klaftern
کلافتری، عمل اندازهگیری با استفاده از واحد کلافتری.
klam
کلام، جمله یا عبارتی است که به وسیلهٔ آن احساسات یا افکار بیان میشود.
klangfarbe
کلاگفاربه، رنگ یا کیفیت صوتی یک صدا یا نوای موسیقی است.
klanism
کلانیسم، عقیدهای است که بر اساس تعلق به یک گروه خاص ایجاد میشود و ممکن است منجر به جدایی و تبعیض گردد.
klans
کلان، گروهی از افراد با منافع یا اهداف مشترک که غالباً بر اساس ویژگیهای خاص تشکیل میشوند.
klaprotholite
کلاپروتولیت یک ماده معدنی است که به دلیل نادر بودن و ویژگیهای خاصش مورد توجه قرار دارد.
klaskino
کلاچینو به یک پروژه یا رویداد اشاره دارد که بر روی سینما و فیلمسازی تمرکز میکند.
klaudia
کلاودیا، نام زنانه است و معمولاً به شخصیتهای داستانها یا افراد حقیقی اشاره دارد.
klavern
کلاورن، به گروههای مخفی یا باشگاههایی اشاره دارد که معمولاً در آنها تبادل نظر و گفتگو انجام میشود.
klaverns
کلاورنها، اشکالی از گروههای مخفی هستند که در آنها اعضا به صورت خصوصی و مستقل فعالیت میکنند.
klavier
کلویه، به ساز پیانو اشاره دارد که در بسیاری از قطعات موسیقی کلاسیک و مدرن استفاده میشود.
kleagle
کلیگل، عنوانی است که در بعضی سازمانها از جمله کلاهبرداران به افرادی که مسئولیت جذب اعضا را بر عهده دارند اطلاق میشود.
kleagles
کلیگلها، نوعی پرنده با ویژگیهای خاص که در بعضی مناطق یافت میشوند.
kleeneboc
کلینبک، موجودی افسانهای که به ندرت دیده میشود و در داستانها و افسانهها معروف است.
kleenebok
کلینباک، موجودی افسانهای با ویژگیهای منحصر به فرد که به عنوان نگهبان شناخته میشود.
kleig
کلیگ، یک نوع لامپ نورپردازی که در تئاترها و فیلمها استفاده میشود.
kleinian
کلیینی، رویکردی در رواندرمانی که به تحلیل روابط داخلی و سازوکارهای ذهنی میپردازد.
kleinite
کلینیت، ماده معدنی که در زمینشناسی مورد استفاده قرار میگیرد.
kleistian
کلیستیان، اصطلاحی مربوط به آثار ادبیات اسحاق کلیست، که بر عواطف و تضادهای انسانی تأکید دارد.
klendusic
کلندوسیک به سبکی اشاره دارد که در آن داستانها معمولاً هیجانانگیز و پر از تعارضهای حاد هستند.
klendusity
کلندسوتی به کیفیتی اشاره دارد که در آن پدیدهها از زاویهای خاص و نوین درک میشوند.
klendusive
کلندوسیو به صفاتی اشاره دارد که کاربر را به سمت تجربههای عمیقتری میکشد.
klephtic
کلیفتیک به داستانها و ادبیاتی اشاره دارد که به مضامین مبارزه و مقاومت میپردازد.
klephtism
کلیفتیسم به یک جنبش تاریخی یا فرهنگی اشاره دارد که بر اساس آن مردم به شیوههای قهرمانانه به مبارزه میپردازند.
kleptic
رفتاری که به دزدی یا برداشتن چیزهای دیگران اشاره دارد.
kleptomanist
شخصی که دچار دزدی غیرقابل کنترل است و به دزدی عادت دارد.
klesha
حالات منفی ذهنی که باعث غفلت یا رنج میشوند.
klicket
وسیلهای برای علامتگذاری مرز یا خط.
klikitat
نام یک رودخانه در ایالت واشینگتن آمریکا.
kling
صدای زنگ یا برخورد فلز.
klingsor
شخصیتی افسانهای در اپرای 'پارسفال' که نماد وسوسه است.
klino
عمل آمادهسازی یا سازماندهی یک رویداد یا فعالیت به منظور دستیابی به یک هدف خاص.
klip
ابزاری برای نگهداشتن چند تکه کاغذ یا مواد دیگر به یکدیگر.
klipbok
کتابی که در آن صفحات را میتوان به روشهای مختلف تزئین یا چیده و بهکار برد.
klipdachs
نوعی حیوان گوشتخوار، معمولا در مناطق سخت و دشوار زندگی میکند و از خصوصیات خاصی برخوردار است.