monkess
راهب زن، زنی که به زندگی مذهبی و خدمت به دیگران مشغول است.
monkflower
گل راهب، گلی با زیبایی خاص که معمولاً در فصل بهار شکوفا می‌شود.
monkhood
راهب بودن، زندگی‌کردن در اجتماع دینی و اختصاص دادن خود به خدمت و معنویت.
monkhoods
زندگی راهبی به وضعیت یا حالت یک راهب اشاره دارد، فردی که به زندگی مذهبی و روحانی می‌پردازد.
monkishly
به معنای رفتار یا عمل به طرز یک راهب، معمولاً با تمرکز بر زندگی ساده و روحانی.
monkishness
حالت یا ویژگی بودن به عنوان یک راهب، شامل سادگی و تمرکز بر امور روحانی.
monkism
مدل راهبی به مجموعه‌ای از رویکردها و روش‌های زندگی مرتبط با زندگی روحانی و انزوا اشاره دارد.
monkly
به معنای حالت یا ویژگی‌هایی که به یک راهب تعلق دارد، معمولاً مرتبط با سادگی و خودنگری.
monklike
حالت یا ویژگی‌هایی که شبیه یک راهب به نظر می‌رسد، معمولاً شامل تمرکز و خودنگری.
monkliness
مونکلی‌نس به حالت یا ویژگی یک راهب اشاره دارد که معمولاً شامل زندگی ساده و دوری از جنجال‌های دنیوی است.
monkmonger
مونک‌مانگر به شخصی اطلاق می‌شود که در استخدام یا فراهم کردن راهبان فعالیت می‌کند.
monkship
مقام یا وضعیت یک راهب؛ به روش‌ها و قواعد زندگی راهبان اشاره دارد.
monmouth
مونموث یک شهر تاریخی در ولز است که با طبیعت زیبا و تاریخ غنی‌اش شناخته می‌شود.
monmouthite
مونموثی به فردی اطلاق می‌شود که از شهر مونموث است.
monny
موننی اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به پول یا دارایی است.
monnion
منیشین، سیستم حسابداری که به تجزیه و تحلیل و پیگیری مالی می‌پردازد.
monoacetate
منو استات، ترکیب شیمیایی که در آزمایش‌ها و تحقیقات استفاده می‌شود.
monoacetin
منو استین، ترکیب شیمیایی که به بهبود قوام غذا کمک می‌کند.
monoacidic
محلول یا محیطی که فقط یک نوع اسید را در خود دارد.
monoacids
اسیدهایی که تنها یک گروه اسیدی دارند و در شیمی کاربرد دارند.
monoalphabetic
سیستمی برای رمزنگاری که در آن حروف بر اساس یک الگوی ثابت جایگزین می‌شوند.
monoamid
مونوآمید، ترکیبی که شامل یک گروه آمیدی است.
monoamide
مونوآمیدها، داروهای حاوی یک گروه آمیدی که در درمان‌های پزشکی کاربرد دارند.
monoamin
مونوآمین‌ها، ترکیبات شیمیایی مؤثر بر عملکرد مغز و حالت‌های روانی.
monoaminergic
مونوآمینرژیک، مرتبط با نورون‌ها و سیستم‌هایی که کارکرد آن‌ها به مونوآمین‌ها بستگی دارد.
monoamino
مونوآمینو، اشاره به ترکیباتی که شامل یک گروه آمینی و یک گروه کربنی هستند.
monoammonium
مونوآمونیم، ترکیبی که شامل یک گروه آمونیوم است و در کشاورزی کاربرد دارد.
monoazo
نوعی رنگدانه که حاوی یک گروه آزو است و معمولاً در صنعت رنگرزی استفاده می‌شود.
monobacillary
به شکل تک باکتری یا باکتری‌های جداسازی شده اشاره دارد که در مطالعات میکروبیولوژیکی به کار می‌روند.
monobase
ماده شیمیایی که تنها یک گروه قلیایی دارد و در واکنش‌های شیمیایی استفاده می‌شود.
monobasicity
توانایی یک اسید برای اهدا کردن یک پروتون در واکنش‌های شیمیایی.
monobath
محلول شیمیایی که به طور همزمان برای اکسپوز و پردازش عکس‌ها به کار می‌رود.
monoblastic
به ارگانیسم‌هایی اشاره دارد که فقط یک لایه جنینی دارند و در مقایسه با دیگر اشکال پیچیده‌تر هستند.
monoblepsia
مونوبلپزیا به حالتی اطلاق می‌شود که در آن یک چشم فعال و دیگری غیر فعال است.
monoblepsis
مونوبلپسیس به عملکرد بینایی از یک چشم اشاره دارد.
monobranchiate
مونوبرانچیاته به موجوداتی اطلاق می‌شود که تنها یک آبشش یا شاخه برای تنفس دارند.
monobromacetone
مونیبروم استون یک ترکیب شیمیایی است که استفاده‌های صنعتی دارد.
monobromated
مونوبروماته به معنای فرآیند افزودن یک اتم برم به یک ماده شیمیایی می‌باشد.
monobromide
مونوبرومید مرتبط با ترکیباتی است که یک اتم برم در ساختار خود دارند.
monobrominated
مونوبرومینه شده، به حالتی از یک ترکیب شیمیایی اطلاق می‌شود که تنها یک اتم برم به آن اضافه شده باشد.