طعمی که دارای حالت ترشی یا ترشی ملایم باشد.

نام محلی در ایالت لوئیزیانا، ایالات متحده، که به خاطر زیبایی طبیعی‌اش مشهور است.

یک نوع نقاشی محلی تبت، معمولاً بر روی پارچه با موضوعات مذهبی و معنوی.

یک نوع گیاه در خانواده علف‌ها که معمولاً در آشپزی آسیایی استفاده می‌شود.

یک نوع درختچه که میوه‌های شیرینی دارد و معمولاً در مناطق جنگلی رشد می‌کند.

میوه‌های جمع شده از درختچه تنگل بری که برای تهیه مربا و دسرها استفاده می‌شوند.

ماهی در هم آمیخته، نوعی ماهی است که در میان گیاهان و صخره‌های مرجانی زندگی می‌کند و به دلیل شکل خاصش به این نام معروف است.

ماهی‌های در هم آمیخته، چند نوع مختلف از ماهی‌ها هستند که در مکان‌های آبی مختلف زندگی می‌کنند.

سر در هم آمیخته، نوع خاصی از موجودات دریایی است که به خاطر شکل و رنگ‌های خاصش شناخته می‌شود.

در هم آمیختگی، وضعیتی است که در آن دو یا چند چیز به هم پیچیده یا درهم می‌شوند.

ضد در هم آمیختگی، اصطلاحی است برای توصیف اشیائی که به گونه‌ای طراحی شده‌اند که از در هم آمیختگی جلوگیری می‌کنند.

فرد در هم آمیخته، شخصی است که در برخورد با اشیاء مختلف و نظم دادن به آن‌ها دچار مشکل می‌شود.

نوعی گیاه که دارای ریشه‌های پیچنده و غالباً در مناطق مرطوب رشد می‌کند.

چیزی که باعث پیچیدگی یا در هم ریختگی می‌شود.

چیزی که به راحتی در هم می‌پیچد یا پیچیدگی ایجاد می‌کند.

بدون طعم یا طعم نوک تیز.

نوعی جلبک دریایی که معمولاً در آب‌های کم عمق رشد می‌کند.

دارای پیچیدگی یا در هم ریختگی.

تنگلر، نوعی موجود در اکوسیستم‌های مرطوب و جنگلی که در برخی مناطق به‌خصوص وجود دارد.

به معنی پیچیده یا به هم تابیده و در مورد اشیاء یا موجودات به کار می‌رود.

به صورت پیچیده، لفاظی که باعث می‌شود چیزها به هم بیفتند یا مشکل شوند.

تنگورسپتور، گیرنده‌ای که به حس کردن تغییرات در محیط کمک می‌کند.

تنگه، نوعی ماده اولیه که در غذاها به کار می‌رود.

تنگویل، نوعی درخت با چوب مقاوم و باکیفیت که در کارهای چوبی استفاده می‌شود.

تنگوئین، یک نوع قایق کوچک و سنتی که معمولاً در آب‌های کم عمق و برای حمل و نقل یا ماهی گیری استفاده می‌شود.

تنگوم، اصطلاحی محلی که معمولاً به معنای خاصی در زبان‌های محلی اشاره می‌کند.

تنگون، یک طراحی خاص که معمولاً در آثار هنری یا سازهای فرهنگی استفاده می‌شود.

تنهایی، احساسی که فرد در آن احساس جدایی و عدم ارتباط با دیگران می‌کند.

تنهوس، یک مکان دنج و آرام که برای استراحت یا تعطیلات استفاده می‌شود.

تانیا، نامی معمول که در فرهنگ‌های مختلف توجه زیادی دارد.

محل چرم دوزی، مکانی که در آن پوست‌های حیوانات برای تولید چرم پردازش می‌شوند.

چرم دوزی‌ها، اماکن یا کارگاه‌هایی که در آنها پوست‌های حیوانی به چرم تبدیل می‌شوند.

تانیکا، نوعی ظرف یا دم‌دوش برای نگهداری مایعات، معمولاً آب.

تانیر، وسیله‌ای برای گرفتن یا صید، معمولاً ماهی یا حیوانات.

تانیکو، نوعی ابزار یا وسیله، معمولاً تهیه شده برای استفاده در مراسم و هنرهای سنتی.

تنوع، توصیف رنگ یا ظاهری است که خصوصیاتی مانند تند یا ملایم دارد.

تانیوان، نوعی ماهی کوچک و آب شیرین که به ویژه در آسیای شرقی یافت می‌شود.

تانیستیک، به شیوه‌ها و روش‌های مدیریتی اشاره دارد که در آن‌ها به نحوه استفاده از زمین و منابع طبیعی توجه می‌شود.

تانیستوماتا، گروهی از خزندگان با بدن‌های کشیده و ویژگی‌های فیزیکی خاص هستند.

تنسیتماتوس، به خزندگان خاصی اشاره دارد که دارای ویژگی‌های منحصر به فرد هستند.