spoonmaker
قاشقساز، شخصی که قاشق میسازد، معمولاً از چوب یا مواد دیگر.
spoonmaking
فرایند ساخت قاشق، شامل مراحل طراحی و تولید قاشق.
spoonsful
مقدار چیزی که در یک قاشق پر جا میشود.
spoonways
روشها یا سبکهای مختلفی که میتوان با آنها از قاشق استفاده کرد.
spoonwise
درک و آگاهی نسبت به روشهای کار با قاشق.
spoonwood
چوبی که به طور خاص برای ساخت قاشق مناسب است.
spoonwort
اسپونوورت، گیاهی خوراکی از خانوادهی گیاهان آبی که در مناطق مرطوب و باتلاقی رشد میکند.
spoorer
اسپورر به شخصی اطلاق میشود که در شناسایی و پیگیری ردپاها و علامتهای دیگر مهارت دارد.
spoorn
اسپورن به مفهومی در ادبیات اشاره دارد که به زیباییهای زودگذر و لحظات گذرا پرداخته میشود.
spoot
اسپوت به نوعی صدفدار اطلاق میشود که معمولاً در مناطق دریایی زندگی میکند و برای مصرف انسانها برداشت میشود.
spor
اسپور به هاگی کوچک گفته میشود که توسط گیاهان و قارچها تولید و پراکنده میشود.
sporabola
اسپورابولا به ساختارهای مشخصی از قارچها اطلاق میشود که در فرآیند تولید مثل نقش دارند.
sporades
جزایر کوچک و پراکنده در دریای اژه.
sporadial
غیرمنظم و در فواصل زمانی نامشخص و کم، به رویدادها اشاره دارد.
sporadical
حوادثی که به ندرت و به طور غیر منظم اتفاق میافتند.
sporadicity
ویژگی در حالتی که چیزی به طور منظم و پیوسته نیست.
sporadicness
پراکندهگی، عدم وجود الگوی منظم یا تکرار در یک وضعیت.
sporadin
اسپوریادین، صفتی که به ظهور نامنظم یا پراکنده اشیاء اشاره دارد.
sporadism
اسپورادیسم، پدیدهای که به وقوع یکنواخت یا منظم اشاره نمیکند.
sporal
اسپوری، به ساختارهای مرتبط با تولید مثل در گیاهان اشاره دارد.
sporange
اسپورانژی، ساختاری که اسپورها را تولید و نگهداری میکند، معمولاً در گیاهان و قارچها.
sporangial
اسپورانژیال به ساختار و عملکردهای مربوط به تولید اسپور در گیاهان و قارچها اشاره دارد.
sporangidium
اسپراندیدیوم، یک نوع ساختار تولید کننده اسپور در جلبکها و برخی قارچها است.
sporangiferous
اسپراندیفروس به ویژگیهایی اشاره دارد که در تولید اسپرانژیوم و اسپور دخالت دارند.
sporangiform
اسپراندیفورم به ساختارهایی اطلاق میشود که به لحاظ ظاهری شبیه اسپرانژیوم هستند.
sporangigia
اسپراندیجا به ساختارهای کوچکی اشاره دارد که معمولاً اسپرانژیوم را تشکیل میدهند.
sporangioid
اسپراندیویید به ساختارهایی شبیه به اسپرانژیوم اشاره دارد، که در چرخه زندگی گیاهان و قارچها اهمیت دارد.
sporangiola
اسپورانژیولا، ساختارهای کوچکی که در فرآیند تولید مثل غیر جنسی در برخی گیاهان و قارچها نقش دارند.
sporangiole
اسپورانژیول، یک سلول تخصصی که در تولید اسپورها دخالت دارد.
sporangiolum
اسپورانژیولوم، ساختاری در اندامهای تولیدکننده اسپور گیاهان و قارچها.
sporangiospore
اسپورانژیو اسپوره، اسپورهایی که در داخل اسپورانژیا تولید میشوند.
sporangite
اسپورانژیته، نوعی ساختار در قارچها که در تولید مثل نقش دارد.
sporangites
اسپورانژیتها، ساختارهایی که در تولید مثل گیاهان نقش دارند.
sporation
اسپوراسیون به معنی تولید یا تقسیماسپور، فرآیندی است که در آن گیاهان، قارچها و برخی باکتریها اسپورها را تشکیل میدهند.
spored
اسپورده، به معنای تولید اسپور توسط گیاهان، قارچها یا باکتریها است.
sporeformer
اسپورساز به موجوداتی اطلاق میشود که قابلیت تولید اسپور را دارند.
sporeforming
اسپورساز، به توصیف فرآیند تولید اسپور در موجودات زنده اشاره دارد.