prankt
شوخی کردن، به ویژه با هدف سرگرمی و ادب.
prao
صدای بلند که معمولاً پس از خوردن یا نشستن رخ می‌دهد.
praos
صدای خنده‌دار و غیررسمی که معمولاً در مکالمات غیررسمی شنیده می‌شود.
praseocobaltic
پرازکووالتیک، مرتبط با نوعی از ترکیبات یا مواد معدنی کبالت.
praseodidymium
پرازودیدیمیم، یک عنصر شیمیایی نادر که در گروه لانتانیدها قرار دارد.
praseodymia
پرازودیمیوم به عنوان یک عنصر شیمیایی با ویژگی‌های خاص برای فناوری‌ها مورد بررسی است.
praseolite
پرازئولیت، نوعی سنگ قیمتی با رنگ سبز که در جواهرسازی استفاده می‌شود.
prases
پرازها، اشیاء هنری یا مصنوعات هنری که توسط هنرمندان ساخته شده‌اند.
prasine
پرازین، یک سایه ملایم از رنگ سبز که در طراحی داخلی و هنر استفاده می‌شود.
prasinous
پرسانوس به رنگ سبز مایل به زرد یا سبز روشن اطلاق می‌شود.
praskeen
پرسکین به معنای دارای جزئیات ظریف و پیچیده است.
prasoid
پراسوید به شکل یا ساختاری گفته می‌شود که شبیه به یا مربوط به نوع خاصی است.
prasophagy
پراسوغی به معنای عادات غذایی و روش‌های تغذیه‌ای مرتبط با گروهی خاص از موجودات است.
prasophagous
پراسوغ به موجوداتی اطلاق می‌شود که مواد غذایی خاصی را مصرف می‌کنند.
prastha
پراستا به معنای مکانی مقدس یا مهم در فرهنگ‌ها است.
pratal
پرائتل، قبل از هرگونه تغییر یا تکامل، به سبکی خاص از دکوراسیون و طراحی اشاره دارد.
pratap
پراداپ، نامی تاریخی که به شجاعت و قهرمانی در دنیای باستان اشاره دارد.
pratapwant
پراداپ وانت، مفهومی که به نیازهای مربوط به ملزومات و خواسته‌ها اشاره دارد.
prateful
پرائتفول، حالتی که نشان دهنده قدردانی و احساس شکرگزاری است.
pratey
پرایتی، به حالتی شاد و خوش‌طبع اشاره دارد که باعث خوشحالی دیگران می‌شود.
pratement
پراتمنک، به روند بیان و ارائه ایده‌ها یا نظرات مربوط می‌شود.
pratensian
فرهنگ و زبان مربوط به منطقه پرا تنسیان، که شامل سنت‌ها و ویژگی‌های خاص خود است.
pratiyasamutpada
اصل ایجاد وابستگی متقابل در فلسفه بودایی که به توضیح پیدایش واقعیت‌ها کمک می‌کند.
pratiloma
ازدواجی که در آن زن از طبقه اجتماعی بالاتر و مرد از طبقه پایین‌تر باشد.
pratincola
جنس پرندگانی که در مناطق مرطوب زندگی می‌کنند و آوازهای خاصی دارند.
pratincoline
ویژگی‌های خاص مرتبط با حشرات یا موجودات زنده‌ای که به نوعی به پرا تینکولین تعلق دارند.
pratincolous
نوعی از موجودات زنده که در مناطق مرطوب زندگی می‌کنند.
pratingly
به معنای صحبت کردن به طور بی‌مورد و بی‌فایده است.
pratiques
به معنای روش‌ها یا شیوه‌های خاص کاری است.
pratt
به معنای فرد احمق یا احمقانه عمل کردن است.
prattfall
به معنای ورشکستگی یا افتضاح ناگهانی است.
pratty
به معنای خنده‌دار و احمقانه است.
prattlement
به معنای بحث‌های بیهوده و بی‌فایده است.
prattler
گفتگوکننده به معنای فردی است که بیش از حد و به طور مداوم صحبت می‌کند.
prattlers
گفتگوکنندگان به معنای افرادی هستند که به طور مکرر و بیش از حد صحبت می‌کنند.
prattly
پرحرف به معنای گفتاری است که شامل صحبت‌های بیش از حد و غیرضروری است.
prattlingly
به شکلی پرحرف و مداوم صحبت کردن که معمولاً بی‌اهمیت است.
pravilege
حق ویژه به معنای امتیاز یا مزیتی است که به فردی داده شده است.
pravin
پراوین نامی است که به افراد خاصی داده می‌شود.
pravity
رذالت به معنای فساد اخلاقی و ناپاکی در رفتار یا کردار است.