preconversational
مرحله یا فرآیند پیش از آغاز یک گفتوگو، جایی که افراد اطلاعات اولیه را رد و بدل میکنند.
preconversion
تحلیل یا فرآیند قبل از تبدیل یک چیز به چیز دیگر، به ویژه در زمینههای تجاری یا تکنولوژیکی.
preconvert
عمل یا فرآیند تبدیل یک چیز به شکل یا وضعیت دیگری پیش از مرحله اصلی تبدیل.
preconvict
عمل یا فرآیند پیش داوری وانجام اقداماتی که با توجه به شواهد نامعتبر به حکم محکومیت منجر میشود.
preconviction
مرحلهای در فرآیند قضایی که قبل از محکومیت واقعی اتفاق میافتد و به بررسی شواهد و مدارک میپردازد.
preconvince
عمل یا فرآیند متقاعد کردن دیگران قبل از زمان مقرر برای گفتگو یا توافق.
preconvinced
از پیش متقاعد شده، به حالتی اطلاق میشود که فرد قبلاً نظر یا عقیدهای را درباره موضوعی قبول کرده است.
preconvincing
متقاعدکننده قبل از ارائه اطلاعات، به اقداماتی اشاره دارد که سعی در متقاعد کردن دیگران دارند.
precooker
ابزاری است که برای آمادهسازی سریعتر مواد غذایی قبل از پختن کامل استفاده میشود.
precooler
وسیلهای است که برای کاهش دما یا سرد کردن مواد به کار میرود.
precopy
نسخه اولیه یا پیشنویس یک سند که برای بازخورد یا ارزیابی توزیع میشود.
precopied
به حالتی اطلاق میشود که یک سند یا محتوا از قبل کپی شده است.
precopying
پیشکپیکردن به معنای آمادهسازی دادهها پیش از کپی کردن آنهاست.
precopulatory
پیشجفتگیری به اقدامات و رفتارهای مربوط به فرآیند جفتگیری قبل از عمل واقعی جفتگیری اشاره دارد.
precoracoid
پیشکراکوئید استخوانی است که در برخی از مهرهداران و در نزدیکی ناحیه شانه قرار دارد.
precordia
پیشکوردیا به ناحیهای از بدن اطلاق میشود که شامل قسمت جلویی قفسه سینه است.
precordial
پیشکوردیال مربوط به ناحیهٔ جلوی قفسه سینه و بهویژه قلب است.
precordiality
پیشکوردیالی به ویژگیها و اهمیت ناحیهٔ پیشکوردیال و عملکردهای آن اشاره دارد.
precordially
پیش از قلبی، به معنای ابراز احترام و گرمی قبل از ورود به یک تعامل اجتماعی است.
precorneal
پیش از قرنیه، اشاره به مناطق یا ساختارهای مرتبط با قرنیه چشم دارد.
precornu
پیشازکرنوی، موضع و ساختار قبل از کرنو را در بخش آناتومی توصیف میکند.
precoronation
پیش از تاجگذاری، به مراسم و آیینهای مرتبط با فرآیند سلطنت اشاره دارد.
precorrect
پیشا اصلاح، به معنای اقدام به تصحیح خطاها قبل از مرحله نهایی است.
precorrection
پیشاصلاح، اقداماتی است که برای جلوگیری از اشتباهات و بهبود درک دانشآموزان انجام میشود.
precorrectly
پیش انجام دادن یک کار به گونهای که از اشتباهات جلوگیری شود.
precorrectness
درستی یا صحتی که پیش از وقوع عمل یا فرایند سنجیده میشود.
precorrespond
پیش از وقوع عمل، در ارتباط بودن یا موارد را احصاء کردن.
precorrespondent
شخصی که قبل از یک رویداد برای مکاتبه یا هماهنگی اطلاعات را آماده میکند.
precorridor
راهرویی که برای ترتیبدهی و سازماندهی فعالیتها پیش از شروع یک فرایند به کار میرود.
precorrupt
پیشالوده، به معنای در معرض فاسد شدن یا فساد قرار داشتن قبل از وقوع فساد.
precorruption
پیشفساد، به معنای عوامل یا نشانههایی که ممکن است به فساد منجر شوند.
precorruptly
بهصورت پیشفساد، به معنای اقداماتی که به فساد منجر میشوند انجام میگیرند.
precorruptness
پیشفساد، حالت یا ویژگیی است که ممکن است منجر به فساد شود.
precoruptness
پیشفساد، صفتی است که به یک حالت فساد نزدیک میشود.
precosmic
پیش کیهانی، به وضعیت یا شرایطی گفته میشود که قبل از شکلگیری جهان یا کیهان موجود بوده است.
precosmical
پیش کیهانی، به خصلتها یا ویژگیهایی اشاره دارد که قبل از وجود کیهان وجود داشتهاند.
precosmically
به طور پیش کیهانی، به شیوهای اشاره دارد که به وضعیتهای قبل از شکلگیری کیهان مربوط میشود.
precostal
پیش کستالی، به مناطق یا ویژگیهایی اشاره دارد که در نزدیکی سواحل یا نواحی آبی قرار دارند.