sudatory
تعریف: مربوط به عرق کردن یا غدد عرق.
sudatories
تعریف: شکل جمع صفتی که به غدد عرق اشاره می‌کند.
sudburian
تعریف: مربوط به منطقه یا شخصی از سادبوری.
sudburite
سادبری، ساکن یا متعلق به شهر سادبری در کانادا.
suddenness
ناگهانی بودن، حالت یا ویژگی چیزهایی که بدون هشدار یا پیش‌بینی اتفاق می‌افتند.
suddens
ناگهانی‌ها، چیزهای غیرمنتظره و آنی که بدون هشدار قبلی اتفاق می‌افتند.
suddenty
ناگهانی، به طور غیرمنتظره و سریع.
sudder
لرزش یا تکان خوردن ناخواسته به دلیل ترس یا سرما.
suddy
لمس یا احساس گلی و مرطوب بودن.
suddle
کلمه‌ای که به معنای تحقق رساندن یا خلاصه کردن چیزی می‌باشد و معمولاً در زمینه‌های خاصی مانند ارتباطات یا نوشتن استفاده می‌شود.
sudds
کلمه‌ای که به حباب‌ها یا فوم‌های روی مایعات، به‌خصوص نوشیدنی‌ها اشاره دارد.
sude
اصطلاحی که ممکن است به طراحی یا الگوهای خاص اشاره کند.
sudes
واژه‌ای که احتمالاً به مجموعه‌ای از ویژگی‌ها یا انواع خاص از یک عنصر اشاره می‌کند.
sudic
کلمه‌ای که به عطر یا طعم خاص یک ماده اشاره می‌کند.
sudiform
اصطلاحی که به خصوصیات یا الگوهای خاص اشیاء با شکل یا ویژگی‌های خاص اشاره دارد.
sudor
عرق، مایعی که بدن برای تنظیم دما و خنک شدن تولید می‌کند.
sudoral
مربوط به غدد عرق یا تولید عرق.
sudoresis
تعریق، حالت طبیعی بدن در پاسخ به گرما.
sudoric
مربوط به عرق یا تجلی اثرات آن.
sudoriferousness
حالت یا خاصیت عرق کردن.
sudoriparous
به معنای دارای غدد عرق یا قابلیت عرق کردن.
sudorous
عرق کرده، به وضعیتی اشاره دارد که بدن به دلیل گرما یا فعالیت شدید عرق می‌کند.
sudors
عرق‌ها، به قطرات مایعی که بدن انسان به دلیل گرما یا فعالیت از خودش خارج می‌کند، اطلاق می‌شود.
sudsy
کف آلود، به آب یا مایع اشاره دارد که دارای کف یا حباب است.
sudsier
کف آلودتر، به مقایسه دو یا چند مایع کف‌دار اشاره دارد.
sudsiest
کف آلودترین، به صابونی با بیشترین تعداد حباب اشاره دارد.
sudsless
بدون کف، به مایعات یا مواد شوینده‌ای اطلاق می‌شود که کف تولید نمی‌کنند.
sudsman
سودسمان، شخصی که در ایجاد کف و حباب‌ها مهارت دارد، معمولاً در زمینه‌های هنری یا سرگرمی.
sudsmen
سودسمن‌ها، جمع کلمه سودسمان، افرادی که در ایجاد کف و حباب‌ها سرگرم هستند.
suecism
سویسیسم، اصطلاحی برای توصیف ترکیب و تنوع فرهنگی و هنری.
sueded
چرم‌زده، فرآیند نرم کردن چرم به طوری که بافتی مخملی داشته باشد.
suedes
چرم‌زده‌ها، به پارچه‌ها یا لباس‌هایی اشاره دارد که از چرم نرم شده درست می‌شوند.
suedine
سوئدین، نوعی پارچه مصنوعی که شبیه چرم‌زده است و معمولاً برای پوشش استفاده می‌شود.
sueding
شکایت کردن در دادگاه، به معنای طرح دعوی علیه شخص یا نهادی به دلیل خسارت یا رفتار غیرقانونی.
suegee
شخصی که در یک پرونده قانونی شاکی است و علیه دیگری دعوی می‌کند.
suey
شکایتی که در دادگاه تسلیم می‌شود به منظور رسیدگی قانونی.
suent
شکایتی که به منظور بازگشت خسارت یا دارایی ثبت می‌شود.
suer
شخصی که شکایت می‌کند، به ویژه در مورد شکایات قانونی.
suerre
شخصی که در دعوی با دلایل و استدلال ارائه می‌کند.
suers
شکات به افرادی اطلاق می‌شود که در دادگاه درخواست قانونی یا شکایت از شخص یا نهادی را ارائه می‌دهند.