motacilline
موتاسیلینی، به گروهی از پرندگان اشاره دارد که ویژگی‌های خاصی دارند.
motatory
این کلمه به معنای دارای توانایی یا فشار برای حرکتی است که به یک عمل یا نتیجه خاص منجر می شود.
motatorious
این کلمه به معنای ویژگی یا خاصیت ایجاد کننده حرکت است.
motazilite
این کلمه مرتبط با گروهی از متفکران اسلامی است که در مورد قضا و قدر و اراده بحث می‌کنند.
moted
این کلمه به معنای داشتن فعالیت یا حرکت مداوم است.
motey
این کلمه به سبک زندگی فعال و پرتحرک اشاره دارد.
moteless
این کلمه به حالتی اشاره دارد که در آن عدم حرکت یا عدم فعالیت وجود دارد.
moter
موتور: کسی که وسیله نقلیه‌ای را می‌رانَد.
motettist
موتت‌خوان: شخصی که به نویسندگی یا اجرا کردن موتت می‌پردازد.
motetus
موتتوس: اصطلاحی در موسیقی پلی‌فونیک که به جزئی از آهنگ اشاره دارد.
mothed
موتد: اگر چیزی مانند پارچه یا لباس توسط پروانه‌ها آسیب دیده باشد.
motherdom
مادر بودن: وضعیت یا شرایط مادر بودن.
motherer
مادرکننده: شخصی که نقشی مشابه مادر را ایفا می‌کند.
motherers
مادرها، افرادی که نقش مادری را ایفا می‌کنند و معمولاً در حمایت از دیگران فعال هستند.
mothergate
مادرگیت، عبارتی که به مباحث و چالش‌های مربوط به مادری و والدگری اشاره دارد.
mothery
مادری، به ویژگی‌ها یا رفتارهای مرتبط با مادری اشاره دارد.
motheriness
مادرانه‌گی، کیفیت یا حالت داشتن ویژگی‌های مادری.
motherkin
خانواده مادری، به اقوام نزدیک یا افرادی اطلاق می‌شود که دارای پیوندهای مادری هستند.
motherkins
خانواده‌های مادری، به گروهی از نزدیکان با پیوندهای مادری اشاره دارد.
motherlessness
بی‌مادری به وضعیتی گفته می‌شود که فرد بدون مادر باشد و ممکن است احساس کمبود و تنهایی کند.
motherlike
به صفاتی اشاره دارد که شبیه به مادر باشد، مثل محبت و مراقبت.
motherliness
ویژگی‌ها و صفاتی که نشان‌دهندهٔ ویژگی‌های یک مادر باشد.
motherling
به جانداری گفته می‌شود که نقش مادری را ایفا می‌کند.
mothersome
ویژگی‌هایی که از مادرانگی نشات می‌گیرند و به محیطی حمایتی اشاره دارند.
motherward
به سمت مادر رفتن یا مرتبط با هم‌گرایی به سمت مادر.
motherwise
در معنای مادرانه، که به حکمت و تجربه مرتبط با نقش مادر اشاره دارد.
mothless
بدون وجود موریانه؛ معمولاً در ارتباط با لباس و پارچه به کار می‌رود.
mothlike
شبیه به موریانه؛ اشاره به ویژگی‌هایی که با موریانه‌ها قابل مقایسه است.
mothproofer
محافظتی که برای حفظ پارچه‌ها و لباس‌ها از موریانه به کار می‌رود.
mothworm
کرم موریانه؛ مراحل‌ایی از زندگی موریانه که باعث آسیب به پارچه‌ها می‌شود.
motific
دارای موتیف؛ اصطلاحی که به عناصر تکراری یا الگوهای موجود در هنر و موسیقی اشاره دارد.
motyka
موتیکا یک ابزار باغبانی است که برای کندن و شکستن خاک استفاده می‌شود.
motiles
موتیل‌ها ساختارهای حرکتی در یک ارگانیسم هستند که باعث حرکت یا تحرک آن می‌شوند.
motility
تحرک به توانایی یک موجود یا سلول برای حرکت اشاره دارد.
motilities
تحرک‌ها به مجموع توانایی‌های حرکتی موجودات یا سلول‌ها اشاره دارد.
motionable
قابل حرکت به ویژگی‌هایی اشاره دارد که اجازه حرکت یا جابجایی را می‌دهند.
motional
حرکتی به ویژگی‌های مربوط به حرکت و انرژی حرکتی اشاره دارد.
motioner
حرکت‌کننده به شخصی اطلاق می‌شود که پیشنهادی را به جلسه مطرح می‌کند یا حرکتی را آغاز می‌کند.
motioners
حرکت‌کنندگان به افرادی اشاره دارد که در یک جلسه پیشنهاداتی را ارائه می‌دهند.
motionlessly
حرکت نکردن، عدم انجام حرکتی.