استروتین به ویژگی‌های خاصی اشاره دارد که در علم پرنده‌شناسی بررسی می‌شود.

استروتیا به جنس و گونه‌ای از پرندگان اشاره دارد که شامل شترمرغ‌ها می‌شود.

استروتئید به پرندگانی اشاره دارد که ویژگی‌های مشترکی با شترمرغ‌ها دارند.

استروتیومیموس یک دایناسور گیاهخوار از دوره کرتاسه بود که به خاطر سرعت و دنگ سنگ برجسته‌اش شناخته می‌شود.

استروتیونه‌ها یک گروه از پرندگان بزرگ و بی‌پرواز هستند که شامل شترمرغ و دیگر گونه‌های مشابه می‌شوند.

خانواده استروتیونیده شامل پرندگان بزرگ و بی‌پرواز مانند شترمرغ و تنوع آن‌ها می‌باشد.

پرندگان استروتیونورف شامل گونه‌های بزرگ و بی‌پرواز هستند که در زنجیره تکاملی خود ویژگی‌های مشترکی دارند.

استروتیون‌فرم‌ها زیرشاخه‌ای از پرندگان است که شامل گونه‌های بزرگ و بی‌پرواز، مانند شترمرغ است.

زیرخانواده استروتین شامل پرندگانی است که به دلیل زندگی در دشت‌های باز، برای دویدن سریع تطبیق یافته‌اند.

استروتی‌اپترس، نوعی سرخس از خانواده‌ی فولیکوله است که بیشتر در مناطق مرطوب یافت می‌شود.

استروتیوس، به پرندگانی اشاره دارد که قادر به پرواز نیستند و معمولاً بزرگ و زمینی هستند.

استروتونین به ویژگی‌های مرتبط با پرندگان بزرگ و غیرپرنده اطلاق می‌شود.

استرتور به کسی اطلاق می‌شود که در راه رفتن خود با اعتماد به نفس عمل می‌کند و به نوعی خود را به نمایش می‌گذارد.

استرتورها به افرادی گفته می‌شود که با اعتماد به نفس و اغراق در پیاده‌روی یا رقص خود توجه دیگران را جلب می‌کنند.

به طرز با اعتماد به نفس و به حالت اغراق‌آمیز حرکت کردن یا راه رفتن.

استروو، یک ابزار یا روش در مهندسی است که برای بهینه‌سازی کاربردها و فرآیندها استفاده می‌شود.

استرویت، یک ماده معدنی است که در شرایط خاص و به طور عمده در فرآیندهای طبیعی و صنعتی شکل می‌گیرد.

استو، یک لقب غیررسمی و متداول برای نام استوارت است که به طور غیررسمی در میان دوستان و خانواده به کار می‌رود.

استوارتیا، یک جنس از گیاهان گل‌دار است که به طور عمده در مناطق معتدل یافت می‌شود.

استوباخیت، یک ماده معدنی نادر است که در علوم زمین‌شناسی مورد توجه قرار دارد.

استاب به قسمت کوتاه یا شکسته‌ای از چیزی اشاره دارد که ممکن است هنوز کاربردی باشد.

سوراخ و فرو رفتگی در سطح یا نوک چیزها، به ویژه در اشیاء قابل استفاده.

ابزاری که برای ثابت نگه‌داشتن یا حمایت از چیزها در زمان کار استفاده می‌شود.

به شیوه‌ای فشرده یا بدون دقت، معمولاً به‌خصوص در زمینه‌های بصری.

ویژگی یا حالت کوتاهی یا چاقی، به‌خصوص در مورد اشیاء یا ابزار.

میوه‌ای کوچک که در مزرعه‌ها در زمان خاصی رشد می‌کند و معمولاً به خوب شناخته شده نیست.

ناحیه‌ای از پوست یا سطح که با موهای کوتاه پوشیده شده است.

سبیل‌های کوتاه، موهای ریز و غیرقابل توجهی که بر روی صورت می‌رویند، معمولاً بعد از چند روز عدم اصلاح.

به سمت سبیل‌های کوتاه یا موهای ریز، اشاره به مکان یا جهت.

حالت یا ویژگی داشتن موهای کوتاه و زبر، معمولاً به صورت یا سطح اشاره دارد.

حرکت یا گشت و گذار در یک محیط ناهموار یا پر از موانع، معمولاً با احتیاط انجام می‌شود.

حالت یا ویژگی بی‌ادب و سرسخت به ویژه در مورد انسان‌ها یا حیوانات.

صفتی برای توصیف کسی که در اصرار بر عدم تغییر نظر یا رفتار خود مقاوم‌تر می‌شود.

اصرار کردن و تغییر ناپذیر بودن، به معنای عدم پذیرش نظرات دیگران یا تمایلات متفاوت.

شخصی که به نظرات و عقاید خود بسیار پایبند است و به سختی تغییر می‌کند.

قطعه کوچکی از ماده، معمولاً از چوب یا ماده دیگر، پس از برش یا ساییدن.

محل یا اتاقی سنتی برای نشستن و معاشرت، معمولاً در فرهنگ‌های خاص.

شخصی که به شدت سرسخت است و مایل به قبول نظرات یا ایده‌های دیگران نیست.

دارای خصیصه‌های سرسختی و عدم انعطاف در عمل یا واکنش.

پسر شجاع و مقاوم، فردی که نسبت به تفکرات و عقایدش پایبند است.