oversup
فراوانی بیش از حد یا تأمین بیش از حد یک محصول یا خدمات در بازار.
oversuperstitious
خرافاتی بودن به معنای داشتن باورهای بیش از حد و غیرمنطقی در مورد خرافات و علائم شوم است.
oversupped
حالت پر بودن بیش از حد از غذا یا نوشیدنی.
oversups
حرکت یا اقدام به پرخوری بیش از حد.
oversure
بیش از حد اطمینان داشتن، حالتی که در آن فرد به درستی چیزی مطمئن است، اما ممکن است در واقعیت اشتباه کند.
oversured
پوشش بیش از حد، به معنی اینکه یک موضوع یا فرد به اندازهای پوشش داده شده که تمام خطرات ممکن را در نظر گرفته است.
oversurely
به صورت بیش از حد مطمئن، حالتی که در آن یقین و اعتماد به نفس از حد معمول فراتر میرود.
oversureness
حالت بیش از حد اطمینان، به طور خاص به ویژگی شخصیتی یعنی اطمینان بیش از حد به نظر و قضاوت خود اشاره دارد.
oversurety
حالت بودن یا عمل کردن به طور بیش از حد مطمئن، معمولا به طوری که ممکن است به دیگران فشار بیاورد یا آنها را دور کند.
oversurge
افزایش ناگهانی و غیر منتظره در یک وضعیت، به ویژه در مورد احساسات یا جریان آب.
oversuring
احساس بیش از حد هیجان یا خوش بینی در موقعیتهای خاص.
oversuspiciousness
بدگمانی زیاد، به معنی عدم اعتماد بیش از حد به دیگران است که معمولاً به دلیل تجارب منفی یا ترس از خیانت ایجاد میشود.
oversway
تکان دادن یا تأثیر گذاری بیش از حد، به ویژه در مورد اشیاء یا نظرات.
overswarm
حملۀ بیش از حد یا زیاد شدن غیرقابل کنترل اشخاص یا موجودات به یک نقطه خاص.
overswarming
هجوم و اشغال بیش از حد یک منطقه برای فعالیت خاص.
overswarth
ظاهر یا نگرش بسیار جدی و سختگیرانه در موقعیتها یا مکالمات.
oversweated
عرق کردن بیش از حد به دلیل فعالیت بدنی یا گرمای زیاد.
oversweep
پوشاندن یا جارو کردن به طور کامل و اضافی، به ویژه در کارهای هنری یا تمیزکاری.
oversweeten
شیرین کردن چیزی بیش از حد معمول، به ویژه در هنگام تهیه غذا یا نوشیدنی.
oversweetly
به طرز شیرین و بیش از حد، به طوری که ممکن است غیر قابل باور باشد.
oversweetness
شیرینی بیش از حد که ممکن است به طریقی ناخوشایند باشد.
overswell
فزونی یافتن یا سرریز شدن به طرز نامطلوبی.
overswelled
به طرز بیش از حد متورم یا بزرگ شدن، به ویژه در زمینههای فیزیکی یا احساسی.
overswelling
سرریز شدن، زمانی که مایعات در ظرف یا مکان خود بیش از حد پر میشوند و به بیرون نشت میکنند.
overswift
بیش از حد سریع، به تغییراتی اشاره دارد که به طرز قابل توجهی و فوری رخ میدهند.
overswim
بیش از حد شنا کردن، به معنای شنا کردن به مدت زمان طولانی یا شدت زیاد است که میتواند منجر به خستگی شود.
overswimmer
شناگر بیش از حد، به فردی اطلاق میشود که به طور مکرر و بیش از حد شنا میکند.
overswing
تاب خوردن بیش از حد، به نوعی از حرکات بوجود آمده در هنگام شدید شدن حرکات اشاره دارد.
overswinging
تاب خوردن بیش از حد، به معنای حرکات شدید و بدون کنترل در حین اسکیت یا ورزشهای مشابه است.
overswirling
به معنای چرخش بیش از حد یا غیر عادی، به ویژه در مورد اشیاء یا عناصر طبیعی.
overswollen
به معنای متورم شدن بیش از حد، به ویژه در مورد اعضای بدن یا اشیاء.
overtakable
به معنای قابل سبقت گرفتن، به ویژه در زمینه حمل و نقل و ترافیک.