monarchically
بهصورت سلطنتی، به طور خاص به نحوهای اشاره دارد که در آن یک فرد واحد فرمانروایی میکند.
monarchized
سلطنتی شدن به معنای تبدیل یک دولت یا سیستم حکومتی به نوعی نظام سلطنتی است که در آن قدرت بلافصل به یک پادشاه یا ملکه تعلق دارد.
monarchizer
سلطنتساز به افراد یا چیزهایی اطلاق میشود که در تلاشند نظام سلطنتی را تقویت یا تجدید نظر کنند.
monarchlike
سلطنتیمانند به معنای داشتن ویژگیها یا رفتارهایی است که شبیه به یک پادشاه یا ملکه باشد.
monarchomachic
سلطنتساز به جنبشی اطلاق میشود که به طور خاص بر مخالفت با سلطنت مطلق و حق الهی پادشاهان تأکید دارد.
monarchomachist
مونوکارماکیست به فردی اطلاق میشود که مخالف قدرت مطلق پادشاهان است و بر محدود کردن قدرت آنها تأکید دارد.
monarda
مونارد به گیاهی اطلاق میشود که در خانواده نعناعیان قرار دارد و معمولاً به عنوان چای یا در داروها مورد استفاده قرار میگیرد.
monardas
مونارداس به گیاهانی اطلاق میشود که در خانواده گیاهان معطر و دارویی قرار دارند و عموماً برای جذب گردهافشانها کشت میشوند.
monardella
موناردلا به گیاهی از خانواده نعناعیان اطلاق میشود که در شرایط خاصی رشد میکند و معمولاً گلهای زیبایی دارد.
monarthritis
موناارتریت به نوعی از آرتروز اطلاق میشود که تنها یک مفصل را تحت تأثیر قرار میدهد و معمولاً همراه با درد و التهاب است.
monarticular
مونا آرتیکولار به شرایطی اطلاق میشود که تنها یک مفصل را درگیر میکند و میتواند به دلیل آسیب یا بیماری رخ دهد.
monasa
موناس، نوعی از موجودات دریایی که در آبهای شور زندگی میکنند و میتوانند در بررسی اکوسیستمها مفید باشند.
monascidiae
موناسکیدیای، خانوادهای از موجودات زنده دریایی که شامل گروههای مختلفی از موجودات است.
monaster
موناستر، مکانهای خاصی که برای زندگی و کار راهبان طراحی شدهاند و معمولاً شامل معابد و مکانهای عبادت میشوند.
monaurally
تعریف: مونو به معنای یک است، به ویژه در زمینه صدا و شنیداری، که تنها از یک منبع شنیداری میآید.