marriageproof
شواهدی که نشان می‌دهد یک زوج برای ازدواج مناسب و مستحکم هستند.
marriedly
با شیوه‌ای که در زندگی زناشویی معمول است، به ویژه در تقویت همراهی و همکاری.
marrier
شخصی که اقدام به ازدواج می‌کند یا ازدواج را انجام می‌دهد.
marryer
شخصی که به دیگران کمک می‌کند تا ازدواج کنند.
marriers
افراد یا گروه‌هایی که در ازدواج شرکت می‌کنند یا این کار را انجام می‌دهند.
marrymuffe
نوعی ترکیب کلمات که به معنای پیوند زناشویی یا ازدواج خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد.
marrys
اقدام قانونی یا مذهبی برای پیوند زناشویی بین دو نفر.
marrock
نوعی سنگ خاص با الگوها و رنگ‌های زیبا که معمولاً در جواهرات استفاده می‌شود.
marrot
گونه‌ای از پرنده با رنگ‌های واضح و زیبا که معمولاً در طبیعت دیده می‌شود.
marrowed
اشاره به استخوان‌هایی که مغز آن‌ها استخراج شده است و معمولاً در غذاها استفاده می‌شود.
marrowfat
نوعی نخود که معمولاً به دلیل غنی بودن از مواد مغذی استفاده می‌شود.
marrowy
مغز دار، به چیزی اشاره دارد که دارای مغز یا خصوصیات مغز مانند است.
marrowing
عمل مغزگذاری، وارد کردن مغز به مواد غذایی یا بهره‌گیری از آن در پخت و پز.
marrowish
دارای خصوصیات مغز، شبیه به مغز.
marrowless
بدون مغز، نداشتن خاصیت مغز.
marrowlike
شبیه مغز، به خصوصیات و بافت مغز اشاره دارد.
marrowsky
دارای جلوه یا کیفیت مغزدار، به طور معمول وقتی به یک فضا یا جو اشاره دارد.
marrowskyer
ماروکییر، نوعی گیاه شناخته‌شده با ویژگی‌های خاص.
marrube
مارووبه، گیاهی با خواص دارویی و طعمی خاص.
marrubium
مارووبیوم، نوعی گیاه از خانواده نعناع با کاربردهای دارویی.
marrucinian
ماروچینیان، اشاره به منطقه‌ای با تاریخ و فرهنگ خاص.
marsdenia
مارسدنیا، گیاهی با گل‌های زیبا و خاص.
marse
مارس، اصطلاحی قدیمی با کاربردهای خاص در تاریخ و ادبیات.
marseillais
مارسیایی، به افرادی اطلاق می‌شود که از شهر مارسی در فرانسه هستند.
marseillaise
مارسیایی، سرود ملی فرانسه که در سال 1792 نوشته شده است.
marseille
مارسی، شهری در جنوب فرانسه است که به عنوان یک بندر مهم شناخته می‌شود.
marseilles
مارسی‌ها، به عنوان منطقه یا ناحیه‌ای در اطراف شهر مارسی شناخته می‌شود.
marses
مارس‌ها، به نواحی یا مکان‌هایی در کنار آب یا رودخانه اطلاق می‌شود.
marsha
مارشا، یک نام شخصی زنان است.
marshalate
ساماندهی کردن، مرتب و سازمان‌دهی کردن منابع یا افراد برای یک کار خاص.
marshalcy
مسئولیت یا مقام نظارت به ویژه در موارد نظامی یا قضایی.
marshalcies
اشاره به چندین مقام یا مسئولیت نظارت، به ویژه در زمینه‌های نظامی و قضایی.
marshaler
شخصی که مسئول هدایت وسایل نقلیه یا افراد در یک رویداد یا مکان خاص است.
marshaless
عنوانی برای زنی که مسئولیت‌های نظامی یا نظارتی را بر عهده داشته است.
marshaller
مارشال به فردی اشاره دارد که در زمینه‌های مختلف به خصوص ترافیک هوایی و سازمان‌دهی آن‌ها کار می‌کند.
marshalls
مارشال‌ها به افرادی اشاره دارند که مسئولیت مدیریت و نظارت در رویدادها را بر عهده دارند.
marshalman
مارشال‌مرد به فردی اطلاق می‌شود که مسئول امور مدیریت و نظارت در رویدادهای ورزشی است.
marshalment
مارشالمنت به فرآیند مدیریت و سازماندهی رویدادها اشاره دارد.
marshalship
مارشال‌شیپ به توانایی و شیوه اداره و رهبری در رویدادها اشاره دارد.
marshbanker
مارش‌بانکر به فردی اشاره دارد که در مدیریت امور مالی و اقتصادی در پروژه‌های مربوط به محیط زیست فعالیت می‌کند.