rampike
رَمپیک، درختی که افتاده ولی هنوز زنده است و به تدریج در حال پوسیدن می‌باشد.
rampikes
رَمپیک‌ها، درختان افتاده که هنوز زنده‌اند و محیط زیست گونه‌های مختلف را تشکیل می‌دهند.
rampingly
به صورت شتابان و با شدت، به ویژه در زمینه بیان احساسات یا حرکت.
rampire
رَمپَیر، در طراحی معماری به ساختاری اشاره دارد که پشتیبانی یا تقویت را ارائه می‌دهد.
rampish
رَمپی، به خصوص در رفتار یا عادت‌ها، به معنای ناراحت‌کننده یا سرکش است.
rampler
رامپلر به معنی شخصی است که ابزار یا وسیله خاصی را به کار می‌برد و به دیگران آموزش می‌دهد.
ramplor
رامپلور، یک واژه غیررسمی که به بازی یا فعالیت سرگرم‌کننده‌ای اشاره می‌کند.
rampole
رامپول، به معنای سازه یا وسیله‌ای که برای حمایت یا تقویت چیزی استفاده می‌شود.
rampoled
رامپول شده، به معنای تقویت یا پشتیبانی از ساختاری که قبلاً ضعیف بوده است.
rampoles
رامپول‌ها، ابزاری که برای تقویت و حمایت از سازه‌ها استفاده می‌شوند.
rampoling
در حال تقویت یا حمایت از ساختارهایی که نیاز به ایمنی بیشتری دارند.
rampsman
رامپسمن، شخصی که در ساخت و طراحی رامپ‌ها تخصص دارد.
ramrace
مسابقه رم، یک نوع رقابت است که معمولاً بین حیوانات برگزار می‌شود و در آن دو یا چند رام (نوعی گوسفند نر) به رقابت می‌پردازند.
ramroddy
رم‌رادی به معنای داشتن نگرشی غیررسمی و شلخته است که ممکن است در موقعیت‌های جدی نامناسب باشد.
ramrodlike
رم‌رود مانند به معنای ایستادگی به صورت راست و محکم، معمولاً به شخصی که کاملاً متعهد یا جدی است اشاره دارد.
ramscallion
شلوغ‌کار به کسی گفته می‌شود که معمولاً در کارها و فعالیت‌ها بی‌نظم و مزاحم است.
ramsch
رمدل به شخصیت یا فردی اطلاق می‌شود که بیش از حد فعال و سرگرم‌کننده است.
ramsey
رمزی یک نام مکان است که می‌تواند به شهر یا منطقه‌ای خاص اشاره داشته باشد.
ramshackled
درهم و برهم، به طور خاص به وضعیتی خراب یا نا به سامان اشاره دارد.
ramshackleness
وضعیت یا کیفیت در هم و برهم بودن چیزی.
ramshackly
به وضعیت یا کیفیت در هم و برهم اشاره دارد.
ramshorn
یک نوع صدف دریایی با شکل خاص و پیچ‌خورده شبیه شاخ قوچ.
ramshorns
جمع‌ شکل صدف‌های رامشورن، که به معنی صدف‌های خاص دریایی است.
ramson
نوعی گیاه خوراکی که معمولاً در بالای زمین رشد می‌کند و طعمی شبیه سیر دارد.
ramstead
رامستد، ساختاری محکم که برای نگهداری دام‌ها استفاده می‌شود.
ramta
رامتا، شخصیتی در قصه‌های محلی که به خاطر ویژگی‌های خاصش مشهور است.
ramtil
رامتیل، منطقه‌ای با سرزمین‌های زیبا و چشم‌نواز.
ramtils
رامتیل‌ها، گیاهانی که برای حفظ اکوسیستم و تنوع زیستی اهمیت دارند.
ramular
رامولار، نوعی درخت یا گیاه که برای ظاهری جذاب و شادابش شناخته می‌شود.
ramule
رامول، گونه‌ای گیاهی که معمولاً در خوشه‌ها می‌روید و به دلیل مقاومتش انتخاب می‌شود.
ramuliferous
رستنی که دارای شاخه‌های جانبی است که به طور مستقیم از ساقه اصلی رشد می‌کند.
ramulose
داشتن یا مربوط به شاخه‌های متعدد و باریک.
ramulous
دارای یا مربوط به شاخه‌های فراوان یا مشخص.
ramulus
شاخه‌ای کوچک و نازک از گیاه.
ramuscule
شاخه‌ای کوچک یا نازک، به ویژه در زمینه گیاهی.
ramusi
گونه‌ای از گیاهان که به شرایط دشوار مقاوم هستند.
ramverse
رامورز به حوزه‌ای هنری اشاره دارد که در آن تفسیرهای مختلف بسته به احساسات و افکار هر فرد ایجاد می‌شود.
rana
رانا، یک گونه قورباغه است که عمدتاً در زیستگاه‌های مرطوب زندگی می‌کند.
ranal
منطقه‌ای که به تنوع زیستی و حیات‌وحش اشاره دارد.
ranales
گروهی از گیاهان که به تنوع و ویژگی‌های خاص خود مشهورند.