idolatrousness
کیفیت یا حالت بت‌پرستی، به ویژه در مورد پرستش بی‌دلیل.
idolet
بت کوچک یا نماد تا حدودی کمتر مهم از بت‌های بزرگ.
idolify
به بت تبدیل کردن یا افرادی را با محبت و احترام بالا مورد ستایش قرار دادن.
idolisation
احترام شدید و نوعی پرستش نسبت به یک فرد مشهور یا شخصیتی خاص.
idoliser
فردی که به شدت کسی را می‌ستاید و به آن احترام می‌گذارد.
idolisers
کسانی که به شدت به افراد مشهور احترام می‌گذارند.
idolish
شبیه به ستاره یا شخص محبوب.
idolism
پرستش شدید یک شخصیت مشهور و داشتن انتظارات غیرمعمول از او.
idolisms
مجموعه رفتارها و نگرش‌های مربوط به پرستش افراد مشهور.
idolist
طرفدار به شدت علاقمند به یک یا چند چهره معروف، به ویژه در فرهنگ پاپ.
idolistic
وابسته به یا ناشی از پرستش افراد مشهور یا الگوها.
idolization
عمل یا فرایند پرستش یا احترام بسیار به یک چهره مشهور یا الگو.
idolizer
شخصی که به شدت به چهره‌ای مشهور عشق می‌ورزد و او را پرستش می‌کند.
idolizers
افرادی که به شدت به چهره‌های مشهور عشق می‌ورزند و آن‌ها را پرستش می‌کنند.
idoloclast
شخصی که به طور فعال در تلاش است تا پرستش چهره‌های مشهور را زیر سوال ببرد.
idoloclastic
ایودولکلاستیک به معنای شکستن یا نقد تعصبات و الگوهای موجود است.
idolodulia
ایدولودولیا به معنای پرستش بت‌ها و نشانه‌های مادی به جای یک خدا باطنی است.
idolographical
ایودوگرافیک به معنای توصیف و تحلیل بت‌ها و پرستش آن‌ها از زوایای مختلف است.
idololater
ایدولاتر به فردی اطلاق می‌شود که به پرستش بت‌ها و نشانه‌های مادی می‌پردازد.
idololatry
ایدولاتری به معنای پرستش بت‌ها و نشانه‌های مادی به جای یک خدا است.
idololatrical
پرستش افراطی یا شدت در عشق و احترام به الگوها یا چهره‌ها.
idolomancy
پیشگویی با استفاده از تصاویر یا الگوها، به ویژه در زمینه‌های مذهبی یا روحانی.
idolomania
علاقه یا وسواس افراطی به الگوها یا افراد مشهور.
idolon
تصویر یا شباهت ناقص از یک شیء یا مفهوم.
idolothyte
اثر یا شیئی مذهبی که به عنوان نماد یا نماینده یک باور مورد استفاده قرار می‌گیرد.
idolothytic
مربوط به ساختارها یا ویژگی‌های معماری که به پرستش ایستاده‌ها مرتبط هستند.
idolous
دل‌باخته، کسی که دارای ویژگی‌های یک بت یا الگو است و معمولاً مورد ستایش قرار می‌گیرد.
idolum
آیدولوم، نمایشی از یک خدا یا الهه که برای پرستش به کار می‌رفت.
idomeneus
ایدومناوس، یک شخصیت قهرمان در اساطیر یونان که به خاطر شجاعت و فداکاری‌اش شناخته شده است.
idoneal
ایدونال، به معنای مناسب و شایسته، به خصوص در زمینه‌های خاص مانند رهبری.
idoneity
شایستگی، میزان قابلیت یا تناسب شخص برای انجام یک کار مشخص.
idoneities
شایستگی‌ها، ویژگی‌ها یا مهارت‌هایی که برای یک شغل یا نقش خاص لازم است.
idoneous
مناسب و سازگار با شرایط، به ویژه در زمینه‌های علمی و فنی.
idoneousness
مناسب بودن یا تناسب یک چیز با شرایط خاص.
idorgan
قسمتی از یک سلول که وظایف خاصی را انجام می‌دهد.
idosaccharic
نوعی اسید که در زیست‌شناسی و شیمی مورد مطالعه قرار می‌گیرد.
idose
شکری که در شیمی و تغذیه وجود دارد.
idotea
نوعی جانور دریایی مربوط به سخت پوستان.
idoteidae
ایدوتهیده، یک خانواده از سخت‌پوستان دریایی از رده ایزوپودها هستند که در زیستگاه‌های آبی یافت می‌شوند و نقش مهمی در زنجیره غذایی دارند.
idothea
ایدوته، یک جنس از سخت‌پوستان در دریا است که به گروه ایدوتهیده تعلق دارد و شامل چندین گونه می‌شود.