semisecondary
نیمهثانوی، به مرحلهای از آموزش که در آن دانشآموزان نه کاملاً در سطح ثانوی و نه در سطح عالی هستند.
semisentimental
نیمه احساساتی، به معنای دارا بودن برخی احساسات بدون غلبه بر منطق، و بیش از حد احساسی نیست.
semiserious
نیمه جدی به حالتی اطلاق میشود که در آن جدیت کامل وجود ندارد و عناصری از شوخی یا غیرجدیت نیز وجود دارد.
semiservile
نیمه مطیع، به حالتی اطلاق میشود که در آن فرد بگونهای خدمتکارانه عمل میکند اما به طور کامل تابع نیست.
semiseverely
نیمه شدید، به معنای آسیب یا تأثیر در حدی است که خیلی جدی نیست اما نمیتوان آن را نادیده گرفت.
semishaft
نیمه شفت، به قسمتی از یک ابزار یا ماشین اشاره دارد که به صورت ناقص یا نیمهای طراحی شده است.
semisheer
نیمه شفاف، به جنسی با میزان شفافیت متوسط اشاره دارد که هم نور را عبور میدهد و هم بخشی از آن را مسدود میکند.
semishirker
نیمهکار، کسی که به طور کامل مسئولیتهای خود را انجام نمیدهد و نسبت به انجام کارها سهلانگاری میکند.
semishrub
نیمهبوته، به گیاهی اطلاق میشود که به اندازه بوتههای کامل رشد نمیکند و معمولاً ویژگیهای خاصی دارد.
semishrubby
کمی بوتهدار، به فضایی اطلاق میشود که پوشش گیاهی آن به طور کامل بوتهای نیست اما نشانههایی از آن مشاهده میشود.
semisightseeing
گردشگری نیمهمؤثر، به تجربهای اطلاق میشود که در آن بازدید از اماکن دیدنی به طور کامل انجام نمیشود.
semisilica
نیمهسیلیس، به مادهای اطلاق میشود که دارای مقدار متوسطی از سیلیس است و معمولاً در تولیدات صنعتی استفاده میشود.
semisimious
نیمهمعنیدار، به حالتی اطلاق میشود که مفهومی نابالغ یا ناقص دارد اما قابلیتهایی برای توسعه و شکلگیری دارد.
semisymmetric
نیمهمتقارن، به حالتی اشاره دارد که فقط برخی از ویژگیهای تقارن را شامل میشود و کامل نیست.
semisimple
نیمهساده، به ساختار یا گروهی اطلاق میشود که دارای ویژگیهای سادهای است و به آسانی قابل تحلیل است.
semisingle
نیمهتکبعدی، به رویکردی اطلاق میشود که به یک هدف تمرکز دارد اما دیگر پیچیدگیها را نادیده نمیگیرد.
semisirque
نیمهحلقه، به یک شکل هندسی اطلاق میشود که به صورت ترکیبی از خطوط دایرهای و مستقیم ظاهر میشود.
semisixth
نیمهششم، به اصطلاحی در اندازهگیری یا تئوری موسیقی اطلاق میشود که نقاط خاصی را مشخص میکند.