opinionative
ویژگی فردی که تمایل به بیان نظرات شخصی و قاطعی دارد.
opinionatively
به طور نظرمحور و با تأکید بر العقاید شخصی.
opinionativeness
حالت یا ویژگی داشتن نظرات شدید و غالب در موقعیت‌های اجتماعی.
opinioned
دارای نظرات قوی و مشخص درباره یک موضوع خاص.
opinionedness
ویژگی داشتن نظرات قوی و مشخص.
opinionist
کس یا کسی که در بیان نظرات خود فعال است.
opiomania
اختلال سوء مصرف اپیوم و وابستگی می‌تواند منجر به عواقب جدی شود.
opiomaniac
شخصی که به طور وسواس‌گونه‌ای به افیون متکی است یا اعتیاد دارد.
opiophagy
عمل مصرف مواد افیونی از طریق خوردن.
opiophagism
اوپیوفاژیسم به معنای مصرف اپیوم به‌منظور درمان یا لذت‌جویی است.
opiparous
اوپیپروس به معنای زنده‌زایی به‌ویژه در مورد موجودات زنده است.
opisometer
اوپی‌سنج ابزاری است که برای اندازه‌گیری فواصل منحنی استفاده می‌شود.
opisthenar
اوپیستنار به بخش پشتی دست انسان که شامل مفصل‌ها و بافت‌ها می‌شود، اشاره دارد.
opisthion
اوپیستیون به نقطه‌ای اشاره دارد که در پشت جمجمه قرار دارد و به استخوان‌های گردن مرتبط است.
opisthobranchiate
اوپیسترانکیت به دسته‌ای از بی‌مهره‌ها اشاره دارد که در آن‌ها آبشش‌ها در قسمت پشتی بدن قرار دارد.
opisthocoelia
اُپیستوکلیا، نوعی از ساختار بدن در جانوران که در آن قسمت پشتی نسبت به سایر بخش‌ها تغییر شکل داده است.
opisthocoelian
اُپیستوکلیایی به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به ساختار اُپیستوکلیا مربوط می‌شود.
opisthocoelous
اُپیستوکلووس به حالتی از استخوان‌ها اشاره دارد که در آن مهره‌ها دارای انحنا یا تغییر شکل خاصی هستند.
opisthocome
اُپیستوکوم به قسمت خاصی در پرندگان اشاره دارد که معمولاً در آنها تغییرات قابل توجهی وجود دارد.
opisthocomi
اُپیستوکومی‌ها به گروهی از پرندگان اشاره دارد که ویژگی‌های خاصی دارند و در زیستگاه‌های متفاوتی زندگی می‌کنند.
opisthocomidae
خانواده اُپیستوکومیدا به یک گروه از پرندگان اطلاق می‌شود که ویژگی‌های خاصی دارند و در دسته‌بندی‌های علمی قرار می‌گیرند.
opisthocomine
اوپیستوکومین، به گروهی از پرندگان اطلاق می‌شود که ویژگی‌های خاصی در ظاهر و رفتار دارند.
opisthocomous
اوپیستوکوموس به ویژگی‌های خاص در ساختار بدن در پرندگان اطلاق می‌شود.
opisthodetic
اوپیستودتیک، به ویژگی زاویه‌دار یا شکل خاص اشاره دارد که به سمت عقب می‌رود.
opisthodome
اوپیستودوم به ساختار خاصی در سیستم بدن پرندگان اشاره دارد.
opisthodomos
اوپیستودوموس، به ویژگی یا ساختار خاصی در آناتومی پرندگان اطلاق می‌شود.
opisthodomoses
اوپیستودوموس‌ها به مجموعه‌ای از ویژگی‌های آناتومیکی در پرندگان اشاره دارند.
opisthodomus
اپیستودوموس، نوعی ماهی که در اعماق اقیانوس زندگی می‌کند و ویژگی‌های خاصی دارد.
opisthodont
اپیستودنت به دندان‌هایی گفته می‌شود که به سمت عقب دهان قرار دارند و در برخی حیوانات یافت می‌شود.
opisthogastric
منطقه اپیستوگاستریک به ناحیه‌ای از بدن ماهی اشاره دارد که ویژگی‌های خاصی دارد.
opisthogyrate
اپیستوگیریت به موجوداتی گفته می‌شود که ساختار بدنشان برای انطباق با بهزیستی در محیط خاصی تغییر کرده است.
opisthogyrous
اپیستوگیروس به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به موجودات کمک می‌کند تا در شرایط سخت زنده بمانند.
opisthoglyph
اپیستوگلیف به نوعی از مارها اشاره دارد که دندان‌هایش به سمت عقب قرار دارند و برای تزریق زهر به کار می‌روند.
opisthoglypha
اوپیستوگلیفا، به نوعی از مارها اطلاق می‌شود که دندان‌های زهر آنها به صورت عقب منظمی در دهان قرار دارد.
opisthoglyphic
اوپیستوگلیفی به ویژگی‌های مربوط به دندان‌های زهر مارهای با دندان‌های در پشت اشاره دارد.
opisthoglyphous
اوپیستوگلیفی به صفات و ویژگی‌هایی مربوط می‌شود که به صورت خاص به مارهای با دندان‌های در عقب مربوط است.
opisthoglossa
اوپیستوگلاس به گروهی از خزندگان اطلاق می‌شود که دارای ویژگی‌های خاص در رابطه با جفت شدن و تغذیه می‌باشند.
opisthoglossal
اوپیستوگلاسی به صفات مرتبط با خزندگان که به طور خاص بر استراتژی‌های زیستی آن‌ها تأثیر می‌گذارند، اشاره دارد.
opisthoglossate
اوپیستوگلاسته به صفات ارتباطی برای مارها اختصاص دارد که بر اساس آنها در زیستگاه‌های مختلف تکامل یافته‌اند.
opisthognathidae
خانواده‌ای از ماهی‌ها با فک‌های خاص که بیشتر در آب‌های گرمسیر زندگی می‌کنند.