seletar
سلتار، نام منطقه‌ای است که دارای تاریخچه و فرهنگ خاص خود است.
selety
سلتی، اصطلاحی در علوم است که غالباً به ویژگی‌ها یا مفاهیم خاصی اشاره دارد.
seleucia
سلوقیه، نام شهری باستانی است که در تاریخ وجود داشته و آثار زیادی به جا گذاشته است.
seleucian
سلیکی، مربوط به دودمان سلوکیان که پس از مرگ اسکندر کبیر در قرن چهارم پیش از میلاد تأسیس شد.
seleucidae
سلوکیان، خانواده پادشاهان سلوکی به رهبری سلوکوس اول که بر بخش‌های وسیعی از سرزمین‌های باستانی فرمانروایی کردند.
seleucidan
سلوکی، مربوط به وام‌گیری از فرهنگ و سنت‌های سلوکیان و تأثیرات آن بر سایر جوامع.
seleucidean
سلنکی، مربوط به سبک و عناصر طراحی مربوط به دوران سلوکیان در معماری.
seleucidian
سلنکی، مربوط به ویژگی‌ها و رویدادهای فرهنگی دوره سلوکیان.
seleucidic
سلوکی، مربوط به هنر و دستاوردهای دوران سلوکیان.
selfadjoint
عملگری در ریاضیات که برابر با عملگر پیوسته خودش باشد.
selfcide
عمل خودویرانی یا نابودی خود، به ویژه در زمینه‌های روانشناسی یا فلسفی.
selfdom
وضعیتی که فرد یا گروهی قادر به مدیریت و کنترل خود باشد.
selfdoms
مجموعه‌های مختلفی از خودصاحب‌نظام که هر یک مختص یک فرهنگ یا دوره خاص هستند.
selfeffacing
نوعی شخصیت که تمایل به مخفی کردن یا کم اهمیت جلوه دادن خود دارد.
selfful
مفهوم توانمندسازی فردی که بر آگاهی و انعطاف‌پذیری تأکید می کند.
selffulness
خودکفایی به معنای احساس رضایت و تحقق درونی نسبت به خود و زندگی است.
selfhypnotization
خودهیپنوتیزمی فرآیند استفاده از هیپنوز برای ایجاد تغییرات پیشرفته در فکر یا رفتار است.
selfhoods
خودمان به جنبه‌های هویت و ویژگی‌های فردی اشاره دارد که ما را متمایز می‌کند.
selfist
خودخواه به فردی اطلاق می‌شود که به خود و نیازهایش اهمیت ویژه‌ای می‌دهد.
selfly
خودمحور به معنای داشتن یا ابراز ویژگی‌های خودباوری و اعتماد به نفس است.
selflike
خودمحور به معنای داشتن ویژگی‌های متعلق به خود و صداقت در ابراز شخصیت است.
selfmovement
حرکت خود به معنای توانایی یک موجود زنده یا دستگاه برای حرکت به خودی خود است.
selfnesses
خود بودن به معنای مجموعه ویژگی‌ها و احساساتی است که یک فرد را منحصر به فرد می‌کند.
selfpreservatory
حفظ خود به معنای رفتارها و غریزه‌هایی است که موجودات زنده را از خطر محافظت می‌کند.
selfpropelling
خودران به معنای قابلیت یک وسیله برای حرکت به صورت مستقل است.
selfrestrained
خودداری به معنای کنترل کردن احساسات و رفتارهای خود است.
selfsaid
خودگفته به معنای افکار یا کلماتی است که یک فرد درباره خود بیان می‌کند.
selfsameness
خودسانگی، اشاره به حالت یا کیفیت شبیه بودن به خود، به طوری که هیچ تغییری در هویت یا ویژگی‌های اصلی وجود نداشته باشد.
selfseekingness
خودطلبی، ویژگی یا حالتی که فرد به دنبال منافع شخصی خود باشد، بدون توجه به دیگران.
selfsufficiency
خودکفایی، وضعیتی که فرد یا گروه می‌تواند نیازهای خود را بدون وابستگی به دیگران تأمین کند.
selfsustainingly
به طور خودکفا، در حالتی که چیزی می‌تواند به طور مستقل و بدون نیاز به دخالت خارجی زنده بماند یا عمل کند.
selfward
به سمت خود، در راستای تمرکز بر روی خویشتن و تفکرات شخصی.
selfwards
به سمت خود، به ارزیابی و تمرکز بر روی درون اشاره دارد.
selictar
انتخاب کردن، به ویژه به معنای برداشتن چیزهایی با دقت و با توجه به معیارها
seligmannite
سلگمنیت، نوعی مواد معدنی است که در برخی سنگ‌ها وجود دارد و برای مشخصات خاص شیمیایی خود شناخته شده است.
selihoth
سلحوث، دعاهای خاصی هستند که در ایام خاص مذهبی خوانده می‌شوند و به معنای طلب آمرزش یا عذرخواهی است.
selina
سلینا، نامی برای دختران که در فرهنگ‌های مختلف به کار می‌رود و معنی خاصی ندارد.
seling
فروش، عمل مبادله کالا یا خدمات در ازای پول.
selinuntine
سلینونتین، به معماری خاصی اطلاق می‌شود که به فرهنگ یا مکان خاصی مربوط می‌شود.
selion
سلئون، ناحیه باریک زمین کشاورزی، به طور عمده در کشت و کار استفاده می‌شود.