prevened
پیشگیری شده به معنای جلوگیری از وقوع یک مشکل یا خطر است.
prevenience
وجود پیشگیری اشاره به تأثیرات پیشگیرانه عوامل مختلف دارد.
preveniently
به شیوه‌ای پیشگیرانه یا آماده‌سازی شده برای جلوگیری از وقوع یک مشکل.
prevening
جلوگیری، عمل یا فرایند جلوگیری از وقوع چیزی.
preventability
قابلیت جلوگیری، توانایی یا امکان جلوگیری از وقوع یک وضعیت یا بیماری.
preventably
قابل جلوگیری، به معنای اینکه می‌توان از وقوع یک واقعه جلوگیری کرد.
preventingly
بطور جلوگیری‌کننده، به معنای نشان دادن یا ابراز چیزی که هدفش جلوگیری یا ممانعت است.
preventionism
پیشگیری‌گرایی، فلسفه یا دیدگاهی که بر اولویت پیشگیری به جای درمان تأکید دارد.
preventionist
پیشگیرگر، فردی که به دنبال پیشگیری از مشکلات یا خطرات است.
preventions
پیشگیری، اقداماتی است که برای جلوگیری از بروز بیماری یا مشکل انجام می‌شود.
preventively
به شکل پیشگیرانه، به معنای انجام اقداماتی برای جلوگیری از بروز مشکلات.
preventiveness
خاصیت پیشگیری، یعنی توانایی در جلوگیری از وقوع یک مشکل به‌ویژه در زمینه‌های بهداشتی.
preventoria
پیشگیری، مراکزی برای ارائه خدمات و حمایت در زمینه پیشگیری از بیماری‌ها.
preventorium
پیشگیری، مکانی برای درمان‌های توانبخشی و پیشگیرانه.
preventoriums
پیشگیری‌ها، مکان‌هایی هستند که در آن‌ها اقدامات پیشگیرانه و درمانی ارائه می‌شود.
preventral
منطقه‌ای از بدن که در جلوی شکم قرار دارد و در کنترل حرکات مؤثر است.
preventtoria
اقدامات یا استراتژی‌هایی که برای جلوگیری از وقوع حوادث و مشکلات طراحی شده‌اند.
preventure
عمل پیشگیری، اقداماتی که به منظور جلوگیری از وقوع مشکلات انجام می‌شود.
preventured
روش‌هایی که برای جلوگیری از وقوع خطرات یا مشکلات انجام شده‌اند.
preventuring
فرایندهایی که در آنها اقداماتی برای جلوگیری از وقوع مشکلات صورت می‌گیرد.
preverb
اصطلاحی در گرامر که به کلمه‌ای اطلاق می‌شود که معنای فعل را تغییر می‌دهد.
preverify
پیش تأیید، به معنای تأیید اطلاعات قبل از اقدام نهایی است.
preverification
پیش تأیید، فرآیندی است که در آن اطلاعات قبل از نهایی شدن بررسی می‌شود.
preverified
پیش تأیید شده، به معنای تأیید اطلاعات قبل از استفاده است.
preverifying
پیش تأیید کردن، به معنای تأیید اطلاعات قبل از استفاده یا اجرای آن‌ها است.
prevernal
پیش بهاری به معنای دوره‌ای است که قبل از رسیدن بهار تمام می‌شود.
preversed
پیش معکوس به معنای انجام عملی در جهت مخالف یا معکوس است.
preversing
پیش‌رفتن به معنای تغییر ترتیب یا ساختار عبارات یک متن است تا درک بهتری از آن حاصل شود.
preversion
پیش‌نسخه به نسخه‌ای اطلاق می‌شود که قبل از نسخه نهایی یک محصول یا اثر آماده می‌شود.
prevertebral
پیش‌مهره‌ای به ساختارها یا موقعیت‌هایی گفته می‌شود که در جلوی مهره‌ها قرار دارند.
prevesical
پیش‌میزانی به فضایی اطلاق می‌شود که در جلوی مثانه قرار دارد.
preveto
پیش‌ویتو به معنای طرح‌ریزی اقداماتی برای جلوگیری از وقوع مشکلات یا خطرات است.
prevetoed
پیش‌ویتو شده به معنای اقدام به جلوگیری از تغییرات یا تصمیمات خاص به منظور ایمنی یا کاهش خطر است.
prevetoes
پریوتوز، مفهومی است که به استفاده از روش‌های پیشگیرانه برای کنترل یا هدایت رفتار در شرایط خاص اشاره دارد.
prevetoing
پریوتوینگ به عمل پیشگیرانه یا تنظیم رفتار اشاره دارد که به منظور بهبود وضعیت‌ها انجام می‌شود.
previctorious
پریویکتوریوس به حالتی اشاره دارد که در آن فرد یا گروهی احساس پیروزی و موفقیت نسبت به یک موقعیت دارد.
previde
پریوید به معنای فراهم کردن یا ارائه چیزی به شخص یا گروهی دیگر است.
previdence
پریودنس به مفهوم پیش‌بینی و آماده‌سازی برای وقایع یا مشکلات آینده اشاره دارد.
previgilance
پریویژیلنس به معنای هوشیاری و آگاهی برای جلوگیری از حوادث و مشکلات در شرایط خاص است.
previgilant
پیش‌هوشیار به معنای آگاه و آماده بودن برای مقابله با خطرات و تهدیدات است.