monarchianist
مونارکیانیست، شخصی که به یکتایی خدا و خصوصیات خداوند در نظر مسیحیت باور دارد.
monarchianistic
مونارکیانیستی، مربوط به نظریه‌هایی که بر یکتایی و صفات خداوند تأکید دارند.
monarchic
سلطنتی، مربوط به حکومت یا نظامی که یک فرد به عنوان رهبر اصلی آن است.
monarchically
به‌صورت سلطنتی، به طور خاص به نحوه‌ای اشاره دارد که در آن یک فرد واحد فرمانروایی می‌کند.
monarchistic
سلطنت‌گرا، مربوط به فلسفه‌ای که از سلطنت و یا حاکمیت وراثتی حمایت می‌کند.
monarchize
سلطنت کردن، به معنای سفر به سمت حاکمیت یک نفر و تبدیل نظام به سلطنت است.
monarchized
سلطنتی شدن به معنای تبدیل یک دولت یا سیستم حکومتی به نوعی نظام سلطنتی است که در آن قدرت بلافصل به یک پادشاه یا ملکه تعلق دارد.
monarchizer
سلطنت‌ساز به افراد یا چیزهایی اطلاق می‌شود که در تلاشند نظام سلطنتی را تقویت یا تجدید نظر کنند.
monarchizing
سلطنتی کردن به عمل تبدیل یک سیستم حکومتی به نوعی نظام سلطنتی اطلاق می‌شود.
monarchlike
سلطنتی‌مانند به معنای داشتن ویژگی‌ها یا رفتارهایی است که شبیه به یک پادشاه یا ملکه باشد.
monarcho
سلطنتی به نظریه یا ایده‌ای اطلاق می‌شود که بر مزایای یک نظام مطلق سلطنتی تأکید دارد.
monarchomachic
سلطنت‌ساز به جنبشی اطلاق می‌شود که به طور خاص بر مخالفت با سلطنت مطلق و حق الهی پادشاهان تأکید دارد.
monarchomachist
مونوکارماکیست به فردی اطلاق می‌شود که مخالف قدرت مطلق پادشاهان است و بر محدود کردن قدرت آنها تأکید دارد.
monarda
مونارد به گیاهی اطلاق می‌شود که در خانواده نعناعیان قرار دارد و معمولاً به عنوان چای یا در داروها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
monardas
مونارداس به گیاهانی اطلاق می‌شود که در خانواده گیاهان معطر و دارویی قرار دارند و عموماً برای جذب گرده‌افشان‌ها کشت می‌شوند.
monardella
موناردلا به گیاهی از خانواده نعناعیان اطلاق می‌شود که در شرایط خاصی رشد می‌کند و معمولاً گل‌های زیبایی دارد.
monarthritis
موناارتریت به نوعی از آرتروز اطلاق می‌شود که تنها یک مفصل را تحت تأثیر قرار می‌دهد و معمولاً همراه با درد و التهاب است.
monarticular
مونا آرتیکولار به شرایطی اطلاق می‌شود که تنها یک مفصل را درگیر می‌کند و می‌تواند به دلیل آسیب یا بیماری رخ دهد.
monas
موناس، یک بنای یادبود مشهور در اندونزی که یادآور مبارزات ملی این کشور است.
monasa
موناس، نوعی از موجودات دریایی که در آب‌های شور زندگی می‌کنند و می‌توانند در بررسی اکوسیستم‌ها مفید باشند.
monascidiae
موناسکی‌دی‌ای، خانواده‌ای از موجودات زنده دریایی که شامل گروه‌های مختلفی از موجودات است.
monascidian
موناسکی‌دیان، گروهی از جانوران دریایی که دارای ساختارهای خاص و پیچیده‌ای هستند.
monase
موناس، کلمه‌ای نادر که در متون خاص رایج است و به معانی خاص اشاره دارد.
monaster
موناستر، مکان‌های خاصی که برای زندگی و کار راهبان طراحی شده‌اند و معمولاً شامل معابد و مکان‌های عبادت می‌شوند.
monasterial
مربوط به صومعه یا زندگی در صومعه، معمولاً به ویژگی‌ها و شرایط زندگی مذهبی اشاره دارد.
monasterially
به روشی که مرتبط با صومعه و زندگی در صومعه باشد، اشاره دارد.
monastical
مربوط به روش زندگی صومعه‌ای و ویژگی‌های آن.
monastically
به روشی که با زندگی صومعه‌ای سازگار باشد، اشاره دارد.
monasticism
سیستم زندگی که در آن افراد خود را وقف دعا، کار و زندگی در یک جامعه مذهبی می‌‌کنند.
monasticize
عمل وارد کردن اصول یا شیوه‌های صومعه‌ای در زندگی یا جامعه.
monatomically
به معنای وجود یک اتم از یک عنصر به تنهایی، بدون ترکیب با اتم‌های دیگر.
monatomicity
ویژگی یا حالت داشتن تنها یک اتم از یک عنصر.
monatomism
نظریه‌ای که ماده را متشکل از اتم‌های غیرقابل تقسیم می‌داند.
monaul
به معنای یک رویکرد یا سبک خاص که تمرکز را بر یک چیز معین می‌گذارد.
monauli
به معنای نوعی خاص یا روش منحصربه‌فرد.
monaulos
به معنای نوعی ساختار یا طراحی که بر سادگی تأکید دارد.
monaurally
تعریف: مونو به معنای یک است، به ویژه در زمینه صدا و شنیداری، که تنها از یک منبع شنیداری می‌آید.
monax
تعریف: اصطلاحی که به نوع خاصی از ساختار یا مصرف در علوم مختلف اشاره دارد.
monaxial
تعریف: مربوط به یک محور، به ویژه در زمینه‌های فنی و مهندسی.
monaxile
تعریف: اشاره به ویژگی یا رویکردی که بر یک بعد تکیه می‌کند.