنس، حالت شاد و رضایتآمیز که دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد.
glaikitness
گلیکیتنس، احساس خوشحالی و شادابی در یک موقعیت خاص.
glaiks
گلاکس، به معنای بازی یا فعالیت مفرح.
glaymore
گلیمور، به معنای رویکرد یا شیوهای که جذاب و دلنشین است.
glaire
گلیر، به معنای سطح لیز و درخشان.
glaired
خیره شدن با چشم، به طور معمول با نیت یا احساس عصبانیت یا نارضایتی.
glaires
چربی یا مایعات غلیظ و چسبنده که معمولاً در غذا موجود هستند.
glairy
چسبناک و غیرشفاف، معمولاً برای توصیف مایعات استفاده میشود.
glairier
بیشتر چسبناک، توصیف چیزی که حس چسبناکی بیشتری دارد.
glairiest
چسبناکترین، توصیف چیزی که بیشترین چسبناکی را دارد.
glairin
گلرین، مایعی شفاف و چسبناک است که اغلب از تخممرغ و یا مواد مشابه حاصل میشود و در آشپزی برای بستن مواد غذایی استفاده میشود.
glairiness
گلرینی به ویژگی چسبناک و شفاف مواد غذایی اشاره دارد که در ترکیبات مختلف مشاهده میشود.
glairing
گلرین کردن به فرآیند اضافه کردن گلرین به مخلوط برای افزایش خاصیت چسبندگی و بافت میگوید.
glairs
گلرینها به ترکیبات چسبناک و شفاف از سفیده تخممرغ اشاره دارد که در دسرها و پوششها به کار میرود.
glaister
گلایستر به مادهای چسبناک و شفاف در تهیه آبنبات و دسرها اشاره دارد.
glaistig
گلایستیک یک موجود افسانهای است که در داستانهای سنتی اسکاتلند بهعنوان یک زن با قدرتهای خاص توصیف شده است.
glaived
گلیوید، صفتی برای توصیف چیزی که با یک نیزه یا وسیله تیز شبیه به نیزه برش داده شده است.
glaizie
گلازی، صفتی برای توصیف چیزی که دارای بافت نرم و لطیف است.
glaked
گلاکت، صفتی برای توصیف چیزی که با یک لایه شفاف و براقی پوشیده شده است.
glaky
گلاکی، صفتی برای توصیف چیزی که چسبناک و نرم است.
glali
گلالی، صفتی برای توصیف رنگهایی با بافت یا گرایه خاص.