quirinal
کیورینال، اشاره به کاخی تاریخی و محل اقامت رسمی در ایتالیا.
quirinalia
کیورینالیا، اشاره به یک جشن باستانی رومی که به سنت‌ها و مراسم مذهبی مربوط می‌شود.
quirinca
کیورینکا، اشاره به شیوه‌های سنتی درمانی و طبقاتی در فرهنگ‌های مختلف.
quiring
در زبان انگلیسی، 'quiring' به معنی آواز خواندن گروهی یا زیبایی صدای پرندگان است.
quiritary
کیریتاری به سیستم‌های حکومتی دوران باستان اشاره دارد که در آن حقوق و قوانین خاص وجود داشت.
quiritarian
کیریتاری به فردی اطلاق می‌شود که به حقوق و آزادی‌های فردی اهمیت می‌دهد.
quirite
کیریتی به شخصی اطلاق می‌شود که به اصول و ارزش‌های خاصی پایبند است.
quirites
کیریتی‌ها به اعضای یک گروه یا جامعه‌ای اطلاق می‌شود که عموماً دارای نظرات و اهداف مشترکی هستند.
quirkily
به معنای تصرف با رفتار یا سبک غیرمعمول و جالب است.
quirkiness
خاص بودن، ویژگی یا رفتار غیرمتعارف و جالب که فرد یا چیز را متمایز می‌کند.
quirkish
غیرمتعارف و خاص، به ویژه در رفتار یا نحوه بیان.
quirksey
خصوصیت یا رفتار غیرمعمول که جذابیت خاصی دارد.
quirksome
دارای جنبه‌های جالب یا خاص که جذابیت ایجاد می‌کند.
quirl
چرخاندن یا پیچاندن به شکل غیرمتعارف.
quirquincho
نوعی حیوان با ویژگی‌های ظاهری خاص و منحصر به فرد.
quis
کلمه 'quis' در زبان لاتین به معنای 'که' است و معمولاً برای پرسش در مورد هویت یا ویژگی افراد استفاده می‌شود.
quisby
'Quisby' به معنای زندگی به عنوان یک نیروی کار دیجیتال است که به سفر و کار در مکان‌های مختلف می‌پردازد.
quiscos
'Quiscos' به یک نوع غذای خیابانی اشاره دارد که معمولاً در جشنواره‌ها و بازارها ارائه می‌شود.
quisle
'Quisle' یک اصطلاح خیالی است که معمولاً در داستان‌های فانتزی برای توصیف موجودات خیالی استفاده می‌شود.
quisler
'Quisler' به معنای فردی است که از روش‌های فریبنده و حقه بازی برای دستیابی به هدف‌های خود استفاده می‌کند.
quislingism
'Quislingism' به معنای همکاری با دشمنان یا نیروهای اشغالگر، به ویژه در زمینه سیاسی است.
quislingistic
رفتار یا عمل خیانت به وطن یا به افرادی که به آنها اعتماد شده است.
quisqualis
نوعی گیاه که برای خواص درمانی‌اش شناخته می‌شود.
quisqueite
نوعی ماده معدنی که در تحقیق‌های علمی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
quisquilian
اشیاء بی‌ارزش یا بی‌فایده که معمولاً در زندگی روزمره یافت می‌شوند.
quisquiliary
بحث یا موضوعی که فاقد هدف و معنای مشخص است.
quisquilious
شکایات یا اظهاراتی که بی‌معنی و بی‌اهمیت هستند.
quisquous
کیشکوس، صفتی برای توصیف شخص یا چیزی که غیرقابل اعتماد و ناپایدار است.
quist
کیوست، به سبک یا روش خاصی اشاره دارد که معمولاً خلاقانه و متفاوت از دیگران است.
quistiti
کیوستی، به نوعی ادبیات یا روایت اشاره دارد که معمولاً بر اساس فرهنگ بومی و تاریخی شکل می‌گیرد.
quistron
کیوسترون، به یک فناوری یا دستگاه خاص اشاره دارد که معمولاً نوآورانه و متفاوت است.
quisutsch
کیشوتش، به گونه‌ای از جمع‌آمدن یا گردهمایی اشاره دارد که معمولاً برای خوشگذرانی و به اشتراک گذاری تجربیات برگزار می‌شود.
quitantie
کیوتانت، به ویژگی یا خصوصیتی اشاره دارد که نشان‌دهنده بخشندگی و درک در ارتباطات است.
quitches
کویچ، گیاهی که به سرعت رشد می کند و معمولاً در مزارع به عنوان علف هرز محسوب می شود.
quitclaimed
واگذاری قانونی حقوق مالکیت به شخص دیگر بدون هیچ گونه تضمینی.
quitclaiming
عملی که در آن شخص حقوق مالکیت خود را به شخص دیگری منتقل می کند.
quitely
به صورت آرام و بدون سر و صدا.
quitemoca
نوعی نوشیدنی قهوه با طعمی خاص و محبوب.
quiteno
عبارت منفی برای نشان دادن عدم تمایل به شرکت در چیزی.
quiteve
یک حالت یا کیفیت آرم و آرامش در محیط یا فضا.