shiftful
به فردی اطلاق می‌شود که تغییرات مکرر دارد یا در تصمیم‌گیری‌ها و تعهدات ناپایدار است.
shiftfulness
عدم‌تعهد به مسؤولیت‌ها و وظایف، به طور کلی به معنای بی‌توجهی به مسئولیت‌های شخصی یا اجتماعی.
shiftily
به‌صورت مشکوک یا غیرمطمئن، به معنای عدم صداقت یا صداقت در نگرش.
shiftiness
عدم‌صداقت یا بی‌ثباتی، به ویژه در رفتار یا پاسخ‌ها.
shiftingly
به‌صورت ناپایدار یا غیرمطمئن، معمولاً برای نشان دادن عدم تصمیم‌گیری.
shiftingness
عدم‌ثبات یا تغییر مداوم، معمولاً در نگرش یا عقاید.
shiftlessly
بی‌هدف و بی‌انگیزه، نشان‌دهنده عدم تلاش یا توجه به وظایف.
shiftlessness
بی‌تفاوتی، کم‌همتی یا تمایل به عدم فعالیت و تلاش، به معنای بی‌عملی و نشستن و کار نکردن.
shiftman
شیفت‌من، فردی که مسئولیت نظارت بر کارکنان را در خلال یک شیفت دارد.
shigellas
شیگلاها، باکتری‌های روده‌ای هستند که می‌توانند عفونت‌های شدید گوارشی ایجاد کنند.
shiggaion
شیگایون، نوعی قالب شعری یا آهنگ‌سازی که در متون مذهبی قدیمی به‌کار می‌رود.
shigionoth
شیگیونات، یک نوع شعر مقدس که در متون باستانی به‌ویژه در کتاب مقدس آمده‌است.
shigram
شیگرام، نوعی هنر که معمولاً تمثیلی از فرهنگ و تاریخ یک جامعه به شمار می‌رود.
shih
شیه، نژادی از سگ‌های کوچک چینی، با موی بلند و نرم که معمولاً به عنوان حیوان خانگی نگهداری می‌شود.
shyish
خجالتی و کم رو و به نوعی خجالتی در رفتار و تعاملات.
shiism
شیعه، مکتب فکری و مذهبی که به دنبال پیروان علی بن ابی‌طالب به عنوان امام اول و دینی خاص است.
shiitic
وابسته به مکتب شیعه و ویژگی‌های آن در تفکر و آموزه‌های اسلامی.
shik
نوعی حرکت یا فن در هنرهای رزمی که تأکید بر دقت و تکنیک دارد.
shikaree
شکارچی، کسی که به شکار حیوانات پرداخته و در این زمینه مهارت دارد.
shikarees
شکارچیان، افرادی که به شکار حیوانات می‌پردازند، به ویژه در مناطق جنگلی و کوهستانی.
shikargah
شکارگاه، مکانی که برای شکار مشخص شده‌است.
shikarred
شکار شدن، زمانی که شخصی توسط دیگران تحت نظر یا در حالت ضبط قرار می‌گیرد.
shikarring
شکار کردن، عمل دنبال کردن و شکار حیوانات.
shikasta
شکسته، اشاره به چیزی که در اثر ضربه یا فشار آسیب دیده است.
shikii
شیکی، علامت یا نشانه خاصی که معنای ویژه‌ای دارد.
shikimi
شیکی‌می، گیاهی است با خواص دارویی که معمولاً در طب سنتی استفاده می‌شود و در صورت مصرف، می‌تواند سمی باشد.
shikimic
اسید شیکی‌میک، ترکیبی است که در فرآیندهای بیوشیمیایی و متابولیکی نقش مهمی ایفا می‌کند.
shikimol
شیکی‌مول، ترکیبی طبیعی است که در گیاهان خاص وجود دارد و خواص دارویی بالقوه‌ای دارد.
shikimole
شیکی‌مول، یک ترکیب است که از گونه‌های مختلف گیاهی جدا شده و خواص آن تحت تحقیق است.
shikimotoxin
شیکی‌موتوکسین، ماده‌ای مضر است که در برخی گیاهان وجود دارد و شناسایی آن جهت حفظ ایمنی ضروری است.
shikken
شیکن، اصطلاحی است که به رهبری سنتی در تاریخ ژاپن اشاره دارد و در اداره کشور نقش مهمی دارد.
shiko
نظارت و بررسی مستندات یا پروژه‌ها برای اطمینان از ایمنی و کیفیت.
shikse
اصطلاحی یهودی برای اشاره به یک زن غیر یهودی، مخصوصاً در محیط‌های یهودی.
shikses
جمع اصطلاحی یهودی برای اشاره به زنان غیر یهودی در یک زمینه خاص.
shilf
نوعی کنده‌کاری یا ساخت دست که به عنوان تزیینی استفاده می‌شود.
shilfa
ابعادی یا ستون‌هایی هستند که معمولاً به دکوراسیون داخلی ارتباط دارند.
shilh
محل یا نقطه‌ای که عموماً برای تجمع یا بحث‌های اجتماعی استفاده می‌شود.
shilha
شیلح، زبانی از زبان‌های بربر که در شمال آفریقا به ویژه در مراکش صحبت می‌شود.
shily
شیلی، نوعی الگو یا طراحی که معمولاً روی پارچه‌های خاص ایجاد می‌شود.
shilingi
شیلینگ، واحد پول رسمی در برخی کشورهای شرق آفریقا از جمله تانزانیا.