terraciform
ترراکی، به صورت یا شکل زمین اشاره دارد که ممکن است به ویژگی‌های طبیعی یا ساختارهای مصنوعی وابسته باشد.
terraculture
کشاورزی ترراکی به کشاورزی پایدار و حفاظت از محیط زیست از طریق روش‌های خاص مربوط می‌شود.
terrae
تررا، به معنای سرزمین‌ها یا مناطق است که می‌تواند به دو نوع طبیعی یا تاریخی تقسیم شود.
terraefilial
تررافیلیال به مفهوم پیوندهای وابسته به سرزمین یا زمین اشاره دارد.
terraefilian
تررافیلیان به یک نگرش یا تفکر مرتبط با زمین و طبیعت اطلاق می‌شود که در تلاش برای حفاظت از محیط زیست است.
terrage
ترراژ به روش‌ها و سیستم‌هایی اشاره دارد که به بهبود کشاورزی و مدیریت خاک کمک می‌کند.
terral
باد گرم و خشک که از سمت زمین به سوی دریا می‌وزد.
terramara
فرهنگ باستانی در ایتالیا که به ساخت محدوده‌های چوبی و سفالگری شناخته می‌شود.
terrance
یک سطح بالاتر از زمین که معمولاً برای استراحت یا سرگرمی استفاده می‌شود.
terranean
مربوط به یا یافت شده در زمین یا زیر سطح زمین.
terraneous
مربوط به زمین و خاک.
terrapene
نوعی از لاک‌پشت‌های آب شیرین که به زمین وابسته‌اند.
terraquean
تِرَکِوِن به معنای موجودی است که هم بر روی زمین و هم در آب زندگی می‌کند، به خصوص در اشاره به مکان‌هایی که شامل هر دو عنصر هستند.
terraquedus
تِرَکِوِدُس به مناطقی اشاره دارد که آب و زمین به هم مرتبط هستند.
terraqueousness
تِرَکِوِسِ به ویژگی یا کیفیت مربوط به وجود آب و زمین در کنار هم اشاره دارد.
terrar
تِرَار به زمین و خاک خاصی اشاره دارد که برای کشت و کار استفاده می‌شود.
terrariia
تِرَریا به یک محیط بسته برای نگهداری گیاهان و جانوران در اندازه کوچک اشاره دارد.
terrariiums
تِرَریوم‌ها به ساخت‌های مختلفی اشاره دارد که برای نمایش گیاهان و جانوران در محیط‌های کوچک طراحی شده‌اند.
terras
تراس‌ها، سطوح یا جزایر زمین هستند که معمولاً در باغ‌ها یا فضاهای باز تعبیه شده‌اند.
terrases
تراک‌ها، سطوحی هستند که به طور عمده در معماری برای ایجاد فضاهای باز در نظر گرفته می‌شوند.
terrazzos
ترارزوها، مواد ساختمانی هستند که از قطعات سنگ و سیمان ترکیب می‌شوند.
terre
زمین، سطحی از کره زمین است که برای زندگی و کشاورزی استفاده می‌شود.
terreen
زمین، اشاره به ویژگی‌های طبیعی و زیست‌محیطی یک ناحیه دارد.
terreens
زمین‌ها، مکان‌هایی با ویژگی‌های خاص محیطی یا منابع طبیعی هستند.
terreity
تعریف: زمین، ناحیه یا منطقه خاص و ویژگی‌های آن.
terrella
تعریف: یک مدل شبیه به زمین که برای مطالعه میدان‌های مغناطیسی استفاده می‌شود.
terrellas
تعریف: چندین مدل کوچک زمین برای استفاده در آزمایشات علمی.
terremotive
تعریف: مربوط به حرکات یا تغییرات فعال کننده و محرک.
terrence
تعریف: نامی که به طور گسترده استفاده می‌شود و معنای خاصی ندارد.
terrenely
تعریف: به طور مرتبط با زمین یا شرایط زمینی.
terreneness
زمینی بودن، خاصیت یا کیفیت مربوط به زمین یا زمین‌سان بودن.
terrenes
واژه‌ای که به زمین‌ها یا مناطق مختلف اشاره دارد.
terreno
اصطلاحی برای اشاره به نوع یا وضعیت زمین.
terreous
مرتب به خاک و زمین و نوعی مشخص از آن.
terrestrialism
مفهومی که به تمرکز بر زمین و اکوسیستم‌های زمینی اشاره دارد.
terrestriality
ویژگی اشاره به مبحث زمین و آنچه مربوط به آن است.
terrestrialize
زمین‌محور کردن، فرآیندی است که در آن چیزی به حالت یا شرایط زمین تبدیل می‌شود.
terrestrially
به صورت زمینی، به ویژگی‌های مربوط به زمین یا زیستگاه‌های زمینی اشاره دارد.
terrestrialness
ویژگی یا حالت زمین‌محور بودن، اشاره به خاصیت‌های مرتبط با زمین دارد.
terrestricity
ویژگی‌های زمین‌محور بودن، مرتبط با زمین یا محیط‌های زمینی.