renownedly
به طروات، به معنای معروف بودن یا شهرت داشتن.
renownedness
شهرت، مقداری از شناخت عمومی یا تحسین افراد به خاطر دستاوردها یا ویژگی‌های خاص.
renowner
مالک مجدد، شخصی که مالکیت را دوباره به دست می‌آورد یا تأسیس می‌کند.
renownful
مشهور و معروف، دارای شهرت یا اعتبار.
renowning
مشهور کردن، به رسمیت شناختن یا اعتبار دادن به یک فرد یا چیز.
renownless
بدون شهرت، ناشناخته و بدون اعتبار.
renowns
شهرت‌ها، شناخته‌شدگی و اعتبار در یک زمینه خاص.
rensselaerite
رنسلرایت، ماده معدنی نادر با ساختار مشخص.
rentability
قابلیت در آوردن سود یا منفعت از یک سرمایه گذاری یا کسب و کار.
rentage
مقدار یا نسبتی از اجاره که دریافت می‌شود.
rentaler
شخصی که ملکی را اجاره می‌دهد یا اجاره نشینی می‌کند.
rentaller
شخصی که ملکی را اجاره می‌کند.
rente
مقدار پولی که بابت قرض به صورت اجاره پرداخت می‌شود.
rentee
شخصی که ملکی را اجاره می‌کند.
rentes
رنت‌ها، درآمدهایی هستند که به طور منظم و معمولاً برای مدت طولانی پرداخت می‌شوند، به ویژه به عنوان درآمد بازنشستگی.
rentless
بدون اجاره، به معنای زندگی کردن بدون پرداخت هزینه‌های اجاره‌ای.
rentrayeuse
رنتریوز به فردی اشاره دارد که در امور اجاره و املاک حرفه‌ای است.
rentrant
رنتراش به فردی اشاره دارد که پس از مدتی دوری دوباره به یک موقعیت یا جمع باز می‌گردد.
rentree
بازگشت، به زمان‌های خاصی اطلاق می‌شود که افراد دوباره به یک محل، مثلاً مدرسه یا کار، برمی‌گردند.
renu
احساس انرژی دوباره، حالت تازه‌ای از انرژی و انگیزه برای شروع کار جدید.
renule
دوباره تأسیس کردن، به معنای ایجاد یا تنظیم مجدد چیزی به‌طور رسمی.
renullify
دوباره باطل کردن، به معنای لغو اثر یا اعتبار چیزی که قبلاً معتبر بوده است.
renullification
عمل یا فرآیند باطل کردن دوباره.
renullified
عبارتی است که نشان‌دهنده وضعیت چیزی است که دوباره باطل شده است.
renullifying
عملی که در آن چیزی دوباره باطل می‌شود.
renumerate
به معنای بررسی مجدد حقوق یا وظایف است.
renumerated
شماره‌گذاری مجدد به معنای تصحیح یا دوباره شماره‌گذاری کردن اقلام یا اطلاعات.
renumerating
عمل دوباره شماره‌گذاری کردن اقلام یا اطلاعات.
renumeration
عمل یا روند شماره‌گذاری مجدد اقلام یا اطلاعات.
renunciable
قابل لغو، یعنی می‌توان آن را از بین برد یا نادیده گرفت.
renunciance
عمل کناره‌گیری یا انصراف از یک موقعیت یا حقوق.
renunciant
شخصی که به دلایلی از مالکیت یا موقعیتی کناره‌گیری می‌کند.
renunciative
کناره‌گیری، عملی که به موجب آن فرد از حق یا دعاوی خود صرف‌نظر می‌کند.
renunciator
کناره‌گیر، کسی که از حق یا حقوق خود صرف‌نظر می‌کند.
renunciatory
کناره‌گیرانه، مربوط به عمل کناره‌گیری یا واگذاری حقوق.
renunculus
رنونکیولس، سندی کوچک که حاوی موارد کناره‌گیری است.
renversement
عکس‌العمل، تغییر یا لغو یک تصمیم یا وضعیت.
renvoy
ارجاع، فرآیند ارسال یا ارجاع یک فرد یا چیز به مکان یا وضعیت جدید.
renvois
بازگشت اطلاعات، اصطلاحی که در متون رسمی به معنای ارسال دوباره یا بازگرداندن اطلاعاتی خاص استفاده می‌شود.
renwick
رنویک، نامی برای یک مکان، معمولاً به شهری با تاریخ و فرهنگ خاص اشاره دارد.