promissive
متعهدانه، به معنای داشتن تعهد و قولی برای انجام کاری.
promissor
متعهد، شخصی که قول یا التزامی را در یک قرارداد به عهده میگیرد.
promissorily
به طور متعهدانه، به شیوهای که تعهدی را به همراه داشته باشد.
promissvry
متعهدانه، به معنای استفاده از زبان و لحن متعهد که نشاندهنده نیتهای جدی است.
promit
متعهد شدن، به معنای قول دادن یا التزام به انجام کاری.
promythic
متعلق به افسانهها و اسطورهها، به ویژه در زمینههای متعهد.
promitosis
پرومیتوز، تقسیم سلولی خاصی که در آن سلولها به گونهای غیرمعمول تقسیم میشوند.
promittor
پرومیتر، شخصی که وعدهای میدهد یا متعهد به انجام کاری میشود.
promnesia
پرومنسیا، فراموش کردن وعدهها یا تعهدات که به صورت یک پدیده روانی در نظر گرفته میشود.
promoderation
پرومودراسیون، تأکید بر حفظ تعادل و احترام در گفتگوها و مباحثهها.
promoderationist
پرومودراسیونگرا، فردی که از گفتگوهای متعادل و محترمانه حمایت میکند.
promodern
پرومودرن، اشاره به طراحی و معماری معاصر که در پاسخ به نیازهای فعلی ایجاد میشود.
promodernist
پرومودرنیسم به نگرش و ایدههایی اشاره دارد که به جنبههای مثبت مدرنیته و نوآوریهای آن تاکید میکند.
promodernistic
پرومودرنستی به ویژگیها و صفات مرتبط با پرومودرنیسم اشاره دارد.
promonarchy
پرومونارکی به ایدهای اشاره دارد که بر تقویت و حفظ حکومتهای سلطنتی تمرکز دارد.
promonarchic
پرومونارکی به ویژگیها و صفات مربوط به حمایت از سلطنت اشاره دارد.
promonarchical
پرومونارکی به ایدهها و اصول مربوط به سلطنت اشاره دارد.
promonarchist
طرفدار سلطنتطلب، کسی است که از سیستم سلطنتی و پادشاهی حمایت میکند و به حفظ آن اعتقاد دارد.
promonarchists
طرفداران سلطنتطلب، گروهی از افراد هستند که از نظام سلطنتی و پادشاهی حمایت میکنند.
promonopoly
انحصار حمایتگر به نوعی زیرساخت اقتصادی اطلاق میشود که در آن یک واحد تجاری کنترل کامل بازار را در دست دارد.
promonopolist
انحصارطلب کسی است که برای حفظ انحصار خود در یک بازار خاص تلاش میکند.
promonopolistic
عملکرد انحصارطلبانه به فعالیتهای تجاری اطلاق میشود که در آن یک شرکت سعی در کنترل بازار دارد.
promontoried
مرتفع به استفاده از یک نقطه برآمده یا بالاتر اشاره دارد که بر محیط اطراف تسلط دارد.
promoral
ارزشهای اخلاقی، اصول و قواعدی که رفتار صحیح و نادرست را تعیین میکند.
promorph
صورتساز، نشانهای از بنیادیترین شکل یک واژه که تغییرات صرفی و نحوی را نشان میدهد.
promorphology
زیستشناسی واژهساز، شاخهای از زبانشناسی که به بررسی مؤلفههای بنیادی معنایی میپردازد.
promorphological
خصیصههای زیستشناسی واژهساز به ساختار و ویژگیهای کلمات و نحوه تغییر آنها اشاره دارد.
promorphologically
بهصورت زیستشناسی واژهساز، به روش تحلیلی برای بررسی ساختار و شکل واژهها اشاره دارد.
promorphologist
صورتساز واژهساز، فردی است که به تحقیق و مطالعه ساختار و شکل واژهها میپردازد.
promotability
قابلیت ارتقاء به معنای توانایی یک فرد برای ارتقاء در زمینه کاری و حرفهای است.
promotable
قابل ارتقاء به معنای توانایی یک فرد یا کارمند برای پیشرفت و ارتقاء در سمتهای بالاتر است.
promotement
ارتقاء به معنای فرآیند بالا بردن موقعیت یا مقام فردی در یک سازمان یا جامعه است.
promotive
ارتقایی به معنای موضوعی است که به ترویج یا بهبود حالت یا موقعیتی کمک میکند.
promotiveness
خاصیت ارتقایی به معنای توانایی ایجاد انگیزش و رشد در افراد و محیطها است.
promotorial
ارتقایی به معنای مربوط به یا به کار بردن اصول ارتقاء است.
promotress
زنی که حمایت یا ترویج چیزی را بر عهده دارد، به ویژه در زمینه هنر یا فرهنگ.
promotrix
زنی که در ترویج یا حمایت از یک موضوع خاص فعالیت میکند.
promovable
امکانی برای ترویج یا معرفی یک محصول یا ایده.
promoval
فعالیت یا روشی که برای ترویج یا حمایت از چیزی استفاده میشود.