monogamistic
تعریف مونوگامیسِتیک به معنای داشتن یک شریک عاطفی و جنسی در طول زمان، به خصوص در زمینه روابط.
monogamists
مونوگامیس به افرادی اطلاق می‌شود که به روابط انحصاری و داشتن یک شریک عاطفی اعتقاد دارند.
monogamou
مونوگامو به معنای رابطه‌ای است که در آن فقط یک شریک وجود دارد.
monogamousness
مونوگامسنس به ویژگی یا حالت داشتن یک شریک عاطفی اشاره دارد.
monoganglionic
مونوگنگلینیک به ساختارهایی در سیستم عصبی اشاره دارد که به نوع خاصی از گانگلیون‌ها مربوط می‌شود.
monogastric
مونوگاستریک به حیواناتی اطلاق می‌شود که فقط یک معده دارند و به طریقه خاصی غذا را هضم می‌کنند.
monogene
مونوژن، نوعی کرم انگلی که تنها یک مرحله زندگی دارد و معمولاً روی آبزیان زندگی می‌کند.
monogenea
مونوژنا، یک رده از کرم‌های مسطح (پلاکی) است که عمدتاً به صورت انگلی زندگی می‌کنند.
monogeneity
مونوژنی، وضعیت یا ویژگی داشتن یک شکل یا فرم واحد در یک گروه یا نوع خاص.
monogeneous
مونوژن، به موجوداتی اطلاق می‌شود که تنها از یک روش تولیدمثل استفاده می‌کنند.
monogenesy
مونوژنی، اصطلاحی در زیست‌شناسی که به خصوصیت تولیدمثل خاص یا واحد اشاره دارد.
monogenesist
مونوژنیست به کسی اطلاق می‌شود که به مطالعه موجودات با ویژگی‌های مونوژنی می‌پردازد.
monogenetic
مونوژنتیک به ویژگی یا شرایطی اشاره دارد که مربوط به یک جد مشترک یا نسل واحد باشد.
monogenetica
مونوژنتیکا به مباحث و محتوای مرتبط با مفهوم مونوژنتیک اشاره دارد.
monogenically
به صورت مونوژنتیکی به روشی اشاره دارد که در آن ویژگی‌ها یا صفات از یک جد واحد بازنواخته می‌شوند.
monogenies
مونوژنی‌ها به ارتبط جفت شدن یا اثرات وابسته به یک ژنتیک واحد اشاره دارد.
monogenism
مونوژنیسم به نظریه‌ای اشاره دارد که تأکید بر آغاز یک اصل مشترک برای موجودات دارد.
monogenist
مونوژنیست به کسی گفته می‌شود که به نظریه مونوژنیسم اعتقاد دارد.
monogenistic
نظریه‌ای که معتقد است تمام انسان‌ها و موجودات زنده از یک منبع یا جد مشترک نشأت گرفته‌اند.
monogenous
به صفات یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که از یک منبع یا جد واحد نشأت می‌گیرند.
monogerm
به دانه‌هایی اشاره دارد که تنها یک جنین زایشی دارند.
monogynia
وضعیتی که در آن فقط یک اندام زایشی مؤنث وجود دارد.
monogynic
به گونه‌هایی اشاره دارد که فقط یک اندام زایشی مؤنث دارند.
monogynies
چندین حالت وجود یک اندام زایشی مؤنث در یک یا چند گونه.
monogynious
منوژینی به معنی داشتن تنها یک گل ماده در گیاهان است.
monogynist
منوژنیست به فردی اطلاق می‌شود که از داشتن یک شریک زن حمایت می‌کند.
monogynoecial
منوژینی به ساختاری گفته می‌شود که تنها یک غده ماده در آن وجود دارد.
monoglycerid
منوگلیسرید به نوعی از چربی‌ها اشاره دارد که شامل یک گلیسرول و یک اسید چرب است.
monoglyceride
منوگلیسراید به نوعی از چربی گفته می‌شود که می‌تواند در فرآیندهای غذایی مورد استفاده قرار گیرد.
monogoneutic
منوگونوتیک به روشی از تولید مثل اشاره دارد که تنها یک نوع ملاقات جنسی وجود دارد.
monogony
منوگونی به وجود یک شکل واحد در ارگانیسم‌ها یا موجودات اشاره دارد که در طول زندگی خود تغییر نمی‌کند.
monogonoporic
منوگونپوریک به موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای ساختارهای تولید مثلی خاص و یکنواختی هستند.
monogonoporous
منوگونپوروس به گونه‌هایی اطلاق می‌شود که دارای روزنه‌های تخصصی در ساختارهای تولید مثلی خود هستند.
monogramed
منوگرام شده به اشیاء یا لوازمی اطلاق می‌شود که نام اختصاری یا نماد شخصی بر روی آنها حک شده است.
monograming
عمل منوگرام کردن شامل افزودن نام اختصاری یا نماد شخصی به اشیاء است.
monogramm
منوگرام به نماد یا طرحی اطلاق می‌شود که از ترکیب حروف ابتدایی یک نام تشکیل شده است.
monogrammatic
مونوگرامتیک به طراحی و یا نوشتاری اطلاق می‌شود که حروف اولیه نام را به‌صورت ترکیبی و منحصر به فرد به نمایش می‌گذارد.
monogrammatical
مونوگراماتیک به جنبه‌های دستوری و نحوی مونوگرام‌ها اشاره دارد.
monogrammic
مونوگرامیک به اشیاء یا قطعاتی گفته می‌شود که دارای نمادهای مونوگرام هستند.
monographer
مونوگراف نویس به فردی اطلاق می‌شود که بر روی موضوعات خاص پژوهش می‌کند و نوشته‌هایی جامع و دقیق می‌نگارد.