stubornly
با اراده و دیر تغییر پذیر، در انجام کارهای خود پافشاری میکند.
stubrunner
فردی که با پشتکار کار انجام میدهد و به وظایف خود متعهد است.
stubwort
نوعی گیاه دارویی با خواص خاص، مورد استفاده در طب سنتی.
stuccoer
فردی که در کار با استکو و پوشش دیوارها مهارت دارد.
stuccoers
گروهی از افراد متخصص در کار با استکو و اجرای پوشش دیوارها.
stuccoyer
استوککار، فردی است که در زمینه گچکاری و کار با لایههای گچی تخصص دارد.
stuccos
استوکها، لایههای گچی یا سیمانی هستند که برای پوشش دادن و تزئین سطوح استفاده میشوند.
stuccowork
کارهای گچکاری، فرآیند یا نتیجهی اعمال گچ بر روی سطوح به منظور زیباسازی و محافظت است.
stuccoworker
استوککار، شخصی است که به عنوان حرفهای در زمینه گچکاری و طراحی با استوک فعالیت میکند.
stucken
گیر افتادن، زمانی که چیزی نمیتواند حرکت کند یا از جایی خارج شود.
stucking
گیر کردن، به معنای قرار گرفتن در وضعیتی که حرکت در آن دشوار یا غیرممکن است.
stuckling
گوساله جوان، بچه حیواناتی است که هنوز به طور کامل مستقل نشدهاند و به مادر خود وابسته هستند.
stucturelessness
عدم ساختار، به معنای عدم وجود سازماندهی یا شکل خاص در یک شیء یا مفهوم است.
studder
لکنت، گفتاری است که با تکرار بیاختیار صداها یا سیلابها همراه است.
studdery
لکنتدار، به معنای دارای لکنت یا ناتوانی در بیان واضح کلمات است.
studdy
مطالعه، به معنای استفاده از زمان و تلاش برای یادگیری اطلاعات جدید است.
studdie
مطالعه، به معنای تحقیق یا بررسی در یک موضوع خاص است.
studdies
مطالعه، عمل آموختن و درک موضوعات مختلف از طریق خواندن یا تحقیق.
studdings
نوعی تزئیناتی که معمولا به لباسها یا اکسسوریها اضافه میشود.
studdle
عمل مطالعه به صورت گروهی یا جمعی.
stude
اصطلاح عامیانهای برای دانشآموز، کسی که در یک نهاد آموزشی تحصیل میکند.
studenthood
دوران و مرحلهای از زندگی که شخص در حال تحصیل است.
studentless
حالت یا وضعیتی که در آن هیچ دانشآموزی وجود ندارد.
studentlike
رفتار یا نگرش مشابه به حالت یک دانشآموز، به ویژه در زمینه یادگیری و کنجکاوی.
studentry
مجموعه دانشآموزان یا اعضای یک موسسه آموزشی، به ویژه در سطح دانشگاه.
studerite
کسی که در مطالعات یا تحصیلات خود عمیقاً مشغول است.
studfish
نوعی ماهی که معمولاً در آبهای شیرین یافت میشود.
studfishes
انواع مختلفی از ماهیهای دانشآموز که معمولاً در آبهای شیرین یافت میشوند.
studflower
نوعی گل که معمولاً در باغها کاشته میشود و در فصل بهار شکوفا میشود.
studhorse
اسب نر، اسبی که برای تولیدمثل و تامین نژادهای جدید دیگر اسبها استفاده میشود.
studhorses
جمع کلمه اسب نر، به گروهی از اسبهای نر که برای تولیدمثل استفاده میشوند اشاره دارد.
studia
یک واژه لاتین که به معنای مطالعه یا رشتههای تحصیلی است.
studiable
قابل مطالعه، به چیزی اشاره دارد که میتوان آن را مورد بررسی قرار داد.
studiedly
به گونهای که نشاندهنده تفکر و بررسی قبلی باشد.
studiedness
محاسبهگری، نشاندهنده جدیت و تأمل در کلام و رفتار.
studier
دانشآموزی که به شدت به یادگیری و مطالعه میپردازد و تلاش میکند تا اطلاعات بیشتری کسب کند.
studiers
جمعی از افرادی که به مطالعه و یادگیری میپردازند.
studys
مطالعات، منظور از آن فعالیتهای یادگیری و تحقیقی است که در زمینههای مختلف انجام میشود.
studite
دانشآموزی که در جستجوی دانش و یادگیری است.