riposts
جمع کلمه 'ripost'، به پاسخ‌های سریع و هوشمندانه اشاره دارد.
rippable
قابل پاره شدن، به چیزی اشاره دارد که به راحتی می‌تواند پاره شود.
ripperman
شخصی که در ساختن یا خلق آثار هنری، شیوه‌ای خاص و منحصر به فرد دارد.
rippermen
جمع کلمه 'ripperman'، به گروهی از افرادی اشاره دارد که در خلق آثار هنری فعالیت می‌کنند.
rippet
تکه‌ای از یک ماده، معمولاً پارچه یا مواد دیگر.
rippier
رنج‌دارتر، به معنای چیزی که دارای نرمی و چین و شکن بیشتری است.
rippingly
به شکلی زیبا و جذاب و پرانرژی.
rippingness
ویژگی یا حالت رنج داشتن.
rippit
صدای طرقی و شکافتن، معمولاً هنگام پاره کردن چیزی.
rippleless
عدم وجود موج یا لرزش در سطح آب.
rippler
چیزی که باعث ایجاد موج یا لرزش در سطح آب می‌شود.
ripplers
افرادی یا چیزهایی که موج‌های ریز ایجاد می‌کنند، به ویژه در سطح آب.
ripplet
موج کوچک که غالباً در سطح آب یا سطح دیگر مایعات ایجاد می‌شود.
ripplets
موج‌های کوچک، به ویژه در آب یا دیگر مایعات، که معمولاً به دلیل اختلال در سطح ایجاد می‌شوند.
ripply
دارای حالت یا بافت مواج، شبیه به امواج؛ معمولاً به اشیاء یا مواد گفته می‌شود.
ripplier
ابزاری که برای شکل‌دهی یا تغییر سطح مواد استفاده می‌شود، به ویژه در صنایع دستی.
rippliest
بسیار مواج، اشاره به یک حالت یا بافت خاص در اشیاء.
ripplingly
به معنای موج‌دار و نرم، به ویژه در مورد صدا یا حرکات.
rippon
نوعی ماهی، معمولاً با ویژگی‌های خاص که به آسانی شناسایی می‌شود.
ripsack
کیسه‌ای که برای حمل وسایل استفاده می‌شود.
ripsnorter
به معنای چیزی بسیار خنده دار یا عالی، به ویژه در اشاره به جوک یا برنامه.
ripstone
سنگ خاصی که معمولاً برای نشانه‌گذاری استفاده می‌شود.
ripuarian
به معنای مربوط به افرادی است که در کنار رودخانه‌ها زندگی می‌کنند.
ripup
پاره کردن، در اینجا به معنی جدا کردن بخش‌هایی از کاغذ یا ماده‌ای با قوا است.
riroriro
ریهوریر، اصطلاحی که در برخی زبان‌ها به کار می‌رود و ممکن است معنی خاصی داشته باشد یا به یک سنت یا آهنگ اشاره کند.
risala
ریساله، نوشتاری رسمی یا ادبی که معمولاً شامل نظرات یا دعاوی نویسنده است.
risaldar
ریسردار، لقب یا عنوانی که به کسی داده می‌شود که مسئولیت رهبری یک گروه یا واحد نظامی را بر عهده دارد.
risberm
ریسبرم، ساختار یا سیستمی که برای کنترل و هدایت آب به کار می‌رود.
risdaler
ریسدار، نوعی ارز یا سکه که در زمان‌های قدیم به کار می‌رفته است.
riserva
ریزرو، نوعی شراب که برای مدت طولانی‌تر در کشتن نگهداری می‌شود و معمولاً کیفیت بالاتری دارد.
rishtadar
ریشتدار، فردی که به ترتیب ازدواج‌ها کمک می‌کند و معمولاً در جوامع سنتی وجود دارد.
risibility
خنده‌داری، کیفیتی که باعث خنده یا شگفتی می‌شود.
risibilities
خنده‌داری‌ها، جنبه‌های خنده‌دار یا مضحک در یک اثر.
risibleness
خنده‌داری، کیفیتی که باعث می‌شود افراد بخندند.
risibles
خنده‌دارها، چیزهایی که باعث خنده یا سرور می‌شوند.
risibly
به طور خنده‌دار و مضحک.
risker
کسی که در موقعیت‌های خطرناک یا پرریسک قرار می‌گیرد.
riskers
چندین نفر که تصمیمات پرریسکی اتخاذ می‌کنند.
riskful
مملو از خطر و ریسک.
riskfulness
وضعیت یا کیفیت داشتن ریسک یا خطر.