reddsman
فردی که وظیفه نظارت و مراقبت از فرآیند پرورش و تخمگذاری ماهیها را دارد.
redeal
عمل دوباره پخش کردن یا مجدداً توزیع کردن کارتها در یک بازی.
redealing
عمل مجدداً توزیع کردن کارتها يا موارد مشابه که معمولاً به خاطر یک وضعیت خاص انجام میشود.
redealt
عمل دوباره توزیع کردن کارتها یا موارد مشابه به منظور اصلاح اشتباه یا بهبود وضعیت
redear
عمل خواندن دوباره یک کتاب یا متن برای به دست آوردن اطلاعات یا لذت بیشتر
redears
دیوارهها یا قسمتهای جانبی یک ساختار یا اتاق که به عنوان یک عنصر طراحی یا محافظتی عمل میکنند
redebate
عمل دوباره بحث و گفتگو درباره یک موضوع خاص به منظور بررسی و روشن شدن آن
redebit
عمل برداشت مجدد مبلغی از حساب بانکی به دلیل خطا یا اصلاحات
redecay
عمل تجزیه مجدد یا تحلیل وضعیت تجزیه یک ماده به منظور درک بهتر آن
redeceive
دوباره دریافت کردن، به معنای دریافت مجدد یک چیز، مثلاً کالا یا وجه، به دلایلی مانند آسیب یا عدم تطابق با انتظارات.
redeceived
دوباره دریافت شده، به معنای اینکه چیزی مجدداً دریافت شده است، معمولاً پس از یک مشکل یا شکایت.
redeceiving
دوباره دریافت کردن، به معنای عمل دوباره دریافت یک چیز، به علت مشکلاتی مانند آسیب یا نارضایتی.
redecide
دوباره تصمیم گرفتن، به معنای تغییر نظر قبلی یا تجدیدنظر در یک تصمیم.
redecided
دوباره تصمیم گرفته شده، به معنای اینکه اخیراً در مورد چیزی مجدداً تصمیمگیری شده است.
redeciding
دوباره تصمیمگیری، به معنای اینکه فرد یا گروهی در حال تجدیدنظر در مورد تصمیمهای قبلی خود هستند.
redecimate
آسیب دوباره زدن به چیزی که قبلاً آسیب دیده است، به ویژه به تعداد، تاثیر منفی دوباره وارد کردن.
redecision
تصمیمگیری دوباره، زمانی که یک تصمیم قبلی دوباره بررسی میشود و تغییر میکند.
redeck
دوباره پوشش دادن یا تعمیر کردن سطحی، به ویژه در مورد کف یا ساختار.
redeclare
دوباره اعلام کردن چیزی که قبلاً اعلام شده است.
redeclared
به معنای دوباره اعلام کردن یا تأیید وضعیت یا هدفی قبلاً اعلام شده.
redeclares
دوباره اعلام کردن، به ویژه درباره یک موضوع یا تعهد قبلی.
redeclaring
عمل دوباره اعلام کردن چیزی، به ویژه تعهد یا احساسات.
redecline
دوباره رد کردن چیزی، مانند یک دعوت یا پیشنهاد.
redeclined
عمل دوباره رد کردن، به ویژه در زمینه پیشنهادات یا دعوتها.
redecorator
شخصی که به بازسازی و تغییر دکوراسیون فضاها میپردازد.
redecrease
کاهش مجدد، به معنی کاهش دوباره مقدار یا اندازه چیزی است.
redecussate
متقاطع شدن مجدد، به معنی عبور مجدد از یکدیگر است.
rededication
بازآفرینی، به معنی تخصیص دوباره یا تجدید نظر در استفاده یا هدف چیزی است.
rededicatory
مرتبط با بازآفرینی، به معنای متعهد کردن دوباره چیزی است.
rededuct
کاهش دوباره، به معنای کاهش مجدد چیزی است.
rededuction
کاهش مجدد، به معنای کاهش دوباره مقدار یا سطح چیزی است.
redeed
عمل بازگرداندن یا مجدداً ثبت کردن نام مالکیت یک ملک.
redeemability
قابلیت یا شرایطی که مطابق آن یک چیز میتواند بازخرید شود.
redeemably
بهگونهای که قابلیت بازخرید داشته باشد.
redeemership
نمایندگی اعاده به معنای حق و امتیاز برای تأمین یا بازخرید کالا یا خدمات به وجود آمده است.