jigsawed
جیکساو کردن، عمل بریدن یا فرم دادن به مواد با استفاده از اره جیکساو.
jigsawing
چیدمان پازل، به معنای قرار دادن قطعات پازل در کنار یکدیگر برای ساختن تصویر نهایی.
jigsawn
بریده شده با اره جویند، به قطعاتی اطلاق می‌شود که با استفاده از اره جویند برش داده شده‌اند.
jikungu
جیکونگو، یک نوع رقص سنتی آفریقایی که معمولاً در جشن‌ها اجرا می‌شود.
jillet
جیکلت، نوعی جلیقه بدون آستین که معمولاً برای اضافه کردن گرما مانند یک لایه اضافی استفاده می‌شود.
jillflirt
جیل‌فلیرت، ابراز علاقه به صورت سرگرم‌کننده و بازیگوشانه به یک فرد.
jilling
جیلینگ، به معنای کار کردن یا رسیدگی به گیاهان یا کارهای باغبانی به آرامی.
jiltee
جیلتی به معنی ترک کسی به طور ناگهانی و بدون اعلام قبلی است، معمولاً در زمینه روابط عاطفی.
jilter
جیلتر به فردی اطلاق می‌شود که کسانی را که در یک رابطه عاطفی دارد به طور ناگهانی ترک می‌کند.
jilters
جیلترها به گروهی از افرادی اشاره دارند که ناگهان دیگران را از خود دور می‌کنند، خصوصاً در روابط عاشقانه.
jiltish
جیلتی به معنی گرایش به جیل کردن یا ترک کردن در روابط عاطفی است.
jimbang
جمبان سازی موسیقی سنتی است که در مراسم و جشن‌ها استفاده می‌شود.
jimberjaw
جیمبرجا اصطلاحی برای توصیف شخصی است که فک پایین او بزرگتر از معمول است.
jimberjawed
جیمبرجا شده، به حالتی از صورت اطلاق می‌شود که فک پایین بزرگ یا خاصی دارد.
jimbo
جیمبو، نامی مستعار و غیررسمی برای شخصی به نام جیم یا مشابه آن است.
jimcrack
جیم‌کراکی به اشیاء بی‌ارزش یا کم‌اهمیت اشاره دارد.
jimigaki
جیمی‌گاکی نوعی تزئین سنتی در فرهنگ خاص است.
jimjam
جیم‌جام نوعی شیرینی یا دسر است.
jimjums
جیم‌جام‌ها؛ به اشیاء یا عروسک‌هایی گفته می‌شود که برای بازی یا سرگرمی کودکان استفاده می‌شوند.
jimmer
جیمر؛ فردی که فعالیت‌های اجتماعی یا فرهنگی خاصی را در یک جامعه رهبری می‌کند.
jimminy
جیمینی؛ بیان تعجب یا شگفتی، معمولاً به عنوان یک جمله غیررسمی یا خوشحالی استفاده می‌شود.
jimmyweed
جیمی‌وید؛ نوعی گیاه یا ماده مورد استفاده برای تسکین و آرامش.
jymold
جیمولد؛ نوعی قارچ یا میکروارگانیسم که معمولاً در مناطق مرطوب رشد می‌کند.
jimp
جیمپ؛ شیئی تزئینی یا کاردستی که معمولاً ارزش هنری دارد.
jimper
جیمپر، نوعی لباس بافتنی یا نیمه‌بافتنی که عموماً برای گرم نگه‌داشتن بدن در فصل سرد پوشیده می‌شود.
jimpest
جیمپست، به معنای ساده‌ترین و بی‌دردسرترین شیوه یا راه.
jimpy
جیمپی، به معنای احساس ناخوشایند یا راحت نبودن به دلیل شرایط فیزیکی یا آب و هوا.
jimply
جیمپلی، به معنای به سادگی و بی‌پیرایه.
jimpness
جیمپنس، به معنای سادگی و عدم پیچیدگی در طراحی یا رفتار.
jimpricute
جیمپریکوت، به معنای جذابی که به سادگی و ظرافت افزوده می‌شود.
jimsedge
جیمسجی، نام خاص و منحصربه‌فردی که ممکن است به نام شخص یا برند اشاره داشته باشد.
jimson
جیمسون، نوعی گیاه معطر که در برخی مناطق به عنوان علف هرز شناخته می‌شود.
jin
جین، در فرهنگ‌های مختلف به عنوان روح یا موجودی فراطبیعی شناخته می‌شود.
jincamas
جینکاماس، اشیاء یا نمادهایی که در مراسم و جشن‌های فرهنگی به کار می‌روند.
jincan
جین‌کان، غذایی که در برخی از کشورهای خاص به روش سنتی تهیه می‌شود.
jinchao
جین‌چائو، نامی که معمولاً در برخی مناطق جغرافیایی بیشتر به کار می‌رود.
jinete
جینته به معنی سوارکار است و به فردی اطلاق می‌شود که به طور حرفه‌ای یا مشتاقانه بر روی اسب سوار می‌شود.
jingal
جینگل به نوع خاصی از سلاح اشاره دارد که در گذشته استفاده می‌شد.
jingall
جینگل یک کلمه باستانی است که به نوعی سلاح یا وسیله شلیک اشاره دارد.
jingalls
جینگل‌ها به دسته‌ای از سلاح‌های مشابه اشاره دارند که در تاریخ استفاده می‌شدند.