plenipotentiaryship
اختیارات کامل، به ویژه در زمینههای دیپلماتیک که به شخص اجازه میدهد تصمیمات کلیدی بگیرد.
plenist
پلنیست به فردی اطلاق میشود که به اهمیت منابع کامل و فراوان اعتقاد دارد و معمولاً در مباحث اقتصادی و اجتماعی به کار میرود.
plenists
جمع پلنیست، به افرادی اطلاق میشود که به نکات مهمی در مورد وفور و شمول منابع میپردازند و به تبادل نظر میپردازند.
plenteously
به وفور، به مقدار زیاد، عمدتاً در اشاره به منابع یا چیزهایی که به وفور وجود دارد یا فراهم شده است.
pleochroism
پلئوکروئیسم، خاصیتی از مواد معدنی است که رنگهای متفاوتی را هنگام مشاهده از زوایای مختلف نمایش میدهد.
pleochromatism
پلئوکروماتیسم، به پدیدهای اشاره دارد که در آن مادهای رنگهای متفاوتی را با توجه به زاویه دیده شدن به نمایش میگذارد.
pleochroous
پلئوکروئوس به ویژگیهایی اشاره دارد که در آن مواد معدنی رنگهای مختلفی را بسته به زاویه مشاهده شده نشان میدهند.
pleocrystalline
پلئوکریستالین به مواد معدنی یا سنگهایی اشاره دارد که دارای ساختار کریستالی متنوع هستند.
pleodont
پلودنت، به نوعی از ماهیها اشاره دارد که دارای دندانهای زیادی هستند و در سیستمهای علمی به بررسی قرار میگیرد.
pleomastia
پلیوماستیا به وضعیت یا شرایطی اطلاق میشود که در آن بافت پستان دستخوش تغییرات و تنوع میشود.
pleomastic
پلیوماستیک به ویژگیهایی اطلاق میشود که در آن اشکال و ساختارهای مختلف و متنوع وجود دارند.
pleometrosis
پلیومتروسی به وضعیتی اشاره دارد که در آن چندین موجود زنده منابع را با یکدیگر به اشتراک میگذارند.
pleometrotic
پلیومتروتیک به ویژگیها و رفتارهایی اطلاق میشود که در آنها همکاری و تعامل بین موجودات مورد بررسی قرار میگیرد.
pleomorph
پلئومورف به موجوداتی اطلاق میشود که میتوانند در اشکال و اندازههای متفاوتی وجود داشته باشند.
pleomorphic
پلئومورفیک به صفاتی اطلاق میشود که به موجودات اجازه میدهد در فرمهای مختلف وجود داشته باشند.