pyeloureterogram
پیلاوآورترگرام، یک روش تصویربرداری برای مشاهده سلامتی کلیهها و حالبها است.
pielum
پیلاوم، یک واژه تاریخی است که به پایه کلیه اشاره دارد.
piemag
پیماگ، نوعی شیرینی ترش است که معمولاً در مناسبتهای خاص تهیه و مصرف میشود.
piemarker
پیماکر، علامتی است که در بحثهای مربوط به آشپزی و غذا به نکات مهم اشاره میکند.
pyemesis
پیامزیس، حالتی پزشکی که در آن بیمار دچار استفراغ خونی میشود.
pyemias
پیامیا، نوعی عفونت ناشی از وجود میکروبها در خون.
pyemic
پیامیک، مربوط به عفونتها یا بیماریهایی که ناشی از میکروبهای موجود در خون هستند.
pien
پیئن، نوعی ساز موسیقی سنتی است.
pienaar
پیئنار، نام خانوادگیای که در بین برخی از افراد مشهور و ورزشکاران رایج است.
pienanny
پیئنانی، شخصی که در مراقبت و آموزش کودکان نقش دارد.
piend
پیند، نوعی گیاه یا موجود زنده، معمولاً در زمینههای طبیعی و حیات وحش استفاده میشود.
pyengadu
پیانگادو، گیاهی که به خاطر زیبایی و رنگهایش شناخته شده است.
pientao
پیانتائو، نوعی غذا یا خوراکی با طعم خاص.
piepan
ظرف پای، ابزاری برای پخت کیک یا پای.
pieplant
پیپلان، گیاهی است که معمولاً در مناطق مرطوب رشد میکند.
pieplants
پیپلانها، جمع پیپلان که به گیاهان مشابه اشاره دارد.
piepoudre
دادگاه موقت، نوعی دادگاه که برای حل و فصل سریع و موقتی اختلافات در شرایط خاص، به ویژه در بازارها، تشکیل میشود.
piepowder
پودر داخلی پای، نوعی پودر نرم و بسیار ریز که معمولاً در پخت نان یا شیرینیها استفاده میشود.
pieprint
نقش یا الگوی که به روی پایها و دسرها زده میشود، معمولاً به عنوان تزئین استفاده میشود.
pierage
مکان یا بنایی که برای لنگر انداختن قایقها استفاده میشود، معمولاً در کنار یک بدن آبی.
piercarlo
نامی ایتالیایی، معمولاً با شخصیتهای هنری یا تحصیلی مرتبط است.
pierceable
قابل سوراخ کردن، به موادی اطلاق میشود که به بافتی نازک و نرم اشاره دارد که به راحتی با اشیاء تیز سوراخ میشود.
piercel
سوراخ کردن، ایجاد یک سوراخ یا نفوذ در یک ماده.
pierceless
بدون سوراخ، طراحی یا شکلی که هیچ سوراخی ندارد.
piercent
درجه یک مورد یا مفهوم، معمولاً به نسبت یا نگرش اشاره دارد.
piercingness
شدت و عمق یک صدا یا حس، که به طرز ویژهای جلب توجه میکند.
pierdrop
یک نفوذ یا سوراخ که به راحتی و بدون زحمت ایجاد میشود.
pierette
پیرِت، نوعی علامت یا نشانه به شکل زنانه که به زیبایی و ظرافت اشاره دارد.
pierhead
سر بندر، نقطهای در انتهای یک pier یا بندر که به سمت آب میرود.
pierian
چشمهی پیرین، منبعی از دانش و هنر که به الهام و خلاقیت اشاره دارد.
pieridae
خانوادهای از پروانهها که شامل انواع مختلفی از پروانههای زیبا است.
pierides
زیر گروهی از پروانهها که در طبیعت و باغها زندگی میکنند.
pieridinae
زیر خانوادهای از پروانهها که شامل انواع مختلفی از آنها میشود.
pieridine
پیریدین، یک ترکیب آروماتیک دارای نیتروژن، که در بسیاری از مواد شیمیایی و دارویی یافت میشود.
pierinae
زیرخانوادهای از پروانهها که اغلب به رنگ سفید یا کرم رنگ هستند و در خانواده پروانههای شبانگاهی قرار دارند.
pierine
پروانههای مرتبط با خانواده پیریدی که معمولاً دارای رنگهای خاص و الگوهای منحصر به فرد هستند.
pierless
بدون پایه، به خصوص در معماری یا طراحی، جایی که پایهها حذف شدهاند تا نمای زیبایی ایجاد شود.
pierlike
شبیه به پایه، به خصوص در کاربرد که به نوعی استحکام و ثبات اشاره دارد.
pierre
پییر، نامی فرانسوی است که معادل انگلیسی آن 'Peter' میباشد.