privativeness
خصوصی بودن، ویژگی یا حالت وجود محدودیت و جلوگیری از ارتباط با دیگران.
privatum
خصوصی، به معنای در ارتباط با مالکیت فردی یا خصوصی.
privier
خصوصی‌تر، به معنای نیاز به حفظ حریم خصوصی یا راحتی در یک محیط خاص اشاره دارد.
priviest
خصوصی‌ترین، به معنای مکان یا وضعیت با حداکثر سطح حریم خصوصی اشاره دارد.
priviledge
امتیاز، به معنای داشتن حق ویژه یا مزایایی که دیگران ندارند.
privileger
امتیازدهنده، به معنای کسی که امتیازاتی را به دیگران اعطا می‌کند.
privily
به طور خصوصی، به معنای صحبت یا اقدام به شکلی که دیگران ندانند.
priviness
خصوصی بودن، به معنای حالت یا ویژگی خصوصی و دور از دسترس دیگران.
prix
تعریف کامل: مقدار یا هزینه یک چیز.
prizable
تعریف کامل: چیزی که ارزشی دارد و می‌تواند به عنوان جایزه یا ارزش مالی تشخیص داده شود.
prizeable
تعریف کامل: چیزی که می‌تواند جایزه‌ای دریافت کند.
prizefighter
تعریف کامل: کسی که به طور حرفه‌ای در مسابقات بوکس یا ورزش‌های رقابتی مشابه شرکت می‌کند.
prizefighters
تعریف کامل: جمع مبارزانی که به طور حرفه‌ای در مسابقات بوکس یا ورزش‌های رقابتی مشابه شرکت می‌کنند.
prizefighting
تعریف کامل: فعالیت حرفه‌ای بوکس یا مبارزات دیگر که برای جایزه یا پول برگزار می‌شود.
prizeholder
برنده جایزه، شخصی که یک جایزه یا افتخار را به دست آورده است.
prizer
شخصی که جایزه‌ای را اختصاص می‌دهد یا برنده را تعیین می‌کند.
prizery
مرکز یا مکانی که جوایز در آن اعطا می‌شود.
prizers
افرادی که جوایز را اهدا می‌کنند.
prizetaker
شخصی که جایزه‌ای را دریافت می‌کند.
prizewinning
شخص یا اثر برنده جایزه.
prizeworthy
لایق جایزه، به معنای این است که چیزی یا کسی به حدی خوب است که باید مورد تحسین و جایزه قرار گیرد.
prlate
کسی که در مقام رهبری دینی است، به ویژه در کلیساهای مسیحی.
prn
'prn' به معنای 'هر زمان که لازم باشد' و در نسخه‌های پزشکی برای مشخص کردن داروهایی که باید در صورت نیاز مصرف شوند، استفاده می‌شود.
proabolition
حمایت از الغای چیزی، معمولاً به ویژه درباره موضوعاتی مانند برده‌داری و قوانین اعمالی.
proabolitionist
شخصی که از الغای یک عمل یا نهاد حمایت می‌کند، به ویژه درباره موضوعاتی مانند برده‌داری.
proabortion
حمایت از حق انتخاب زنان برای سقط جنین.
proabsolutism
پروابسلوتیسم، اعتقاد به حکومتی است که قدرت آن بدون محدودیت است.
proabsolutist
پروابسلوتیست به کسی گفته می‌شود که به نظریه اقتدار مطلق اعتقاد دارد.
proabstinence
پروابستیننس به مفهوم خودداری از روابط جنسی قبل از ازدواج اشاره دارد.
proacademic
پروآکادمی به کسانی گفته می‌شود که از تحقیق و مطالعه در حوزه‌های آموزشی حمایت می‌کنند.
proaccelerin
پروآکسلرین به ترویج تسریع در یادگیری یا فرآیندهای آموزشی اشاره دارد.
proacceptance
پروآکسبتنس به پذیرش و ارزیابی مثبت تفاوت‌ها و تنوع‌ها اشاره دارد.
proach
نزدیک شدن یا نزدیک کردن به یک موضوع یا مسئله.
proacquisition
استراتژی یا فرآیند به دست آوردن شرکت‌ها یا دارایی‌ها به منظور رشد یا توسعه.
proacquittal
رای یا تصمیمی که برائت فرد را در یک پرونده قانونی مشخص می‌کند.
proacting
عمل کردن پیشگیرانه، به جای فقط واکنش نشان دادن به شرایط.
proaction
عمل یا فرآیند پیشگیری و اقدام نخست در مقابل شرایط یا چالش‌ها.
proactor
شخصی که به طور فعال و پیشگیرانه اقدام‌های مؤثر انجام می‌دهد.
proaddition
اضافه‌کردن، عمل یا فرایند اضافه شدن چیزی به چیزی دیگر.
proadjournment
تعویق، پایان دادن به یک جلسه یا نشست برای مدتی.