mocoa
موکوا، شهری در کلمبیا است که به خاطر زیباییهای طبیعی و فرهنگیاش شهرت دارد.
mocoan
موکوان، اشاره به یک لهجه یا سبک منحصر به فرد است که در یک زمینه خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
mocomoco
موکو موکو به حالتی نرم و لطیف اشاره دارد.
modalist
مدالیست به شخصی اطلاق میشود که در مورد حالتها و مقامات بحث میکند.
modalistic
مدالیستی به ایدههای مربوط به حالتها و مقامات اشاره دارد.
modalize
مدالیزه کردن به معنای تغییر جملات با استفاده از حالتها برای انتقال معانی مختلف است.
modally
مدالی به شیوهای اشاره دارد که در آن حالتهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
modeler
مدلساز به شخصی اطلاق میشود که اشیاء سهبعدی یا مدلهای قرار داده شده را طراحی میکند.
modelers
مدلسازها افرادی هستند که به طراحی و ساخت مدلهای سهبعدی میپردازند.
modeless
مدل بدون حالت، به نوعی از دیالوگ یا رابط اشاره دارد که کاربران میتوانند بدون نیاز به بستن آن به کار خود ادامه دهند.
modelessness
بدون حالت بودن به ویژگیای اشاره دارد که در آن کاربران میتوانند به صورت همزمان با عناصر مختلف تعامل داشته باشند.
modelings
مدلسازیها به فرایند ایجاد مدلها یا نمایشهای بصری اشاره دارد.
modelist
مدلساز به شخصی گفته میشود که به طراحی و ایجاد مدلهای مختلف میپردازد.
modelize
مدلسازی کردن به معنای ارائه یا ایجاد یک مدل برای توضیح یک مفهوم است.
modeller
مدلساز، فردی که مدلهای سهبعدی یا دو بعدی از اشیاء واقعی یا مفهومی را ایجاد میکند.
modellers
مدلسازان، جمع برای فردی که مدلهای سهبعدی یا دو بعدی میسازند.
modelmaker
مدلساز، شخصی که مدلهای دقیق و واقعی از اشیاء را میسازد.
modelmaking
مدل سازی، هنر یا مهارت ساخت مدلهای شبیهسازی شده از اشیاء.
modena
مودنا، شهری در ایتالیا که به خاطر غذاها و میراث فرهنگیاش معروف است.
modenese
مودنزی، به مردم یا چیزهای مربوط به شهر مودنا اشاره دارد.
moder
معتدل، فردی که در افکار یا رفتار خود نه افراط میکند و نه تفریط، بلکه به تعادل دست مییابد.
moderant
معتدل، شخصی که به توازن و میانهروی در نظرها و عقاید خود پایبند است.
moderantism
معتدلگرایی، یک فلسفه یا رویکرد که بر میانهروی و دوری از افراط و تفریط تأکید دارد.
moderantist
معتدلگرا، فردی که به اصول و ارزشهای معتدلگرایی پایبند است.
moderateness
معتدلی، حالت یا کیفیت داشتن افکار یا رفتار متعادل.
moderationism
معتدلگرایی، ترویج میانهروی در تمامی جنبههای زندگی.
moderationist
مصلحتگرا، فردی که به تعادل و سازگاری در دیدگاهها و نظرات مختلف اعتقاد دارد و سعی میکند تا به توافقهایی برسد.
moderatism
مصلحتگرایی، فلسفه یا رویکردی که بر روی اعتدال و سازش در مباحث سیاسی و اجتماعی تأکید دارد.
moderatist
مصلحتگرا، فردی که به اصول مصلحتگرایی پایبند است و بر روی اعتدال در نظرات و تصمیمگیریها تأکید دارد.
moderatorial
مصلحتی، صفتی که به نقش یا مسئولیت فردی اشاره دارد که در فرآیند گفتگو یا بحث نظارت و تعادل برقرار میکند.
moderatorship
مصلحتگری، عمل یا موقعیتی که یک فرد مسئول نظارت و تنظیم گفتگوها و مباحث است.
moderatrix
مصلحتگرای زن، معمولاً به یک زن اشاره دارد که در نقش مصلحتگری در مباحث و گفتگوها عمل میکند.
moderner
مدرنتر به معنای جدیدتر و بهروزتر از طراحیها و شیوههای قبلی است.
modernest
مدرنترین به معنای جدیدترین و بهروزترین چیزها در مقایسه با سایر گزینههاست.
modernicide
مدرنکشی به معنای نابودی یا تخریب فرهنگ و عناصر مدرن در یک جامعه است.
moderniser
مدرنکننده به معنای کسی است که تغییرات مدرن را معرفی میکند یا به کار میگیرد.
modernish
مدرنوار به معنای داشتن ویژگیهای مدرن، اما به طور کامل مدرن نیست.
modernistic
مدرنگرایانه به معنای مربوط به جنبشهای هنری و فکری مدرن است.
modernizable
قابل مدرنسازی، به معنای اینکه یک شیء یا سیستم قابلیت بهروز شدن و هماهنگی با فناوریهای جدید را دارد.
modernizer
مدرنساز، شخص یا چیزی که مسئول بهروز کردن و مدرن کردن یک سیستم یا فرآیند است.