midewin
مایدوین به یک مراسم خاص یا سنت مرتبط با فرهنگ خاصی اشاره دارد.
midewiwin
مایدوییین به آموزه‌ها و فلسفه‌هایی اشاره دارد که باعث تقویت روحانی و زندگی متعادل می‌شوند.
midfacial
مدفیشال به قسمت میانی صورت اشاره دارد که شامل اجزای مهمی از صورت است.
midforenoon
میانه صبح به زمانی بین صبح زود و ظهر اشاره می‌کند که معمولاً فعالیت‌ها ادامه دارند.
midfrontal
منطقه‌ای در مغز که در تصمیم‌گیری و فرایندهای شناختی نقش دارد.
midgard
قلمرو انسان‌ها در اسطوره‌های نورس، بین زمین و آسمان قرار دارد.
midgety
حالت یا ویژگی‌هایی که به افرادی با قد کوتاه یا ساختار کوچک نسبت داده می‌شود.
midgy
به حشراتی اشاره دارد که در فصل‌های گرم فعالیت کرده و ممکن است نیش بزنند.
midianite
قبیله‌ای باستانی که در مناطق اطراف مدیا زندگی می‌کردند و غالباً در تاریخ کتاب مقدس ذکر شده‌اند.
midianitish
مربوط به مدیانی‌ها و ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی آن‌ها.
midicoat
نوعی کت یا پالتو که معمولاً در میانه طول قرار دارد و معمولاً برای فصل‌های سرد طراحی می‌شود.
mididae
نام یک خانواده از حشرات که شامل مگس‌های خاص و دیگر گونه‌های مشابه است.
midyears
واژه‌ای که به دوره‌ای میانسال از زندگی یا تاریخ اشاره دارد، به ویژه در زمینه‌های خاص.
midified
به معنای اصلاح یا تغییر بخشی از چیزی، به ویژه مفهوم یا شیء.
mydine
به معنای صرف غذا، به ویژه در یک مکان مشترک یا مورد خاص.
midiskirt
نوعی دامن که معمولاً تا نیمه ساق پا است و معمولاً در مد روز مورد استفاده قرار می‌گیرد.
midlander
مردم میانه، افرادی هستند که در مناطق میانی کشور انگلستان زندگی می‌کنند.
midlandize
به معنای تطبیق یا سازگار کردن چیزی به شیوه و سبک میانه است.
midlandward
به معنای به سمت مناطق میانه اشاره دارد.
midlatitude
مناطق جغرافیایی بین عرض‌های جغرافیایی پایین و بالا که معمولاً دارای آب و هوای معتدل هستند.
midleg
بخشی از پا که در میانه آن واقع شده است.
midlegs
به قسمت میانه پا اشاره دارد.
midlenting
میان‌لنتینگ به میانه زمان روزه‌داری اشاره می‌کند که در آن افراد ممکن است به تفکر درباره اهداف و تعهدات روحانی خود بپردازند.
midmain
میان‌مِین به نقطه یا قسمت مرکزی یا اصلی چیزی اشاره دارد که در آن اهداف خاصی مد نظر است.
midmandibular
میان‌فکی به ناحیه‌ای در فک پایین اشاره دارد که در فرآیندهای دندانی و جراحی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
midmonth
وسط ماه به زمان یا دوره‌ای اشاره دارد که معمولاً در اواسط ماه در نظر گرفته می‌شود.
midmonthly
میان‌ماهی به دوره‌ای اشاره دارد که در اواسط هر ماه مشخص می‌شود و می‌تواند شامل رویدادها یا گزارش‌ها باشد.
midmonths
میان‌ماه‌ها به دوره‌ای از ماه اشاره دارد که معمولاً در میانه ماه‌ها واقع شده و ممکن است دارای خصوصیات خاصی باشد.
midmorn
midmorn به معنای اوایل صبح است، زمانی که روز به‌تازگی آغاز شده و نور خورشید در حال افزایش است.
midmorning
midmorning به معنای اوایل صبح تا حوالی ظهر است.
midmosts
midmosts به معنای اصلی‌ترین یا مرکزی‌ترین چیزها در یک دسته است.
midn
midn یک اصطلاح مختصر برای نیمه شب است.
midnightly
midnightly به معنی به‌طور مرتب در نیمه شب است.
midnoon
midnoon به معنای اوایل ظهر است.
midnoons
وسط روز، به زمانی از روز اشاره دارد که خورشید در بالاترین نقطه خود قرار دارد.
midocean
میانه اقیانوس، به ناحیه‌ای از اقیانوس اشاره دارد که در بین سواحل آن قرار دارد.
midparent
یک والد که در میان والدین و فرزندان قرار دارد و باید تعادل برقرار کند.
midparentage
نسل‌های والدینی که فرد از آنها برخاسته است و قوچ‌های خویشاوندی را شامل می‌شود.
midparental
در ارتباط با والدین در میانسالی، به تعامل و نقش خانواده در روند تربیت بچه‌ها اشاره دارد.
midpit
وضعیتی که فرد در میان دو طرف متضاد قرار دارد و نمی‌داند کدام را انتخاب کند.