repandousness
ریپاندوسنس، وضعیت یا کیفیت داشتن لبههای نوسانی و نرم را توصیف میکند.
repanel
دوباره پانلگذاری کردن به معنای تغییر یا تعویض پانلها در یک ساختار است.
repaneled
دوباره پانلگذاری شده به معنای این است که پانلها در یک ساختار تعویض یا اصلاح شدهاند.
repaneling
عمل دوباره پانلگذاری کردن به منظور تعمیر یا تجدید ساختار شناخته میشود.
reparability
قابلیت تعمیر، توانایی یک شیء برای تعمیر شدن به حالت قبلی بدون نیاز به جایگزینی کامل.
reparably
به صورت قابل تعمیر، به طوری که امکان بازگشت به حالت قبلی یا رفع مشکل وجود داشته باشد.
reparagraph
دوباره پاراگراف بندی کردن، به معنای تغییر ساختار پاراگراف ها در یک متن به منظور بهبود خوانایی یا وضوح.
reparate
جبران کردن، به معنای ترمیم یا جبران خسارت یا آسیب.
reparative
ترمیمی، به معنای کمک به بهبودی یا اصلاح مشکلات.
reparatory
ترمیمی، به معنای اقداماتی برای جبران یا اصلاح مشکلات.
reparel
تعمیر و بازسازی لباس یا پارچههای آسیب دیده به منظور استفاده مجدد از آنها.
repark
پارک کردن دوباره یک وسیله نقلیه در مکان جدید.
repart
تقسیم دوباره چیزی، معمولاً بودجه یا منابع، بین گروهها یا افراد.
repartable
قابل تقسیم مجدد، مخصوصاً در زمینه منابع یا هزینهها.
reparteeist
شخصی که در شوخی و پاسخهای سریع به ویژه در مکالمات زنده و جالب مهارت دارد.
repartees
جوابهای سریع و بامزه یا فرصتطلبانه که معمولاً در گفتگوها یا مشاجرهها داده میشود.
repas
وعده غذایی، معمولاً به یکی از وعدههای اصلی غذا اشاره دارد.
repassable
قابل عبور، به ویژه در زمینه مسیرها یا جادهها.
repassage
دوباره انجام دادن، به فرآیند صاف کردن یا مرتب کردن لباسها یا پارچهها اشاره دارد.
repassant
دوباره انجام دادن، به تکنیکهایی اشاره دارد که در فرآیند اصلاح یا طراحی لباس استفاده میشود.
repasser
دوباره انجام دادن، به ویژه در زمینه مرتب کردن یا صاف کردن لباس یا پارچه با استفاده از بخار.
repaste
دوباره چسباندن، به فرآیند چسباندن مجدد چیزی اشاره دارد.
repasted
دوباره چسبانده شده، به وضعیت یا کار انجام شده در چسباندن دوباره چیزی اشاره دارد.
repasting
فرآیند دوباره چسباندن، به خصوص در زمینه چسباندن یا اصلاح آثار هنری یا برچسبها.
repasture
دوباره به چراگاه تبدیل کردن، به معنای استفاده مجدد از زمین برای چراکردن دامها.
repatch
دوباره وصله کردن، به معنای ترمیم چیزی که قبلاً آسیب دیده است.
repatency
پدیدهای که به راحتی میتوان در آن به حالت قبلی بازگشت، به ویژه در زمینههای زیست محیطی و اکولوژیکی.
repatent
دوباره ثبت کردن اختراعات برای حفظ حقوق مالکیت معنوی.
repatriable
قابل بازگشت به کشور یا محل خاستگاه، به ویژه در زمینه حقوق بینالملل.
repatrol
دوباره گشت زنی کردن، مخصوصاً به منظور نظارت بر امنیت و ایمنی.
repatrolled
پدیدهای که در آن یک منطقه دوباره تحت گشت یا بررسی قرار میگیرد.
repatronize
دوباره مشتری یک کسب و کار یا خدمات خاص شدن.
repatronized
زمانی که کسی مشتری یک کسب و کار شده است و دوباره به آنجا میرود.
repattern
تغییر الگو یا شکل یک فرآیند یا ویژگی.