patesiate
عمل فراهم کردن یا تأمین احتیاجات افراد تحت سرپرستی یا رهبری.
patetico
پاتتیکو به معنای احساسی تأسف‌بار یا غیرقابل احترام است.
patgia
پاتگیا اصطلاحی کمتر شناخته‌شده که در موقعیت‌های خاص معنای خاصی دارد.
pathbreaker
پاتفریکر به معنای کسی است که راه‌های جدیدی را باز می‌کند.
pathed
پاته به معنای مسیری درست و قابل دسترس است.
pathema
پاتما به معنای حالتی از رنج یا احساسات منفی است.
pathematic
پاتماتیک به معنای آن است که ویژگی‌های عاطفی و احساسی قوی را نشان می‌دهد.
pathematically
تعبیر و احساسات مربوط به حالات ذهنی و روحی، به ویژه در هنر و ادبیات.
pathematology
علمی که به بررسی و مطالعه احساسات و هیجانات انسانی می‌پردازد.
pathenogenicity
توانایی یک عامل عفونی برای ایجاد بیماری.
pathetical
مربوط به حالاتی که احساس غم و افسردگی را نشان می‌دهند.
patheticalness
کیفیت یا حالتی که احساس غم و افسردگی شدید را ایجاد کند.
patheticate
عملی که به چیزی حالتی غمگین و افسرده می‌دهد.
patheticly
به معنای غیرمؤثر و حزن‌آور، به طریقی که احساس ترحم و تأسف را برای دیگران ایجاد کند.
patheticness
وضعیتی که احساس ترحم را در دیگران ایجاد می‌کند و نشان‌دهنده ضعف یا ناتوانی است.
pathetism
فلسفه یا موضوعی که به احساس حزن و تأسف می‌پردازد.
pathetist
کسی که به احساسات عمیق حزن و غم پرداخته و به آن اهمیت می‌دهد.
pathetize
عملی که با هدف ایجاد احساس ترحم یا غم انجام می‌شود.
pathfarer
کسی که در جستجوی سفر و تجربه از مکان‌ها و فرهنگ‌های مختلف عبور می‌کند.
pathfind
مسیر پیدا کردن، به معنای جستجو و کشف یا تعیین بهترین مسیر برای رسیدن به مقصد است.
pathfinding
مسیر یابی، فرآیند جستجو و شناسایی مسیری مناسب برای رسیدن به یک هدف خاص است، به ویژه در زمینه‌های ناوبری و بازی‌های ویدیویی.
pathic
پاتیک، به معنای حساس و درک کننده نسبت به احساسات و تجربیات دیگران است.
pathicism
پاتیکیم، اصطلاحی است برای توصیف نوعی حساسیت یا توجه به احساسات و تجربیات دیگران.
pathless
بدون راه، به معنی عدم وجود مسیر مشخص به سوی یک مقصد است.
pathlessness
بدون راهی، به معنای عدم وجود مسیر خاص و نشان‌دهنده آزادی در سفر و کاوش است.
pathlet
مسیر کوتاه، یک جزء از مسیر که به طور خاص در محل‌های خاص و با هدف روشن به کار می‌رود.
pathment
ترتیب و سازمان‌دهی مسیرها، به ویژه در محیط‌های طراحی شده.
pathoanatomy
پاتواناتومی، مطالعه تغییرات ساختاری در بافت‌ها و ارگان‌ها به دلیل بیماری‌ها.
pathoanatomical
ویژگی‌هایی که به مطالعه تغییرات ساختاری در بافت‌های بیمار مرتبط می‌شوند.
pathobiology
پاتوبیولوژی، بررسی مکانیزم‌های زیستی مرتبط با بیماری‌ها.
pathobiological
ویژگی‌هایی که به مطالعه مکانیزم‌های زیستی بیماری‌ها مربوط می‌شوند.
pathobiologist
پاتوبیولوژیست، پژوهشگری است که به مطالعه و تحقیق در زمینه بیماری‌ها و تأثیرات آن‌ها بر روی بدن می‌پردازد.
pathochemistry
پاتوشیمی، علمی است که به بررسی فرآیندهای شیمیایی مرتبط با بیماری‌ها می‌پردازد.
pathocure
پاتوکور به معنای درمانی است که هدف آن مهار یا درمان علل اصلی بیماری‌ها می‌باشد.
pathodontia
پاتودنتیا، علمی است که به بررسی و تحقیق در زمینه بیماری‌های دندانی می‌پردازد.
pathoformic
پاتوفورمیک به بررسی تأثیرات بیماری‌ها بر شکل و ساختار بافت‌ها می‌پردازد.
pathogene
پاتوژن به میکروبی یا عامل بیماری‌زایی اطلاق می‌شود که باعث ایجاد بیماری در موجودات زنده می‌شود.
pathogeneses
پاتوژنز، فرآیند یا مکانیسم‌هایی است که در آن یک عامل بیماری‌زا (پاتوژن) باعث توسعه یک بیماری می‌شود.
pathogenesy
پاتوژنز، به مطالعه فرآیندهای بیماری‌زایی اشاره دارد و چگونگی تعامل عامل‌های عفونی و میزبان را بررسی می‌کند.
pathogenetic
پاتوژنیتیک به ویژگی‌های مربوط به ایجاد بیماری و مکانیسم‌های آن اشاره دارد.