gurrah
گورر صدای مشخصی است که از جمعیت یا گروهی بلند می‌شود بنا به ابراز هیجان یا حمایت.
gurries
گورری‌ها به معنای گروهی از افراد هستند که معمولاً در فعالیت‌هایی جمع می‌شوند.
gursh
گورش به نوعی صدا یا اظهار نظر مثبت در مورد یک تجربه یا خوراکی گفته می‌شود.
gurshes
گورش، یک نوع هنر یا دست‌سازه که ممکن است شامل اشکال منحصر به فرد و طراحی‌های زیبا باشد.
gurts
گورت، یک وسیله یا ابزار برای ثابت نگه‌داشتن یا بستن اجسام هنگام جابجایی.
guruship
گوروشیپ، یک نوع کشتی یا ابزار دریایی که به خاطر ساختار خود شناخته شده است.
guruships
گوروشیپ‌ها، انواع کشتی‌هایی که احتمالاً برای مقاصد خاص چشمگیر طراحی شده‌اند.
gus
گاس، یک نام که ممکن است به شخصیت‌های مختلف در داستان‌ها اشاره کند.
gusain
گوساین، اصطلاحی که به یک فرد محترم و با تجربه در یک جامعه اشاره دارد.
guser
گوسر، فردی که به‌طور مکرر از یک پلتفرم یا خدمات خاص استفاده می‌کند.
guserid
گاید کاربری، شناسه منحصر به فرد که به هر کاربر در یک سیستم یا پلتفرم اختصاص داده می‌شود.
gushet
گوشه، بخشی از یک مستند یا فایل که حاوی اطلاعات خاص می‌باشد.
gushily
با شوق و هیجان زیاد صحبت کردن یا ابراز احساسات کردن.
gushiness
حالت یا کیفیت ابراز احساسات زیاد و شوق‌انگیز.
gushingly
به طرز شوق‌آور و اغراق‌آمیز صحبت کردن یا ابراز احساسات کردن.
gushingness
شور و شوق به معنای ابراز احساسات بسیار شدید و شاد است، معمولاً در مورد موضوعات خوشایند.
gusla
گسلا سازی سنتی است که معمولاً با یک رشته یا چند رشته نواخته می‌شود و در فرهنگ‌های مختلف بالکان وجود دارد.
gusle
گسله سازی دستی است که معمولاً در ادبیات شفاهی استفاده می‌شود و به عنوان یک نشانه از فرهنگ مردم شناخته می‌شود.
guslee
گسلی مدلی خاص از گسله است که در برخی فرهنگ‌ها با تنوع در صدا و ساختار شناخته می‌شود.
guss
قور به معنای یک مقدار ناچیز یا غیررسمی از مایع است که معمولاً در زمینه‌های غیررسمی استفاده می‌شود.
gusseted
گسسته به معنای وجود قسمت‌های اضافی یا حائل در لباس یا اشیاء برای بهبود استقامت و کارایی است.
gusseting
گوسیتینگ، نوعی دوخت است که برای تقویت و بهبود تناسب لباس‌ها به کار می‌رود.
gussie
گوسسی، به معنای لباس یا ظاهر آراسته و شیک، به ویژه برای مناسبت‌های خاص.
gustable
گاستبل، به معنای چیزهایی که قابل چشیدن و خوشمزه‌اند.
gustables
گاستبل‌ها، به معنای تنقلات یا غذاهای خوشمزه قابل خوردن.
gustard
گاستارد، نوعی دسر یا کرم شیرین و خامه‌ای.
gustative
گاستاتیو، به معنای مرتبط با حس چشایی یا تجربه چشیدن.
gustativeness
گرایش به مزه کردن و چشیدن طعم غذاها.
gustatorial
مربوط به حس چشایی و طعم.
gustatorially
به شکل مرتبط با حس چشایی یا طعم.
gustatorily
به شکل مربوط به حس چشایی.
gustavus
نامی که به طور خاص مربوط به فرهنگ‌های خاص و تاریخ می‌باشد.
gustful
مربوط به طعم و لذت بخشی آن.
gustfully
به معنای با شور و شوق یا با شوق و ولع است، به ویژه در زمینه‌های هنری یا بیان احساسات.
gustfulness
به معنای حالت یا کیفیت شور و شوق و انرژی است.
gustily
به معنای به طرز پرشور و قوی صحبت کردن یا خندیدن است.
gustiness
میزان و شدت وزش باد یا تهویه هوا را توصیف می‌کند.
gustless
به معنای بدون وزش باد و فاقد تحرک یا نشاط است.
gustoes
به معنای سلیقه‌ها یا طعم‌های مختلف است که به انتخاب‌های غذایی مربوط می‌شود.
gustoish
مزه‌دار، به معنی دارای طعمی خوشمزه یا لذت‌بخش.