rebounce
دوباره برگشتن، به عمل بازگشت یک شیء پس از برخورد اشاره دارد.
reboundable
قابلیت بازگشت، اشاره به ویژگی اشیائی که میتوانند پس از برخورد دوباره پرتاب شوند.
reboundant
بازگشتنی، به معنای توانایی یا خاصیت بازگشت به حالت اولیه یا وضعیت قبل.
reboundingness
خاصیت بازگشتنی، توانایی یکی از مواد یا اشیاء برای بازگشت به شکل قبلی خود.
rebourbonize
دوباره با بوربون درست کردن، برای افزایش طعم نوشیدنی یا غذا.
rebox
دوباره بسته بندی کردن چیزها در جعبه، معمولاً برای حمل و نقل یا سازماندهی.
rebrace
دوباره تقویت کردن، به منظور افزایش استحکام یا ایمنی یک سازه یا وسیله.
rebraced
دوباره تقویت شده، اشاره به آنچه که برای افزایش استحکام یا ایمنی دوباره تقویت شده است.
art is long
عبارتی که نشاندهنده این است که آثار هنری ممکن است مدت طولانی باقی بمانند، در حالی که عمر انسان کوتاه است.
life is short
بیان تقدیر از زندگی و یادآوری اینکه زمان زندگی محدود است.
awg a whale of a
چیزی که بسیار بزرگ، مهم یا جذاب است، معمولاً برای توصیف یک تجربه یا رویداد به کار میرود.
bénárise sauce
یک نوع سس فرانسوی که با زرده تخممرغ، کره و طعمدهندههای مختلف درست میشود.
archbishop of
ارتشبان، مقام بالایی در کلیسا که مسئول نظارت بر سایر کشیشها و کلیساها است.
d корсетаж
دکولتاژ، برش عمیق لباس که ناحیه سینه را نمایان میکند.
di- di dia- dia
پسوند 'di-' به معنای دو یا دوگانه، معمولاً به شکلهای مختلف در زبان استفاده میشود.
easy come
آسان به دست آمده به آسانی از دست میرود، بیانگر این است که چیزهایی که بدون زحمت به دست میآیند، به راحتی نیز از دست میروند.
easy go
آرام و بیدغدغه بودن در شرایط مختلف، به ویژه در مواجهه با تغییرات.
eryth roleukaemia
اریترولکمیا نوعی سرطان خونی است که هم شامل تولید بیش از حد گلبولهای سفید و هم غیر طبیعی در گلبولهای قرمز میشود.
flageolet
فلاژلت، سازی کوچک و چوبی است که مخصوص تولید صداهای ملودیک است.
fly-out
نوعی قرارداد کاری که در آن کارکنان به یک مکان دورافتاده میروند و گاهی اوقات به خانه خود برمیگردند.
garbage in
اصطلاحی که به این مفهوم اشاره دارد که کیفیت ورودی بر کیفیت خروجی تأثیر میگذارد.
garbage out
اصطلاحی برای توصیف نتایج بیکیفیت که ناشی از ورودیهای ناکافی یا اشتباه است.
going!
رفتن، به سمت یک مکان حرکت کردن یا در حال حرکت به سمت جایی بودن.
gone!
رفتن و در حال حاضر در آن مکان نبودن.
good cop
پلیسی که به نمایندگی از قانون، با مهربانی و همدلی با مظنون رفتار میکند.
bad cop
پلیسی که رفتار خشن و تهدیدآمیزی دارد و سعی در ترساندن مظنون میکند.
haval
حواصیل، شامل تشریفات و رفتارهای خاص در تعاملات اجتماعی.
hear!
عمل شنیدن و درک صدا.
and crooked
کج، به حالتی گفته میشود که مستقیم نیست و به طرفی منحرف است.
here today
عبارتی که نشاندهنده وجود یا حضور در یک مکان خاص در یک زمان مشخص است.
gone tomorrow
عبارتی که به این نکته اشاره دارد که چیزی در آیندهای نزدیک وجود نخواهد داشت.
james!
نامی معمول که برای مردان استفاده میشود.
and jump
عبارت توصیفی که به عمل دویدن و پریدن اشاره میکند.
illumune
به معنای روشن کردن یا توضیح دادن.
immutance
ایمان به معنای عدم تغییر و بهکارگیری مقاومت.