nonfusion
اصطلاحی برای بیان حالتی که در آن دو یا چند ماده با یکدیگر ترکیب نمیشوند و خاصیتهای خود را حفظ میکنند.
nonfutile
به خواستهها یا تلاشهایی اطلاق میشود که بیفایده نیستند و به نتایج مثبتی منجر میشوند.
nonfuturistic
به طراحی یا رویکردهایی اطلاق میشود که نوآورانه نیستند و به سمت آینده رفتهاند.
nonfuturity
غیرآیندهنگری به مفهوم عدم تمرکز بر آینده و آنچه که ممکن است در آن رخ دهد اشاره دارد.
nonfuturition
غیرآیندهنگاری به حالتی اطلاق میشود که در آن فرد به فکر آینده نیست و به جای آن بر روی شرایط کنونی تمرکز دارد.
nongalactic
غیرکهکشان به هر چیزی اطلاق میشود که ارتباطی با کهکشانها ندارد.
nongalvanized
غیرگالوانیزه به فلزاتی اشاره دارد که در برابر زنگ زدگی محافظت نشدهاند.
nongame
غیرشکار به گونههای جانوری گفته میشود که هدف شکار نیستند و باید حفاظت شوند.
nonganglionic
غیرگانگلیونیک به ساختارهایی اطلاق میشود که بدون گانگلیونها عمل میکنند.
nongangrenous
غیرگنگرون، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن بافت آسیبدیده دچار مرگ نمیشود و به نوعی از عفونت اطلاق میشود که هنوز قادر به درمان است.
nongarrulity
عدم پرگویی به معنای عدم تمایل به صحبت کردن زیاد یا بیهوده است و نشاندهنده شیوهای از ارتباطات مختصر و مفید است.
nongarrulous
غیرپرگو به فردی اطلاق میشود که تمایلی به صحبت کردن زیاد ندارد و معمولاً کمحرف است.
nongarrulously
به شکلی که بیش از حد سخن نمیگوید و به اصل موضوع میپردازد.
nongarrulousness
عدم پرگویی به حالت یا کیفیتی اشاره دارد که در آن افراد کمحرف هستند و ترجیح میدهند که بهجای صحبت بیمورد، به اصل مطلب بپردازند.
nongas
غیرگاز به موادی اطلاق میشود که به صورت گاز در نمیآیند و ممکن است مایعات یا جامدات باشند.
nongaseness
حالت یا ویژگی یک ماده که نشان میدهد آن ماده گاز نیست.
nongases
مواد یا ترکیباتی که به صورت گاز نیستند.
nongassy
درباره یک ماده یا ترکیب که گاز ندارد.
nongelatinizing
غیرژلاتینی، به ویژگی یا مادهای اطلاق میشود که باعث تشکیل ژلاتین نمیشود.
nongelatinous
غیرژلاتینی، به چیزی اطلاق میشود که محتوی ژلاتین نیست و به آن صورت بافت ژلهای ندارد.
nongelling
وضعیتی که در آن مواد تشکیلدهنده به حالت ژلهای درنمیآیند.
nongenealogic
عدم ارتباط با تبار یا نسل، بهخصوص در مباحث اجتماعی یا علمی.
nongenealogically
غیرنسلی به معنای مرتبط با موضوعات اجتماعی و فرهنگی به جای انتساب خانوادگی است.
nongeneralized
غیرعمومی، به معنای عدم تعمیم و عدم اعمال یک اصل یا نتیجه به موارد دیگر است.
nongenerating
غیرمولد به معنای عدم تولید یا ایجاد نتایج یا ایدههای جدید است.
nongenerative
غیر مولد به معنای عدم توانایی تولید و ایجاد متغیرهای جدید است.
nongeneric
غیر عمومی به معنای عدم استفاده از الگوهای کلی و استاندارد است و به موارد خاص اشاره دارد.
nongenerical
غیر عمومی به معنای روشها یا ایدههای غیرمعمول و خاص است.
nongenerically
به شیوهای غیرعمومی یا خاص، به طور کلی شامل آنچه که معمولاً برای عموم به کار میرود، نیست.
nongenetical
غیر مرتبط با ژنتیک، اشاره به عواملی که به وراثت مربوط نمیشوند.
nongenetically
به شیوهای غیر مرتبط با ژنتیک، درباره تأثیرات یا تغییراتی که به وراثت مربوط نمیشوند.
nongentile
غیر مرتبط با گروههای خاص، به ویژه در شرایط اجتماعی یا فرهنگی.
nongenuine
غیرواقعی، غیرصادق، به چیزی که حقیقی یا معتبر نیست اشاره دارد.
nongenuinely
به شیوهای غیرواقعی یا غیرصادق، نشاندهنده فقدان صداقت یا authenticity.
nongenuineness
عدم اصالت به معنای نبودن ویژگیهای اصلی و واقعی چیزی است که باعث میشود آن چیز به عنوان اصل شناخته نشود.