beachside
کنار ساحل، ناحیه‌ای که در مجاورت دریا قرار دارد.
beach towel
حوله‌ای بزرگ و نرم که برای استفاده در سواحل طراحی شده است.
beach volleyball
والیبال ساحلی، ورزشی گروهی که روی زمین شن و در کنار دریا بازی می‌شود.
beachy
بیشتر به زندگی یا خصوصیات مرتبط با سواحل اشاره دارد.
beacon
منبع نوری که به کشتی‌ها یا افراد کمک می‌کند تا جهت صحیح را پیدا کنند.
beaconfish
نوعی ماهی که به نورپردازی طبیعی برای جذب طعمه مشهور است.
be across
عبارت به معنای در سمت دیگر یک فضا یا مکان.
bead
تکه‌های کوچک و معمولاً دایره‌ای شکل که به یکدیگر و یا به نخ متصل می‌شوند.
be a darling
عبارت عامیانه برای درخواست محبت یا کمک از کسی.
bead curtain
پرده‌ای که از مرواریدهای کوچک ساخته شده است و معمولاً برای جداسازی دو فضا استفاده می‌شود.
beaded lizard
نوعی خزنده که دارای پوستی با بافت مرواریدی و به رنگ‌های مختلف است.
be a devil
یک حالت یا عمل غیرمؤدبانه و خرابکار که به منظور سرگرمی یا لذت انجام می‌شود.
beadle
شخصی که وظایفی مرتبط با نظم و ترتیب در کلیسا یا مراسم مذهبی دارد.
beadlet anemone
نوعی آنمیون دریایی کوچک که معمولاً در سواحل و برکه‌های جزر و مدی یافت می‌شود.
beadsman
شخصی که دانه‌های دعا (مانند مروارید) را برای کمک به تلاوت دعا و عبادت استفاده می‌کند.
beadwork
کار مرواریدی، هنر ساختن اشیاء با استفاده از مرواید و مهره‌ها، معمولاً برای جواهرات و تزیینات.
beady
مرواریدی، توصیف ویژگی‌ای که به چشم‌های کوچک و درخشان اشاره دارد.
beady-eyed
کسی یا چیزی که چشم‌های کوچک و درخشان دارد، معمولاً به طور ناپسند توصیف می‌شود.
be a far cry from
بسیار متفاوت بودن از چیزی که انتظار آن می‌رفته یا قبلاً موجود بوده.
be after doing something
بعد از انجام کاری، به معنی پیگیری یا ادامه دادن به کار دیگری بعد از کار نخست.
beaked whale
نوعی از نهنگ‌ها که دارای منقار باریک هستند و معمولاً در آب‌های عمیق زندگی می‌کنند.
beaker
ظرفی شیشه‌ای با پایه صاف و گوشه‌های گرد که برای اندازه‌گیری و مخلوط کردن مایعات استفاده می‌شود.
beaker folk
گروهی از مردم در دوران پیشاتاریخی که به خاطر شیوه زندگی و هنر سفالگری خاص خود شناخته می‌شوند.
beakhead
شکل منقار برخی پرندگان که معمولاً تیز و نوک‌تیز است.
beaky
صفتی که به پرندگانی با منقار بلند و باریک اطلاق می‌شود.
bealach
مسیر باریکی در کوه‌ها که به عنوان گذرگاهی برای سفر و عبور شناخته می‌شود.
be a law unto oneself
به معنای خودمختاری و تصمیم‌گیری مستقل از قواعد اجتماعی یا قوانین دیگر است.
bealing
نوعی بیان غیررسمی و غیرکنترل‌شده احساسات یا اطلاعات به صورت بی‌محابا.
be all about —
تاکید بر اهمیت یا محوریت یک موضوع خاص در یک گفتگو یا شرایط.
be all ears
به معنای آمادگی کامل برای گوش دادن به داستان‌ها یا اطلاعات جدیدی که گفته می‌شود.
be all eyes
به معنای تمام توجه خود را به جایی متمرکز کردن، مانند تماشای یک اتفاق جالب.
be all fingers and thumbs
به معنای بی‌مهارت بودن در انجام کارهایی که نیاز به دقت و هماهنگی دارد.
be all fur coat and no knickers
ظاهر زیبا و جذاب ولی فاقد محتوا یا واقعیت.
be all hat and no cattle
کسی که ادعای بزرگ می‌کند ولی در واقع توانایی یا منابع کافی ندارد.
be all mouth
فردی که زیاد صحبت می‌کند اما به عمل نمی‌پردازد.
be all one to
برابر بودن یا مهم نبودن تفاوتی ندارد.
be all smiles
خوشحال و بشاش بودن.
be all that
فردی که خود را بسیار مهم یا خاص می‌داند.
be all the same to
به معنای این است که فرد در مورد یک موضوع خاص، هیچ تمایزی قائل نیست و هر دو گزینه برای او یکسان هستند.
be all things to all people
به معنای کوشش برای راضی کردن یا خوشایند بودن برای تمامی افراد و سلیقه‌ها.