beat a path to someone's door
عبارت 'به درب کسی آمدن' به معنای درخواست خدمات یا کمک از کسی به خاطر محبوبیت یا توانایی‌اش است.
be at a stand
در حال ایستادن، به معنای عدم پیشرفت یا توقف در یک موقعیت.
beat back
عقب راندن، به معنای مقاومت در برابر یک حمله یا یک احساس.
beatbox
بیت باکس، تکنیکی است که در آن موسیقی با استفاده از صداهای تولید شده با دهان اجرا می‌شود.
beatboxing
بیت باکسینگ، هنر تولید صداهای موزیکی با دهان و صداهای مختلف.
be at daggers drawn
با یکدیگر در تضاد شدید هستند، به نوعی در حالت دشمنی.
beatdown
شکست سنگین یا ضربه‌ای جدی که به کسی وارد می‌شود.
beat down
به معنای خسته و ناامید شدن به دلیل فشار یا ضربه های مکرر.
be at each other's throats
به معنای درگیری یا اختلاف شدید بین دو نفر یا بیشتر.
beaten
به معنای شکست خورده یا ناکام در یک رقابت یا کوشش.
beater
وسیله‌ای برای مخلوط کردن یا هم زدن مواد غذایی.
beat frequency
فاصله فرکانسی بین دو موج صوتی که تأثیرات صوتی متفاوتی ایجاد می‌کند.
beat generation
جنبشی ادبی در آمریکا که خواستار آزادی فردی و انتقاد از فرهنگ اصلی بود.
beatify
مقدس شناختن یک فرد به دلیل اعمال نیکو و فضائلش، به ویژه در ترتیب کلیسایی.
beating-up
عمل فیزیکی ضرب و شتم و آسیب رساندن به کسی، معمولاً به دلیل خشم یا درگیری.
beat it
جزء زبان خیابانی به معنای رفتن از یک مکان به سرعت، معمولاً به عنوان درخواستی برای ترک.
beatitude
دولت یا حالتی از خوشحالی و سعادت، به ویژه در زمینه‌های مذهبی.
beatlemania
بیتل‌مانیا به شور و هیجان شدید طرفداران برای گروه موسیقی بیتلز در دهه 1960 اشاره دارد.
beatlemaniac
بیتل‌مَنیاک به کسی اطلاق می‌شود که به‌طور افراطی به گروه موسیقی بیتلز علاقه‌مند است.
beat-match
به هم زدن ضرب‌ها، فرایند تنظیم سرعت و زمان آهنگ‌ها به‌گونه‌ای است که امکان ترکیب seamless آنها وجود داشته باشد.
beat-matching
به هم زدن ضرب‌ها، تکنیک هماهنگ سازی آهنگ‌ها در دی‌جیینگ است.
beat off
زدن یا دفع کردن، به معنای مقاومت یا اجتناب کردن از چیزی است.
beat one's breast
زدن به سینه، عملی است که به‌عنوان علامتی از اندوه و پشیمانی معمولاً در فرهنگ‌های مختلف دیده می‌شود.
beat one's meat
عمل خودارضایی مردان، که معمولاً به صورت خصوصی انجام می‌شود.
be at one's wits' end
وضعیتی که فرد به دلیل ناتوانی در حل مشکل، از عهده آن برنمی‌آید و خسته و ناامید می‌شود.
beat out
پیشی گرفتن یا بهتر از چیزی بودن، معمولاً در مقایسه با رقبا.
be at pains to do something
تلاش و دقت خاصی به خرج دادن برای انجام کاری.
beat someone at their own game
شکست دادن کسی در زمینه‌ای که در آن مهارت دارد.
beat someone hollow
به شدت و به صورت قاطعانه کسی را شکست دادن.
beat someone's brains out
به شدت آسیب رساندن به کسی، به ویژه در یک درگیری یا نزاع، به گونه‌ای که او به شدت آسیب ببیند.
be at someone's service
حاضر و آماده برای کمک به کسی، به ویژه در زمینه خدمات.
beat someone to a pulp
به شدت و با خشونت به کسی آسیب رساندن، معمولاً در یک مبارزه.
beat someone to it
قبل از اینکه کسی دیگری کاری را انجام دهد، زودتر از او این کار را انجام دادن.
beat someone to the punch
پیشی گرفتن از کسی در انجام کاری، به ویژه در شرایط رقابتی.
beat swords into ploughshares
تبدیل ابزار جنگی به ابزار سازندگی، به معنای ایجاد صلح.
beat the bejesus out of
ضرب و شتم شدید و بی‌رحمانه به معنای زدن یا آسیب رساندن به شدت به کسی یا چیزی.
be at the bottom of
در پایین ترین نقطه یا وضعیت بودن در مقایسه با دیگران.
beat the bounds
نشانه‌گذاری و معین کردن حدود یک منطقه یا ملک به وسیله‌ی زدن زنگ یا علاماتی.
beat the bushes
به جستجوی سرنخ‌ها یا اطلاعات اضافی از طریق تحقیق یا گشت و گذار محلی.
beat the clock
پیشی گرفتن از زمان و完成 کردن یک کار قبل از موعد معین.